بسم الله الرحمن الرحیم

فهرست فقه

بررسی نقل مقدمه کتاب اجتهاد و تقلید طهراني


رساله اجتهاد و تقلید/مقدمه مترجم/ ص ۴۶

پرسش حضر ت علاّ مه از آیة الله بهجت در با ب غُسل و پاسخ ایشان

به یاد دارم در زمان حیات مرحوم والد ـ قدّس سرّه ـ روزی مرحوم آیة الله بهجت ـ قدّس سرّه ـ به منزل ایشان تشریف آوردند و از مطالب مختلف سخن به میان آمد. به ناگاه مرحوم والد به طرف مرحوم بهجت متوجّه شدند و فرمودند: یک مسأله ای نظر من را به خود جلب کرده است و آن اینکه: اگر فردی به مدّت سی سال تمام غسل هایی را که انجام داده باطل بوده است، بنابراین نمازهایی که در این مدّت بجای آورده است چه حکمی پیدا خواهند نمود؟

مرحوم آقای بهجت در پاسخ فرمودند: اشکالی ندارد؛ زیرا در غَسل اجزاء بدن در غُسل فوریّت شرط نیست و با تراخی می شود انجام داد، بنابراین این شخص در غُسل اوّل سر خود را قهراً شسته است و در غسل بعدی سمت راست انجام خواهد شد و در غسل سوّم سمت چپ، بنابراین یک غسل کامل انجام داده است!!!

بنده در آن مجلس نتوانستم استغراب خویش را از این پاسخ کتمان نمایم، آخر این نمازهای بین سه غسل که ممکن است روزها به طول انجامد چگونه عن طهارةٍ اتیان شده است؟! ثانیاً: جواز تراخی در اجزاء غسل در حدّ تراخی عرفی است نه به طور مطلق و نامحدود! و ثالثاً: ترتیب در اجزاء غسل باید همراه با نیّت باشد، مانند وضوء، و در این صورت که بد ون نیّت محقّق شده است اثری مترتّب بر او نخواهد شد؛ به خلاف غسل ارتماسی که با یک نیّت واحده غَسل شود. انجام می
من از طرح این سؤال از مرحوم والد خیلی تعجّب کردم و نفهمیدم که چه انگیزه ای در پشت این قضیّه وجود دارد، ناگفته نماند که در آن زمان هنوز مرحوم
آیة الله بهجت به طور رسمی متصدّی مرجعیّت نشده بودند و حتّی مقدّمه و زمزمۀ این قضیّه نیز آغاز نشده بود.

پس از رفتن از منزل، خدمت مرحوم والد عرض کردم: این چه سؤالی بود که شما از ایشان پرسیدید با این پاسخی که ایشان دادند؟

ایشان در پاسخ فرمودند: خواستم به ایش من می ان بفهمانم که تصدّی مرجعیّت و پذیرش مسئولیّت فتوای عامّ، بسیار بسیار مسألۀ خطیر و حسّاسی است و انسان باید مراقب باشد و بفهمد که ملاکات احکام و مبانی تکلیف در کدام مورد و چه جایگاهی مصادیق خود را پیدا می کند؛ ولی ایشان متوجّه این مطلب نشدند و پاسخ را به نحو دیگری دادند.



بسم الله الرحمن الرحیم

فائدة فقهية

در مقدمه ترجمه کتاب اجتهاد و تقلید آیة الله سید محمدحسین طهراني قده، قضیه‌ای را مترجم نقل کردند که خالی از فائده فقهی نیست، و چون عین کلمات، ضبط شده صوتی نیست، نمیتوان قضاوت قطعی راجع به محتوی کرد، ولی طبق آنچه نقل شده، میتوان حدس زد که محتوای بحث، و سؤال و جواب، چه بوده است، اما لازم است قبل از بررسی فقهی، به چند نکته توجه کرد:

۱- سؤالی که توسط آیة الله طهرانی مطرح شده، سؤالی است که مورد سؤال بسیاری از مردم، قرار میگیرد، و بین عوام، کثیر الابتلاء است، و جوابش هم نزد هر کس اندکی با مسائل شرعی آشنا باشد، واضح است، هر مسأله‌گوی ساده و هر طلبه‌ای که در سال اول و دوم، متن عروه را درس گرفته باشد، جواب این سؤال برایش روشن است، یعنی همه میدانند که نماز با جنابت بدون غسل یا تیمم، مطلقا باطل است، و باید همه را قضا کند.

در اینجاست که این اعجاب به ذهن میآید که چگونه یک آیة الله میخواهد از آیة الله دیگر سؤالی را که میگوید: « نظر من را به خود جلب کرده است » بپرسد در حالی جواب این سؤال بسیار واضح است؟! به خصوص اگر این سؤال بخواهد بیانگر خطیر بودن امر مرجعیت باشد! آیا عظیم بودن امر مرجعیت، با طرح یک سؤال ساده که هر صغیر و کبیری جواب روشن آن را میداند، معلوم میشود؟! و محک زده میشود؟! مثل اینکه بخواهند بدانند کسی لیاقت مرجعیت دارد یا خیر، از او بپرسند به نظر حضرت عالی، نماز صبح چند رکعت است؟!

