فهرست عامالسورةفهرست قرآن كريم

بسم الله الرحمن الرحیم

آية بعدآية [3682] در مصحف از مجموع [6236]آية قبل

35|22|وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ










(35:22:1:1) wa CONJ PREFIX|w:CONJ+ -93312-@@@@(35:22:1:2) maA NEG STEM|POS:NEG|LEM:maA -93313-@@@@(35:22:2:1) yasotawiY V STEM|POS:V|IMPF|(VIII)|LEM:{sotawaY`^|ROOT:swy|3MS -93314-@@@@(35:22:3:1) {lo DET PREFIX|Al+ -93315-@@@@(35:22:3:2) >aHoyaA^'u N STEM|POS:N|LEM:Hay~|ROOT:Hyy|MP|NOM -93316-@@@@(35:22:4:1) wa CONJ PREFIX|w:CONJ+ -93317-@@@@(35:22:4:2) laA NEG STEM|POS:NEG|LEM:laA -93318-@@@@(35:22:5:1) {lo DET PREFIX|Al+ -93319-@@@@(35:22:5:2) >amowa`tu N STEM|POS:N|LEM:m~ay~it|ROOT:mwt|MP|NOM -93320-@@@@(35:22:6:1) asomaEa|ROOT:smE|3MS -93323-@@@@(35:22:9:1) man REL STEM|POS:REL|LEM:man -93324-@@@@(35:22:10:1) ya$aA^'u V STEM|POS:V|IMPF|LEM:$aA^'a|ROOT:$yA|3MS -93325-@@@@(35:22:11:1) wa CONJ PREFIX|w:CONJ+ -93326-@@@@(35:22:11:2) maA^ NEG STEM|POS:NEG|LEM:maA -93327-@@@@(35:22:12:1) >anta PRON STEM|POS:PRON|2MS -93328-@@@@(35:22:13:1) bi P PREFIX|bi+ -93329-@@@@(35:22:13:2) musomiEK N STEM|POS:N|ACT|PCPL|(IV)|LEM:musomiE|ROOT:smE|M|INDEF|GEN -93330-@@@@(35:22:14:1) m~an REL STEM|POS:REL|LEM:man -93331-@@@@(35:22:15:1) fiY P STEM|POS:P|LEM:fiY -93332-@@@@(35:22:16:1) {lo DET PREFIX|Al+ -93333-@@@@(35:22:16:2) qubuwri N STEM|POS:N|LEM:qabor|ROOT:qbr|MP|GEN -93334-@@@@





دیتای صرفی-کامپیوتر نور
<Word entry="وَ" sureh="35" aye="23" id="64171">
<Subword subEntry="وَ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="مَا" sureh="35" aye="23" id="64172">
<Subword subEntry="مَا" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="يَسْتَوِي" root="سوو" sureh="35" aye="23" id="64173">
<Subword subEntry="يَسْتَوِي" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="الْأَحْيَاءُ" root="حيي" sureh="35" aye="23" id="64174">
<Subword subEntry="الْ" IsBase="0" />
<Subword subEntry="أَحْيَاءُ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="وَ" sureh="35" aye="23" id="64175">
<Subword subEntry="وَ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="لَا" sureh="35" aye="23" id="64176">
<Subword subEntry="لَا" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="الْأَمْوَاتُ" root="موت" sureh="35" aye="23" id="64177">
<Subword subEntry="الْ" IsBase="0" />
<Subword subEntry="أَمْوَاتُ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="إِنَّ" sureh="35" aye="23" id="64178">
<Subword subEntry="إِنَّ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="اللَّهَ" root="ءله" sureh="35" aye="23" id="64179">
<Subword subEntry="اللَّهَ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="يُسْمِعُ" root="سمع" sureh="35" aye="23" id="64180">
<Subword subEntry="يُسْمِعُ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="مَنْ" sureh="35" aye="23" id="64181">
<Subword subEntry="مَنْ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="يَشَاءُ" root="شيء" sureh="35" aye="23" id="64182">
<Subword subEntry="يَشَاءُ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="وَ" sureh="35" aye="23" id="64183">
<Subword subEntry="وَ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="مَا" sureh="35" aye="23" id="64184">
<Subword subEntry="مَا" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="أَنْتَ" sureh="35" aye="23" id="64185">
<Subword subEntry="أَنْتَ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="بِمُسْمِعٍ" root="سمع" sureh="35" aye="23" id="64186">
<Subword subEntry="بِ" IsBase="0" />
<Subword subEntry="مُسْمِعٍ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="مَنْ" sureh="35" aye="23" id="64187">
<Subword subEntry="مَنْ" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="فِي" sureh="35" aye="23" id="64188">
<Subword subEntry="فِي" IsBase="1" /></Word>
<Word entry="الْقُبُورِ" root="قبر" sureh="35" aye="23" id="64189">
<Subword subEntry="الْ" IsBase="0" />
<Subword subEntry="قُبُورِ" IsBase="1" /></Word>





