بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۳

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای شریف در ذیل صفحه است

تقریر جدید:















تقریر آقای شریف در انجمن علمی:

http://www.hoseinm.ir/forum/index.php?topic=271.0 شریف
دروس تفسیر شهریورماه 1393جلسه427
شنبه - 29 شهریور 1393 - 24 ذی القعده 1435جلسه427
....
اجماع امامیه است که قرائت سبع کافی است.یعنی این اجماع حجت برای شما می آورد و لذا در یک رکعت می خوانید ملک و در رکعت دیگر می خوانید مالکاینجا نیاز به تواتر نداریم.همین که اجماع هست، کافی است.آقای خویی در البیان می گویند: اینکه بین دو کلمه رحیم و یوم، کلمه مالک هست، متواتر است. ولی در قرائات تواتر نیست.
ابن حاجب می گوید: حتما قرائات باید متواتر باشد.اگر ملک و مالک ، اگر هیئت کلمه، ملک فعِل و مالک فاعل، اگر هیئت متواتر نباشد، معلوم می شود که بخشی از قران متواتر نیست.آقای خویی در البیان دو جواب داده اند. اشکال وارده هم اشکال قوی است.جواب ایشان هم جوابی نبود که اصل اشکال را حل کند. باید رجوع کنید. باید بهش برسیم.
تفسير الصافي ؛ ج‏1 ؛ ص62و عليه يحمل ما ورد عنهم عليهم السلام من اختلاف القراءة في كلمة واحدة و ما ورد أيضاً في تصويبهم القراءتين جميعاً كما يأتي في مواضعه أو يحمل على أنهم لما لم يتمكنوا أن يحملوا الناس على القراءة الصحيحة جوزوا القراءة بغيرها كما أُشير إليه بقولهم عليهم السلام: اقرؤاكما تعلمتم فسيجيئكم من يعلمكم ________________________________________فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسير الصافي، 5جلد، مكتبه الصدر - تهران، چاپ: دوم، 1415 ق.
درباره این روایت می گوییم: فسیجیئکم من یعلمکم (اون واقع را)همه متفق هستند که این روایات جواز قرائات سبع را می رساند، اما مفادش آیا نفی =-=-
در مفتاح الکرامه ص 394 می گوید:و ظاهره الاتفاق علی ...=-=-بنابراین از قرن 12 به بعد یکی مفتاح الکرامه و یکی مفاتیح الاصول اینها معتقد به تواتر قرائات نیستند.اما قبل از اینها، همه عبارات نقلهای سنگین تصریح کننده است مبنی بر اینکه قرائت سبعه، تواتر دارد.شارح الوافیه می گوید: ... همه بزرگان قائل به تواتر هستند...=-=-بنابرایناجماع امامیه این است که قرائات سبع، اشکال ندارد.
دیگر اینکه المعروف عند الامامیه، اینکه قرآن نزل من عند واحد ...جالب اینجاست که همه می گویند: اجماع خاصه و عامه است که قرائات سبعه، تواتر داردبا عبارات غلاظ و شداد، و همه هم مدعی هستند که می رسدبه خود حضرت رسول.اما هیچکدام نمی گویند پس روایات کافی را باید چه کرد؟ما می گوییم جبرئیل ملک وحی یک قرائت آورده است.واحد نزل من عند واحد.هر کس هم هرچه بگوید، از مرام امام و اهل بیت فاصله نمی گیریم.پس هرچه می خواهند بگویند، قبلی ها هم که می گویند، اجماع، خلاف روایت است.اهل بیت می گویند: حرف واحد.پس یک حرف است و یک قرائت.بقیه اش هم انما الاختلاف جاء من قبل الروات.
این وجه اول است.که من روز اول هم گفتم: اگر عند الله حرف امام این باشد که همه می فهمند ، ما سراپا گوشیم.اما واقعا تلقی که اینجوری از روایات شده است، مراد از امام بوده است یا خیر؟اگر مراد امام بوده، حرفی نداریم.وجه اول هم همین بوده که شیخ الطائفه فرموده اند المعروف من ... الامامیه.اما برای اینکه فکر کنیم، چه بسا مانعی ندارد، که تلقی بشود که قیدی داشته باشد و آن قید لحاظ نشده است.شش وجه دارد.اولقرائات ممکن نیست.5 تا ی دیگر دوم وجه از صاحب مفاتیح الاصول می گوییمفرموده اند:این روایاتی که می گوید نزل القرآن علی سبعه احرف، درست نیست. واحد نزل من عند واحد.
سید در اینجا می گوید: روایات سبعه احرف می گوید نزل علی سبعه.روایت دیگر می گوید نزل علی حرف واحداینجا تعارض هست.وقتی تعارض شد، وقتی خود سبعه احرف به معنای سبعه قرائت نیست، وجوه مختلفی پیدا می کند مثل سبعه لغات، سبعه لهجات، سبعه نواحی...پس این روایات نمی گوید قرائت یکی است. می گوید همانی که هفت تاست، همون یکی است.تعبیرشان این بود، در ص 325 :و لا یعارضها خبر الفضیل و زراره (از کافی) لقصور دلالتها جدا. فان المناقشه فی حدیث نزل القرآن علی سبعه احرف...ایشان می گوید امام که نفرمودند قرائت یکی است، بلکه فرمودند حرف یکی است.این حرف صاحب مفاتیح.=-=-غیر از این دو تا چهار تا وجه بود.که اون چهارتا رو اشاره می کنم فردا مفصل تر.یکی اینکهاساسا منظور از حرف واحد، یعنی دفع تلقی اشتباه مردم آن زمان از سبعه احرف.
پس انما هو واحد نزل من عند واحد: یعنی قرآن یک قرائت داشته و توسط جبرئیل نازل شده است.دومانما الاختلاف یجی من قبل الرواهخیلی از روات اجتهادشان دخالت داشته در قرائت.حضرت فرمودند: کذبوا که اگر راوی خودش اجتهاد کرد مجاز است. یعنی حرام و ممنوع است برای تمام کسانی که سراغ قرآن می روند، اجتهاد روات.سوماختلاف به معنای تناقض بود.لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه خلافا کثیرا.یعنی گاهی دو تا قرائات متناقض بوده است.یعنی حرف واحد است و تناقضی در آن نیست.
چهارم.اساسا این روایات حرف واحد، می گفتند این قرائات تعضیف مسئله امامت است و شما را از در خانه امام معصوم دور می کند که باید در خانه او باشید.مقصود قرآن این است که فقط باید از در خانه اهل بیت بگیرید نه اینکه از در خانه ابن مسعود و ابی و اینها بگیرید.لا یجوز اخذ بها الا بعد از رفتن در خانه ثقلین.حاصل این وجه این است که این برای تقویت مسئله امامت است.زمینه صدور این روایات طوری بود که در آن فضا، ترویج قرائات به این نحو، مراجعه به عصمت تضعیف می کرد. لذا ائمه می فرمایند: مقصود واقعی دارد که با تعدد قرائت نمی توان مرجعیت اهل بیت را تضعیف کنید. و الحمدلله رب العالمین
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین