بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۶

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:















************
تقریر آقای صراف:
(یکشنبه شهادت امام کاظم علیه السلام)
دوشنبه 4/2/1396

· کتاب طرف من الانباء و المناقب از مرحوم سید بن طاووس گفته شده که ادامه کتاب طرائف (که جمع آوری از کتب اهل سنت است) می‌باشد با این تفاوت که از روایات شیعه جمع آوری شده ولی آنچه در جلسه قبل ارجاع داده شد از تحقیقات محقق و نه از متن کتاب است.

· متن صحیفه فقط در دو جا آمده: یکی ارشاد القلوب دیلمی ج2 ص334 و یکی هم در التهاب نیران الاحزان آمده (وفات نبی محمد(ص) کتابی است که ظاهراً ) و این دومی گویا مؤلفش معلوم نیست و خود ارشاد القلوب هم در وضعیتش اختلاف است. در ارشاد القلوب اسمی از اسامه نیامده است.

· اینکه خود شاهد بودن اسامه هم از روی نفاق او بوده باشد هم معلوم نیست و ممکن است گول خورده باشد.

· البته این هم از مسلمات است که اسامه با امیرالمؤمنین(ع) همراهی نکرد. البته ظاهراً بیعت کرد اما در جنگ مشارکت نکرد.

· هدیة العارفین ج1 ص468 وقتی به سبکی شافعی می‌رسد می‌گوید که:

هدية العارفين (1/ 468)
السبكى - ولى الدَّين عبد الله بن مُحَمَّد بن عبد اللَّطِيف السبكى الشَّافِعِي الْمُتَوفَّى سنة 785 خمس وَثَمَانِينَ وَسَبْعمائة.
لَهُ التهاب نيران الاحزان ومثير اكتئاب الاشجان.

· بحار ج107 ص174 دارد:

بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏107 ؛ ص174
... و كتاب التهاب نيران الأحزان في وفاة الرسول ص و هو عندكم ذو وجود ...

· معجم المطبوعات النجفیة ص191 هم اسم از این کتاب آورده

· دو بحث مطرح شد: یکی تصریح به بودن ابو بکر در جیش اسامه و دوم هم لعن حضرت(ص) نسبت به متخلفین. در انساب الاشراف بلاذری ج1 ص474 در مورد بودن ابو بکر آمده ولی در مورد لعن در متن چیزی نیست:

أنساب الأشراف للبلاذري (1/ 474)
955- حدثني عباس بن هشام، عن أبيه، عن جَدِّهِ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ:
خَرَجَ رَسُولُ اللَّه صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَاصِبًا رَأْسَهُ، / 229/ حَتَّى جَلَسَ عَلَى الْمِنْبَرِ، وَكَانَ النَّاسُ قَدْ تَكَلَّمُوا فِي أَمْرِهِ حِينَ أَرَادَ تَوْجِيهَهُمْ إِلَى مُؤْتَةَ، فَكَانَ أَشَدُّهُمْ قَوْلا فِي ذَلِكَ عَيَّاشُ بْنُ أَبِي رَبِيعَةَ. فَقَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ، أَنْفِذُوا بَعْثَ أُسَامَةَ، فَلَعَمْرِي لَئِنْ قُلْتُمْ فِي إِمْرَتِهِ، لَقَدْ قُلْتُمْ فِي إِمْرَةِ أَبِيهِ مِنْ قَبْلِهِ، وَلَقَدْ كَانَ أَبُوهُ لِلإِمَارَةِ خَلِيقًا، وَإِنَّهُ لَخَلِيقٌ بِهَا. وَكَانَ فِي جَيْشِ أُسَامَةَ: أَبُو بَكْرٍ، وَعُمَرُ، وَوُجُوهٌ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنْصَارِ رَضِيَ اللَّه تَعَالَى عَنْهُمْ.

· و اما در بحث نماز روی عباراتی که در خود نقل‌های آنها این تناقض وجود دارد که به فاصله بسیار کمی بگوید «وجد خفة» و بعد هم با آن حالی حضرت(ص) را ببرند که خود عایشه گفته و بعد هم نشسته بخوانند و ... این نقل‌ها از صحیح جمع شود.

· در احتجاجی که منصور ملعون در نامه‌ای که به محمد نفس زکیه جواب می‌دهد دست روی همین نماز می‌گذارد که اهمیت این نماز را می‌رساند.

· متن صحیفه ملعونه به روایت حذیفه است . در ارشاد القلوب گفته شده که خطبه‌ای که حذیفه پیش از مرگش خوانده می‌گوید خوشحالم که به نام امیرالمؤمنین حقاً دارم خطبه می‌خوانم.

· شاهد آن در انساب الاشراف آمده در ج2 ص216:

أنساب الأشراف للبلاذري (2/ 216)
حدثني أبو راسد [1] قال: انتهت بيعة عليا إلى حذيفة وهو من مدائن، فَبَايَعَ بِيَمِينِهِ شِمَالَهُ ثُمَّ قَالَ: لا أُبَايِعُ بَعْدَهُ لأَحَدٍ مِنْ قُرَيْشٍ، مَا بَعْدَهُ إِلا أَشْعَرُ أَوْ أَبْتَرُ. قَالَ أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ: وَرُوِيَ عَن حُذَيْفَةَ (أَنَّهُ) قَالَ:
مَنْ أَرَادَ أن يَلقِيَ (كذا) أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حَقًّا فَلْيَأْتِ عَلِيًّا.