مناظره یتیم و استعاره مرشحه یا ترشیحیه در آیه ما انت بمسمع من فی القبور--دین مادری؛ حق یا ناحق؟ - صفحه 150 - باشگاه جوانان ایرانی / تالار گفتمان ایرانیان

چون بحث، ظرافتها و لطائف خاص خود دارد، مطلب را در این مقاله تنظیم کردم:


۱- مناظره با یک یتیم!

یک بچه یتیم در حدود سنی ده سال در نظر بگیرید که میتوانید با او یک گفتگوی عرفی ساده فراهم کنید، و فرض بگیرید که به شما میگوید:

یتیم: دیشب پدرم را در خواب دیدم و با او صحبت کردم و خیلی لذت بردم.

دخیل: عزیزم! یعنی میگویی پدرت که مرده است، در خواب سخن تو را شنید؟

-: بلی، حتما شنید، و اتفاقا جواب خیلی دلنشین و مناسبی هم به من داد!

-: متاسفانه عزیزم تو کافر شدی!

-: چرا کافر شدم؟!

-: چون مطلبی را بر خلاف قرآن، معتقد شدی!

-: مگر قرآن چه میگوید؟

-: قرآن میگوید: انک لا تسمع الموتی، یعنی پیامبر ما! تو نمیتوانی به مرده چیزی بشنوانی، و همچنین میگوید: و ما انت بمسمع من فی القبور، یعنی ای پیامبر ما! تو نمیتوانی به کسانی که در قبر آرمیده‌اند چیزی بشنوانی! عزیزم! مگر پدر تو در قبر نخوابیده است؟ پس چرا میگویی به او چیزی شنواندی و او پاسخ تو را داد؟ تو بر خلاف قرآن حرف زدی!

-: من با اینکه پدرم که در قبر آرمیده صدای من را نمیشنود که مشکلی ندارم! پدرم وقتی روی تخت بیمارستان مرد، در آن وقت هم گوشش دیگر صدای من را نمیشنوید، اصلا پرده صماخ گوش پدر من (که معلم در دبستان به ما آموزش داده) دیگر تکان نمیخورد تا صوت را منتقل به گوش میانی و درونی و قسمت حلزونی گوش او کند! عصب بینایی و سلولها و نرونهای عصبی مغز پدر من هم مرده بودند، ممکن نبود پدر من چیزی بشنود! من چگونه کافر شدم و با قرآن مخالفت کردم که میدانم الآن پدرم از تخت بیمارستان رفته زیر یک خروار خاک! اگر قبلا گوشش نزدیک دهان من بود و نمیشنید اکنون با اینهمه خاک و سنگ چگونه بشنود؟!

-: ولی آیه قرآن را چه کار میکنی؟ آیه میگوید: تو نمیتوانی به مرده چیزی بشنوانی، اما تو گفتی که خواب پدر دیدی، و معتقد هستی خودش بوده، و در خواب، سخن تو را شنیده و جواب مناسب داده است؟!

-: گمان نمیکنم مقصود قرآن این باشد، ولی الآن یک سؤال مهم برایم پیش آمد!

-: چه سؤالي؟

-: آخر آیه میگوید تو نمیتوانی به کسانی که در قبرها هستند چیزی بشنوانی، و این خیلی مطلب واضحی هست! سؤالم این است که آیا خدا پیامبر فرستاده تا چیزهایی که هر بچه و بزرگ میفهمند دوباره به عنوان وحی به آنها بگوید؟! مثلا آیا خدا پیامبر میفرستد که به او وحی کند که وقتی تشنه شدید آب بخورید! یا جمع دو و دو میشود چهار! آخر چه نیازی بوده که به پیامبر وحی کند که تو نمیتوانی به مرده‌ها چیزی بشنوانی؟!

