بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۵

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است
تقریر مختصر آقای سوزنچی، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:









************
تقریر مختصر آقای سوزنچی:

فایل‌های صوتی بهمن و اسفند1395 (النشر فی القرائات العشر)
http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=540.0
سه‌شنبه 1395/12/3
بحثی درباره خواب + احتیاط در اسناد تحریف در مسائل معارفی تورات و انجیل و احادیث کتب اهل سنت (حامل فقه الی من هو فقیه) + ادامه النشر،ص6: مبتلیک و مبتلی بک ...ابن مالک رضی الله عنهم اجمعین







************
تقریر آقای صراف:
سه‌شنبه 3/12/1395

· نکاتی در مورد خواب دیدن و مبادی آن و رمز خواب دیدن

· اینکه کتب پیامبران پیشین تحریف شده، شکی در آن نیست اما این به معنای آن نیست که هر آنچه که در آنها آمده تحریف شده است و چه بسا بسیاری از آنچه که ظاهر آن تجسیم و امثال آن در مورد خدای متعال است، معارف راقی انبیاء که در سطح پنجم زبان است (که مشتمل بر استعاره و کنایه و امثال آن است) و به عرف القاء شده و به خاطر ضعف آنها بد تلقی شده یا بد منتقل شده است و توجه باید داشت که رب حامل فقه الی من هو افقه منه و رب حامل فقه الی من هو فقیه. راوی که ذهنش ضعیف و تجسیمی است چه بسا با فهم خودش مطلب را منتقل کرده و اگر کسی با معارف اولیاء خدا و روایات اهل بیت(ع) آشنا باشد می‌فهمد که بسیاری از این مطالب اصل صحیح داشته است.

... فَفِي الْحَدِيثِ الصَّحِيحِ الَّذِي رَوَاهُ مُسْلِمٌ أَنَّ النَّبِيَّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - قَالَ: إِنَّ رَبِّي قَالَ لِي: قُمْ فِي قُرَيْشٍ فَأَنْذِرْهُمْ فَقُلْتُ لَهُ: رَبِّ إِذاً يَثْلَغُوا [ثلغ: ضربه زدن (شکستن)] رَأْسِي حَتَّى يَدَعُوهُ خُبْزَةً، فَقَالَ: مُبْتَلِيكَ وَمُبْتَلِي بِكَ وَمُنْزِلٌ عَلَيْكَ كِتَابًا لَا يَغْسِلُهُ الْمَاءُ، تَقْرَؤُهُ نَائِمًا وَيَقْظَانَ، فَابْعَثْ جُنْدًا أَبْعَثْ مِثْلَهُمْ، وَقَاتِلْ بِمَنْ أَطَاعَكَ مَنْ عَصَاكَ، وَأَنْفِقْ يُنْفَقْ عَلَيْكَ. فَأَخْبَرَ تَعَالَى أَنَّ الْقُرْآنَ لَا يَحْتَاجُ فِي حِفْظِهِ إِلَى صَحِيفَةٍ تُغْسَلُ بِالْمَاءِ، بَلْ يَقْرَءُوهُ فِي كُلِّ حَالٍ كَمَا جَاءَ فِي صِفَةِ أُمَّتِهِ: " أَنَاجِيلُهُمْ فِي صُدُورِهِمْ "، وَذَلِكَ بِخِلَافِ أَهْلِ الْكِتَابِ الَّذِينَ لَا يَحْفَظُونَهُ لَا فِي الْكُتُبِ وَلَا يَقْرَءُونَهُ كُلَّهُ إِلَّا نَظَرًا لَا عَنْ ظَهْرِ قَلْبٍ، ...

· این روایت مبتلیک و مبتلی بک ... در کتب نسبت داده‌اند متعدد به صحیح مسلم و حال آنکه عبارت در صحیح مسلم به شکل دیگری است.

