بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۵

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است
تقریر مختصر آقای سوزنچی، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:









************
تقریر مختصر آقای سوزنچی:

فایل‌های صوتی بهمن و اسفند1395 (النشر فی القرائات العشر)
http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=540.0
شنبه 1395/11/09
بیان چهار قسم معرفت به خدا + منظور از «ملاقیه» و لقای خدا + تحلیلی عالی از حقیقت قیامت و فعلیت تامه یافتن همه چیز و برخی آیات مربوطه (این جلسه واقعا و تماما جلسه تفسیر قرآن کریم بود!)







************
تقریر آقای صراف:
شنبه 9/11/1395

· در توحید صدوق ص227 باب القرآن ما هو – روایت 7 (سألتَ عن المعرفة ما هی):

التوحيد (للصدوق) ؛ ؛ ص227
... سَأَلْتَ عَنِ الْمَعْرِفَةِ مَا هِيَ فَاعْلَمْ رَحِمَكَ اللَّهُ أَنَّ الْمَعْرِفَةَ مِنْ صُنْعِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْقَلْبِ مَخْلُوقَةٌ وَ الْجُحُودَ صُنْعُ اللَّهِ فِي الْقَلْبِ مَخْلُوقٌ‏ وَ لَيْسَ لِلْعِبَادِ فِيهِمَا مِنْ صُنْع‏ ...

· اصل این بحث که خدا در خواب دیده شود، اگر صورت نداشته باشد بدون اینکه جهت و صورت و اینطور چیزها برای آن ثابت شود، بلکه رؤیت به قلب باشد، مانعی ندارد. اما متأسفانه اینگونه نیست بلکه تصریحاتی هست بر خلاف آن که در رد جهمیه مطرح می‌کنند و رساله می‌نویسند که اساساً از تجسیم به هیچ عنوان نمی‌توانند بیرون بروند.

· چهار نوع معرفت و شناسایی خدا:

· یک جور معرفت معرفتی است مختص خود خدا که برای غیر او معنا ندارد. یا من لا یعلمه الا هو و امثال آن در ادعیه

· معرفت دوم، معرفت خاصی که این روایت معروف به آن اشاره دارد که یا علی! نشناخت خدا را مگر من و تو و ...

· معرفت سوم معرفت خاصه‌ای است که من صنع الله فی قلب عبده و این معرفت، همه بحث‌هایی که داریم و مؤمنین تلاش می‌کنند معرفتشان زیاد شود از این سنخ معرفت است:

إقبال الأعمال (ط - القديمة) ؛ ج‏1 ؛ ص349
... أَنْتَ الَّذِي أَشْرَقْتَ الْأَنْوَارَ فِي قُلُوبِ أَوْلِيَائِكَ حَتَّى عَرَفُوكَ‏ وَ وَحَّدُوكَ‏ [وَ وَجَدُوكَ‏] ...

· چهارمین نوع آن، معرفتی است که برای هر موجودی هست، حتی جمادات. اصل این معرفت از حیث هم آیات و هم روایت شکی در آن نیست.

· چون انسان قلب دارد، غیر از علم وجودی که دارد معرفتی دیگر برای او مطرح است مناسب با آن الست بربکم. لقاء الله حالت معرفتی در قلب است که می‌تواند مراد از کادح الی ربک کدحاً فملاقیه باشد یا اینکه رسیدن به فعلیت تامه وجودی است که با نوع چهارم یکی می‌شود که یک معرفتی است برای هر موجودی در حین کدح و هم در فعلیت تامه.

· درک ما از قیامت یک درک ناقصی است غیر از آنچه آیات و روایات دلالت دارد و این نحو دوم از تفسیر آیه به آن اشاره دارد.

· در حدیث جاثلیق که سلمان ناقل آن است از امیرالمؤمنین(ع) نکات زیبایی دارد از جمله:

إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ؛ ج‏2 ؛ ص309
... قَالَ أَخْبِرْنِي عَنِ الْجَنَّةِ هَلْ فِي الدُّنْيَا هِيَ أَمْ فِي الْآخِرَةِ وَ أَيْنَ الْآخِرَةُ مِنَ الدُّنْيَا قَالَ ع الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ وَ الْآخِرَةُ مُحِيطَةٌ بِالدُّنْيَا ...

إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ؛ ج‏2 ؛ ص310
... وَ لَوْ عَلِمَ الْإِنْسَانُ مَا هُوَ فِيهِ مَاتَ‏ خَوْفاً مِنَ الْمَوْت‏ ...

· فعلیت تامه یعنی همه زمان‌ها در آن حاضر است و از ورای زمان می‌شود نظاره کرد.

· جملات کوتاهی در نهج البلاغة است بسیار پرمغز در این زمینه که از آن جمله: منها قدمتم و الیها تصیرون؛ حققت القیامة علیهم عداتها؛ اسفرت الساعة عن وجهها؛ صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقة بالمحل الاعلی.