-: خوب، برای همین که وقتی تو خواب پدر دیدی هرگز نگویی که من در خواب با خود پدرم تماس گرفتم و او سخن من را شنید و جواب داد!

-: آخر قرآن میگوید به مرده که در قبر خوابیده نمیتوانی چیزی بشنوانی، و من وقتی که پدرم را در خواب دیدم، مرده نبود، زنده بود، گوش داشت، صدای من را میشنید، و کاملا با هم ارتباط برقرار میکردیم، من با حرف قرآن که مشکلی ندارم، من به کسی که در قبر است نمیتوانم چیزی بشنوانم، اما میتوانم با روح پدرم که نمرده و در قبر زیر خاک نرفته، صحبت کنم، من جواب سؤالم را نگرفتم! چرا قرآن این مطلب واضح را که همه میدانند که نمیتوان به کسانی که در قبر خوابیدند چیزی شنوانید را به عنوان وحی آسمانی بر پیامبرش نازل کرده است؟! چه نیازی به این وحي آسمانی بوده؟!

-: بیا با هم برویم نزد استاد رشته مفاهیم قرآنی تا از او سؤال کنیم.



۲- استاد مفاهیم و تعلیم استعارة

یتیم: جناب استاد، سؤالی برایمان پیش آمده، خواهش میکنیم جواب بفرمایید.

استاد: چه سؤالی؟

-: سؤال این است که چرا خداوند در وحی آسمانی قرآن، چیزی بسیار واضح که همه از کوچک و بزرگ میدانند، به پیامبرش وحی کرده است؟! آخر چه نیازی به این وحی بوده است؟!

-: مثلا کجا؟

-: مثلا آیه: انک لا تسمع الموتی، و آیه: و ما انت بمسمع من فی القبور!

-: لبخند استاد!

-: جناب استاد! چرا میخندید؟!

-: آخر عزیزم! در اینجا مقصود خداوند این مطلب واضح که میگویی نیست! خداوند متعال از یک مطلب واضح که همه میدانند کمک میگیرد تا یک مطلب غیر واضح را بیان کند، اگر قبل و بعد این آیات را نگاه کنید، مثل خورشید تابان، میفهمید که منظور قرآن از مرده، اشخاص کافر هستند، نه مرده در قبر!

-: ممکن است قبل و بعدش را بفرمایید.

-: مثلا در آیه اول در ادامه میفرماید: تو فقط و فقط کسانی را که به آیات ما ایمان دارند میتوانی بشنوانی، و در آیه دوم فورا در ادامه میگوید: تو نیستی مگر بیم دهنده! چه ارتباطی دارد؟! اگر نمیتوانی به کسانی که در قبر آرمیدند چیزی بشنوانی، پس چگونه میخواهی بیم دهنده باشي؟! آیا به مرده میتوان بیم داد؟!

-: خیلی ممنون، برایم واضح شد! مقصود قرآن از مرده، انسان قلب مرده است، درست است؟

-: بلی عزیزم، این را علماء به نام استعاره اصطلاح کردند، یعنی کافر که قلبش مرده است و گوش قلبش نمیشنود، تشبیه شده است به مرده که گوش جسدش نمیشنود.

-: اما استاد گرامی! باز یک سؤال مهم برایم مطرح است، اگر مقصود قرآن از مرده، شخص کافر است، پس دیگر نیازی نبود که تصریح کند: تو به کسانی که در قبر هستند تمیتوانی چیزی بشنوانی! آیه اول مشکلی ندارم، انک لا تسمع الموتی، اما آیه دوم تصریح میکند: و ما انت بمسمع من فی القبور، و همه میدانیم که شخص کافر در قبر نیست، او زنده است و هنوز در قبر نرفته است، هر چند که قلبش مرده است، اما هرگز جزء کسانی که در قبر هستند نیست! جناب استاد! چرا قرآن تصریح میکند که به کسانی که در قبر هستند نمیتوانی چیزی بشنوانی؟

-: (استاد سر به زیر میاندازد!!) سؤال خوبی است، من استادی در علم بلاغت میشناسم، بیایید با هم برویم پیش او و این سؤال را بپرسیم.



۳- استاد بلاغت و تعلیم استعارة مرشّحة

استاد مفاهیم: سؤالی مطرح شده که نزد شما آمدیم تا جواب بفرمایید.