... وَلَمَّا خَصَّ اللَّهُ تَعَالَى بِحِفْظِهِ مَنْ شَاءَ مِنْ أَهْلِهِ أَقَامَ لَهُ أَئِمَّةً ثِقَاتٍ تَجَرَّدُوا لِتَصْحِيحِهِ وَبَذَلُوا أَنْفُسَهُمْ فِي إِتْقَانِهِ وَتَلَقَّوْهُ مِنَ النَّبِيِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - حَرْفًا حَرْفًا، لَمْ يُهْمِلُوا مِنْهُ حَرَكَةً وَلَا سُكُونًا وَلَا إِثْبَاتًا وَلَا حَذْفًا، وَلَا دَخَلَ عَلَيْهِمْ فِي شَيْءٍ مِنْهُ شَكٌّ وَلَا وَهْمٌ، وَكَانَ مِنْهُمْ مَنْ حَفِظَهُ كُلَّهُ، وَمِنْهُمْ مَنْ حَفِظَ أَكْثَرَهُ، وَمِنْهُمْ مَنْ حَفِظَ بَعْضَهُ، كُلُّ ذَلِكَ فِي زَمَنِ النَّبِيِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ -.

وَقَدْ ذَكَرَ الْإِمَامُ أَبُو عُبَيْدٍ الْقَاسِمُ بْنُ سَلَّامٍ فِي أَوَّلِ كِتَابِهِ فِي الْقِرَاءَاتِ: مَنْ نُقِلَ عَنْهُمْ شَيْءٌ مِنْ وُجُوهِ الْقِرَاءَةِ مِنَ الصَّحَابَةِ وَغَيْرِهِمْ، فَذَكَرَ مِنَ الصَّحَابَةِ أَبَا بَكْرٍ، وَعُمَرَ، وَعُثْمَانَ، وَعَلِيًّا، وَطَلْحَةَ [زبیر را نام نبرده و حال آنکه مالک گفته که هر شش نفر اصحاب شورا مصحف داشته‌اند و زبیر هم در آن شش نفر بود]، وَسَعْدًا [سعد بن ابی وقاص]، وَابْنَ مَسْعُودٍ، وَحُذَيْفَةَ، وَسَالِمًا، وَأَبَا هُرَيْرَةَ، وَابْنَ عُمَرَ، وَابْنَ عَبَّاسٍ، وَعَمْرَو بْنَ الْعَاصِ، وَابْنَهُ عَبْدَ اللَّهِ، وَمُعَاوِيَةَ، وَابْنَ الزُّبَيْرِ، وَعَبْدَ اللَّهِ بْنَ السَّائِبِ، وَعَائِشَةَ، وَحَفْصَةَ، وَأُمَّ سَلَمَةَ، وَهَؤُلَاءِ كُلُّهُمْ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ، وَذَكَرَ مِنَ الْأَنْصَارِ أُبَيَّ بْنَ كَعْبٍ، وَمُعَاذَ بْنَ جَبَلٍ، وَأَبَا الدَّرْدَاءِ، وَزَيْدَ بْنَ ثَابِتٍ، وَأَبَا زَيْدٍ، وَمُجَمِّعَ بْنَ جَارِيَةَ، وَأَنَسَ بْنَ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَجْمَعِينَ.

· دو کتاب طبقات الحفاظ داریم یکی از ذهبی و یکی هم از سیوطی که کتاب‌های خوبی هستند در این جهت و از صحابه 23 تا را نقل می‌کند. یکی هم ابن الجزری دارد که غایة النهایة فی طبقات القراء و یکی هم منجد المقرئین دارد که از ابن مجاهد به بعد، طبقات شاگرد و استادی را بیان کرده است.

· در کتب شیعه هم مفتاح الکرامة شش نفر از صحابه را به عنوان مقری و بقیه مثل ابن عباس را به عنوان قاری نام برده است.

· در اینجا این تعداد به معنی اینکه حافظ کل بوده باشند، نیست بلکه هر کدام بخشی از قرآن از ایشان نقل شده است.