بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۶

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:














************
تقریر آقای صراف:
سه‌شنبه 8/12/1396

البيان في تفسير القرآن، ص: 195
صيانة القرآن من التحريف‏

البيان في تفسير القرآن، ص: 196
- وقوع التحريف المعنوي في القرآن باتفاق المسلمين.
- التحريف الذي لم يقع في القرآن بلا خلاف.
- التحريف الذي وقع فيه الخلاف.
- تصريحات أعلام الإمامية بعدم التحريف كجزء من معتقداتهم.
- نسخ التلاوة مذهب مشهور بين علماء أهل السنة.
- كلمات مشاهير الصحابة في وقوع التحريف.
- القول بنسخ التلاوة هو نفس القول بالتحريف.
- الأدلة الخمسة على نفي التحريف.
- شبهات القائلين بالتحريف.

البيان في تفسير القرآن، ص: 197
يحسن بنا- قبل الخوض في صميم الموضوع- أن نقدم أمام البحث أمورا، لها صلة بالمقصود، لا يستغنى عنها في تحقيق الحال و توضيحها.
1- معنى التحريف:
يطلق لفظ التحريف و يراد منه عدة معان على سبيل الاشتراك، فبعض منها واقع في القرآن باتفاق من المسلمين، و بعض منها لم يقع فيه باتفاق منهم أيضا، و بعض منها وقع الخلاف بينهم. و إليك تفصيل ذلك «1»:
الأول: «نقل الشي‏ء عن موضعه و تحويله إلى غيره» و منه قوله تعالى:
مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ «4: 46».
و لا خلاف بين المسلمين في وقوع مثل هذا التحريف في كتاب اللّه فإن كل من فسّر القرآن بغير حقيقته، و حمله على غير معناه فقد حرّفه. و ترى كثيرا من أهل‏

البيان في تفسير القرآن، ص: 198
البدع، و المذاهب الفاسدة قد حرّفوا القرآن بتأويلهم آياته على آرائهم و أهوائهم.

· آیا این اسمش تحریف است؟ ظاهراً اینگونه نتوان گفت. در ادامه دارند:

الثاني: «النقص أو الزيادة في الحروف أو في الحركات، مع حفظ القرآن و عدم ضياعه، و إن لم يكن متميزا في الخارج عن غيره».
و التحريف بهذا المعنى واقع في القرآن قطعا، فقد أثبتنا لك فيما تقدم عدم تواتر القراءات، و معنى هذا أن القرآن المنزل إنما هو مطابق لإحدى القراءات، و أما غيرها فهو إما زيادة في القرآن و إما نقيصة فيه.

· تحریف به هیچ معنایی در قرآن نیامده و این حرف‌ها بخاطر دور بودن از فضا مطرح شده.

· اگر کسی تفسیر به رأی کرد، تحریف نیست چراکه محو شدن اصل به وقوع نپیوسته و وقتی می‌گوییم تحریف است که اصل محو شده باشد. در فضای علوم قرآنی، مقصود از تحریف، این است که اصل، محو شده باشد.

· کسی که نزل من عند واحد را حمل بر یک حرف بودن کند، طبیعی است که اگر آن یکی، دو تا شد، محو شدن اتفاق افتاده. در خصوص تحریف معنوی هم اگر جوری شود که معنای قرآن محو شد و همه جور دیگری فهمیدند، در این صورت می‌توان گفت تحریف معنوی است.

· اگر کسی چیزی از خودش اضافه یا کم کرد، او تحریف کرده، اما نمی‌توان گفت که قرآن تحریف شده است، چون نزد کل، محو نشده.