استاد بلاغت: چه سؤالی؟

-: میدانیم که کلمه موتی (مردگان) در بعض آیات قرآن، استعاره است، و مقصود از آن، مرده نیست، بلکه شخص کافر است، اما سؤال در یک آیه خاص است که چرا تصریح میکند: تو نمیتوانی کسانی را که در قبر آرمیدند چیزی بشنوانی؟ کافر در قبر نیارمیده، و در بین مردم زندگی میکند، چگونه میتوان گفت که او در قبر آرمیده است؟!

-: به نکته بسیار زیبای ادبی، رهنمون شدید، علمای بلاغت اسم این نوع استعاره را استعاره مرشحة یا ترشیحیة میگذارند، وقتی صاحب سخن، تشبیه مستقیم کند، مثلا بگوید: کافر که قلبش مرده است شبیه مرده است که جسدش مرده است، این یک تشبیه است، اما اگر تشبیه را بردارد، و اصلا مشبه را ذکر نکند، و تشبیه را پشت صحنه نگه دارد، و فقط مشبه‌به را ذکر کند، اینجا استعاره است، میگوید: سراغ مرده نرو که نمیتوانی به او چیری بشنوانی، ببینید اصلا ذکری از کافر که مشبه است نکرده، و فقط اسم مرده را برده، اما مقصودش از کلمه مرده همان کافر است.

-: ولی ما جواب سؤالمان را نگرفتیم! چون به هر حال کافر در قبر نیارمیده!

-: صبر کنید، مطلب اصلی مانده، این چیزی که توضیح دادم، استعاره بود، و نامش را استعاره تصریحیة میگذارند، اما استعاره انواع لطیف دیگری هم دارد، مثل استعاره تخییلیه، یعنی وقتی که صاحب سخن، تشبیه پشت صحنه استعاره را بسیار قوی کند، آنگاه مشبه را به صحنه میاورد در حالی که اوصاف و بلکه اعضا و جوارح مشبه‌به را برای او ذکر میکند، مثلا در پشت صحنه، مرگ را به یک درنده که به شخص حمله میکند، تشبیه میکند، اما اسمی از درنده نمیبرد، و فقط میگوید: آنگاه که مرگ چنگالش را در تو فرو برد! همه میدانیم که مرگ، چنگال ندارد، و حیوان درنده است که چنگال دارد، ولی تشبیه پشت صحنه مرگ به درنده، به صاحب سخن اجازه میدهد تا برای مرگ هم چنگال قرار دهد، و وقتی مرگ شخص فرا میرسد، این چنگال مرگ است که در بدن شخص فرو میرود!

اما آیه شریفة و ما انت بمسمع من فی القبور، استعاره مرشحة است، یعنی تشبیه پشت صحنه صورت گرفته، و با ظرافت خاصی، مشبه (تماما) از صحنه حذف میشود، و آنچه در صحنه میماند تنها و تنها مشبه‌به است با اوصاف خاص خودش! اما قرینه آشکار در کلام وجود دارد که تمام مقصود گوینده، مشبه است، نه مشبه‌به.

در این آیه، از آیه ۱۸ تا ۲۶ را اگر نگاه کنید، مقصود قرآن کریم واضح است، و بعد از تعبیر مردگان در قبور هم فورا میگوید: تو تنها و تنها بیم دهنده هستی! که واضح است بیم دادن به مرده‌های در قبور، معنایی ندارد، و این را قرینه صارفه میگویند، و در اینجا مثل آن مثال قبلی که مرگ، چنگال نداشت، اما چون تشبیه به درنده شده بود، عضو درنده که چنگال بود، برای او هم قرار داده شده بود، پس گویا مرگ همان درنده‌ای است که چنگال دارد، در این آیه هم چون کافر به مرده تشبیه شده، و از واصاف مردگان، آرمیدن در قبور است، همین صفت با زیبایی خاص، برای کافر هم اثبات شده است، یعنی: ای پیامبر ما! تو نمیتوانی به این مرده در قبر چیزی بشنوانی! یعنی نمیتوانی به کافری که گویا همان مرده در قبر خوابیده است، چیزی بشنوانی.

یتیم: فهمیدم! خواب من اصلا منافاتی با مقصود قرآن کریم ندارد، چون کافر، به جسد مرده خوابیده در قبر تشبیه شده، نه به روح پدر من که در عالم ارواح زندگانی مناسب آن عالم دارد، یعنی اصلا این آیات قران، زبطی به حرف من نداشت تا من به مخالفت با آنها، کافر بشوم!
.



آية بعدالفهرستآية قبل