پس میفهمیم گزینش این سؤال توسط آیة الله طهرانی، رمزی دارد که میتواند فقاهت آیة الله بهجت قده را به نمایش بگذارد، اگر ایشان جواب دم دستی معروف را میدادند که کاری نداشت! مگر همگان با مبادرت به جواب‌های رایج (اعاده یا قضا کند) یا (علی الاحوط) مأنوس نیستند؟!
*************
۲- در بین علماء و فقهاء، معروف است که احتیاط کردن در مقام فتوی، خوب است، و تا ممکن است مفتي مقلدینش را در خلاف احتیاط نیندازد بهتر است، و این در سیره افتاء خود آیة الله بهجت، مشهود بوده است، که شنیده شده میفرمودند: علمای بزرگ فتاوایشان در جیبشان بود اما حاضر نبودند بدون جهت حکیمانه، مقلدین خود را در خلاف احتیاط قرار دهند.

اما در مقام بحث و استدلال فقهی، کاملا قضیه برعکس است، یعنی در مقام بحث فقهی، احتیاط کردن، از ضعف علمیت است، تا میتوان طبق ضوابط فقه، کاری را تصحیح کرد و جلو برد، جای احتیاط نیست، و همین را خود آیة الله بهجت شنیده شده که مکرر نقل میکردند از استادشان که شاگرد مرحوم میرزا محمدتقي شیرازی بوده، آیة الله بهجت از استاد میپرسند: آیا جناب میرزا همانگونه که در مقام فتوی احتیاط میکردند، که خود آیة الله بهجت اضافه میفرمودند که میرزا محمدتقي شیرازی یک حاشیه بر عروه دارند که از اول تا آخر چیزی نیست جز اینکه هر کجا فتوی بوده ایشان تبدیل به احتیاط کردند! از استاد میپرسند: آیا جناب میرزا همانگونه که در مقام فتوی احتیاط میکردند در مقام بحث علمی هم رویکرد احتیاط داشتند؟ و استاد جواب میدهد: برعکس! در بحث علمی، کافر ماجرا میکرد!!

و اشاره به حدیث منقول در تهذیب و فقیه مناسب است که فقیه هرگز نمازش را اعاده نمیکند، سعی میکند تا راهی برای تصحیحش بیابد:

تهذيب الأحكام ‏2/351
1455- 43- محمد بن علي بن محبوب عن محمد بن الحسين عن عبد الله بن الحجال عن إبراهيم بن محمد الأشعري عن حمزة بن حمران عن أبي عبد الله ع قال: ما أعاد الصلاة فقيه قط يحتال لها و يدبرها حتى لا يعيدها.

طبق نقل این حدیث، امام صادق علیه السلام فرمودند: هیچ فقیهی هرگز نمازش را اعاده نمیکند، برای آن نماز احتیال و تدبیر میکند تا اعاده‌اش نکند!

و از اینجا معلوم میشود که سؤال آیة الله طهرانی که ظاهر ساده‌ای داشته است، و جواب موافق احتیاط در آن واضح است، اما در مقام بحث علمی و فقهی میتواند مضمار رخش‌های فقاهت باشد! و شاید پس از این سؤال و جواب بوده که وقتی آیة الله طهرانی به فقاهت آیة الله بهجت بیش از پیش پی میبرند، طبق نقلی به فرزند خود میگویند تا درس آیة الله بهجت شرکت نکني مجتهد نمیشوي!
******************
۳- مترجم نقل نکرده است که آیة الله طهرانی، وجه بطلان غسل را چه چیزی ذکر کردند، چون تفاوت میکند، ولی از قرینه جواب آیة الله بهجت میتوان حدس زد که ترتیب را در غسل ترتیبی مراعات نکرده است، مثلا ابتدا طرف چپ را شسته و سپس طرف راست.
***************
۴- جواب آیة الله بهجت بر مبنای پذیرش وجوب ترتیب بین راست و چپ است، و این مورد اتفاق نیست، یعنی هستند فقهائی که میگویند در غسل ترتیبی فقط ترتیب بین سر و بدن است، و در خود بدن، ترتیب بین راست و چپ لازم نیست، و آیة الله بهجت در جامع المسائل به این نکته اشاره کردند که ترتیب بین راست و چپ، تنها در غسل میت، یقینی است.
******************
۵- موالات در غسل، شرط نیست، و این مورد اتفاق شیعه است، و هر چه طولانی شود اشکال ندارد و احدی قید نزده است، و آنچه در روایات و فتاوی آمده که مثال زدند برای مراعات نکردن موالات به مثل صبح تا ظهر یا شب، مربوط به حال عمد و اختیار شخص است که باید نماز بخواند، و معذور غیر ملتفت، مشمول اطلاق است.
****************
۶- ترتیب در غسل ترتیبی، نیت جداگانه نیاز ندارد، پس اگر مثلا ابتدا با نیت تقدیم طرف چپ، طرف چپ را شست، و سپس به نیت تاخیر طرف راست، طرف راست را شست، و سپس متوجه مسأله شد، نیاز نیست طرف راست را اعاده کند، هر چند طرف راست را به نیت مترتب بر طرف چپ، شسته است.
****************
۷- آنچه که معضله بحث است، و کار را مشکل میکند، این است که هر چند موالات و نیت ترتیب بالفعل، لازم نیست، اما در بین دو غسل، اعمالی که انجام میدهد، با غسل کامل نیست، و از حدث اکبر بیرون نیامده است، پس اعمال بین دو یا سه غسل، همگی باطل است، و مشکل دیگر آنکه اعمال پس از سه غسل هم باطل است، چون در بین هر غسل، حدث اکبر محقق شده که محتاج غسل کردن شده است، و لذا آنچه قبلا از نیمه غسل انجام داده، باطل میشود، جنابت و حدث اکبر جدید که محقق میشود، اثری از غسل قبلی که نیمی از آن را انجام داده، نمیماند! پس چگونه ممکن است اعمال سی سال او را بدون غسل صحیح، تصحیح کنیم؟!
**************
حال پس از ملاحظه این چند نکته، باید سراغ وجه فرمایش آیة الله بهجت برویم که چگونه ایشان با تکیه بر عدم شرطیت موالات، اعمال او را تصحیح کردند؟ ما آنچه در نظر ایشان بوده را بالدقة نمیدانیم، و اگر استدلال بیشتری در آن مجلس بیان کردند، نقل نشده است، لذا آنچه میتوانیم حدس بزنیم، برای فائده علمی، ذکر میکنیم.

