بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۴

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است

آقای سوزنچی:
138-تقریر جلسات اردیبهشت از آقای سوزنچی
توجه: به مناسبت شهادت امام هادی علیه السلام روز چهارشنبه 2 اردیبهشت تعطیل است و ادامه بحثها در روز شنبه انجام خواهد شد.

- مباحث روز شنبه 5 اردیبهشت 1394
در ابتدای جلسه حاج آقا به دو نکته درباره بحثهای قبل اشاره کردند و بقیه جلسه به پرسش و پاسخهایی گذشت که اغلب تکرار بحثهای قبل بود لذا به صورت نکته ای به اهم مطالب اشاره می کنم:
1) مطلبی که در جلسه دو شنبه 31 فروردین نقل شد که مجلسی اول در روضه المتقین [ج3 ص356] روایت کافی را  با تعبیر الحسن کالصحیح یاد می کند ظاهرا منافاتی با سخن فرزندشان در مرآت العقول که ابی عمر مذکور را مجهول می خواند ندارد. زیرا وقتی می گویند روایت مثلا صحیح است گاهی به کل سند ناظر است و گاه به جزء سند. در اینجا تعبیر ایشان این است که «روى الكليني في الحسن كالصحيح، عن هشام بن سالم عن أبي عمر الأعجمي» یعنی سند تا هشام الحسن کالصحیح است اما ادامه اش که ابی عمر باشد معلوم نیست. لذا این عبارت به هیچ وجه نمی تواند موید نظر صاحب تاسیس الشیعه درباره ابی عمرو ابن العلاء باشد
2) در موردی که در جلسه قبل یکی از حضار گفت مصحف فاطمه به حروف مقطعه نوشته شده مطلب به این گونه است که در مصحف فاطمه فقط از حروف نورانی (که همان حروف مقطعه قرآنند) استفاده شده نه از حروف ظلمانی بر خلاف جفر جامع امیرالمومنین که از همه 28 حرف استفاده می کند. این مطلب در همان لوامع صاحبقرانیه اندکی قبل از آن نقل قول که شیخ بهایی می گفت که من با جفر می توان تذکره علامه را بازنویسی کنم آمده و ظاهرا روایت هم نباشد بلکه به عنوان سخن مشهور مطرح شده.
3) قرآن تدوین تکوین است و حروف مقطعه هم همین نقش را دارد. توجه شود که واقع یک سطحی نیست بلکه ذومراتب است و حروف مقطعه فقط تدوینگر قرآن نیست بلکه تدوینگر تکوین هم هست همان طور که عالم واقع هم علاوه بر مرکبات بسائطی دارد. (و توضیحاتی درباره نقش حروف در تکوین عالم و طبایع بسیطه عالم و اینکه حروف در مقام طبایع بسیطه خود تزاحمی ندارند)
4) عالم تکوین گاه به معنای کون در مقابل فساد است (که مجردات را شامل نمی شود) گاه به معنای کن وجودی است؛ اما در بحث ما که می گوییم تدوین تکوین منظورمان بیش از کن وجودی و کل حیطه های نفس الامری (کل فیض اعم از فیض اقدس و مقدس) است.
5) تعبیر الر کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر موید خوبی برای نظر ابوفاخته است که احکام و تفصیل همان محکم و متشابه باشد که محکم حروف مقطعه و متشابه بقیه آیات تفصیل یافته باشد. (توجه شود که برای قضاوت در هر قول با اصول موضوعه همان قول باید جلو برویم. اگر محکم را حروف مقطعه گرفتیم متشابه کل آیات می شود نه آیاتی که در تفسیرش اختلاف باشد لذا در این فضا لیس کمثله شیء هم متشابه است اما نه به معنای متشابهی که محل اختلاف و ... است.
6) ملاصدرا در مفاتیح الغیب می گوید نزد عارفان کل قرآن به صورت حروف مقطعه جلوه گر می شود...
7) در ابتدای تفسیر (ذیل خود آیه ق) توضیح داده شد که برای یک کلام اعلی الوجوه و اسهل الوجوه و انفع الوجوه و طبیعی ترین وجه و ... فرض دارد که لزوما یکی نیست مثلا ممکن است اعلی الوجوه، طبیعی ترین وجه نباشد.







****************
تقریر جدید:













************
تقریر آقای صراف:
5/2/1394

· مرحوم سید حسن صدر در تأسیس الشیعة در مورد ابوعمرو مطلبی داشتند که مورد مناقشه قرار گرفت. آنچه بین محدثین شیعه و سنی معمول است این است که گاهی تعابیری مثل صحیح و حسن و ... را ناظر به بخشی از سند به‌کار می‌برند.

· نسبت داده شد به مرحوم مجلسی در روضة المتقین که گفته‌اند که مصحف حضرت فاطمه (س) به حروف مقطعه‌اند اما آنچه ایشان گفته‌اند این بوده که جدول این مصحف به حروف نورانی است.