قطع نظر از اطلاق فاطّهروا، که ممکن است برائت جاری شود از شرطیت مطلقه ترتیب، و اینکه ترتیب، شرط غیر عذری باشد، و لذا معذور جاهل، به تعبیری که از خود آیة الله بهجت شنیده ممکن است اگر تني به آب بزند کافی باشد، ولی فرض بر این است که میخواهیم ترتیب را شرط مطلق بدانیم، که در هر صورتی که فوت شود، غسل باطل باشد، بنابر این چگونه ممکن است با تخلل حدث اکبر، نیمه غسل انجام شده سابق، بتواند ضمیمه به نیمه غسل انجام شده در لاحق بشود؟!

ممکن است گفته شود که حدث اکبر که حاصل میشود، قدر متیقن آن است که طهارت حاصل شده از غسل سابق را از بین میبرد، و حالت طهارت را تبدیل به حالت حدث اکبر میکند، و در ما نحن فیه، هر عملی که مکلف به قصد غسل انجام میدهد، فی حدّ نفسه، صحت تأهلی دارد برای انضمام جزء دیگر تا عمل تکمیل شود، و چون موالات شرط نیست، این صحت تأهلی تا زمان تکمیل عمل، مستصحب است، و دلیلی نداریم که وقتی حدث اکبر محقق شد، صحت تأهلی عملی که هنوز طهارت را تحصیل نکرده است، از بین میرود، بلی طهارت حاصل شده از مجموع غسل، از بین میرود، ولی عمل نیمه تمام قبلی، وجهی برای بطلانش نیست، و اهلیت آن برای انضمام عمل بعدی به آن برای تکمیل یک غسل کامل، مستصحب است.

بنابر این کسی که سی سال، غسل باطل انجام داده است، تنها نمازهای بین دو غسل اول عمرش را قضا میکند، چون هنوز یک غسل کامل انجام نداده بوده است، ولی سر و گردن و طرف راست را که در غسل اول شسته است، بر اهلیتش برای لحوق شستن طرف چپ در غسل دوم، باقی است، و پس از غسل دوم، نمازش صحیح است چون طرف چپ را هم شسته است و غسل اول کامل شده است، ولی در غسل دوم، دو عمل شستن سر و گردن و طرف راست، انجام داده که صحت تأهلی آن برای انضمام شستن طرف چپ در غسل بعدی، مستصحب است، و لذا در غسل سوم، با شستن طرف چپ، یک غسل کامل انجام میشود، و همچنین در غسل چهارم الی آخر. و الله العالم


و ممکن است اشکال شود که شروع در غسل باید بعد از حدوث حدث اکبر باشد، و ممکن است گفته شود که اتمام غسل بعد از حدث اکبر کافی است، و نیز ممکن است گفته شود که بر فرض لزوم شروع در غسل بعد از حدث اکبر، میتواند بعض غسل که قبلا انجام شده مشروط به شرط متاخر باشد که ایصال الماء به همان عضو بعد از حدوث حدث اکبر است، و در ما نحن فیه، فرض بر این است که بعد از هر حدث اکبر، همان عضو را ایصال الماء کرده است، پس مجموع غسل قبلی عضو و ایصال بعدی ماء، پس از حدوث حدث اکبر، محقق شده است. و الله العالم