میرزا محمدباقر کمرهای(1323هـ- 1905م، 1416هـ - 1995م)
میرزا محمدباقر کمرهای(1323هـ- 1905م، 1416هـ - 1995م)
تفصیل جریان شرکت زنان در انتخابات( 1382 هـ = 1962 م)
حاج میرزا خلیل کمرهای(1316 - 1404 هـ = 1898 - 1984 م)
محمدباقر کمرهای
محمد باقر کمرهای محمد باقر کمره ای.jpg
اطلاعات فردی
تاریخ تولد: ۱۳۲۳ق
زادگاه: کمره
تاریخ وفات: ۵ محرم ۱۴۱۶ق
محل دفن: حرم عبدالعظیم حسنی
شهر وفات: تهران
اطلاعات علمی
استادان: سید ابوالحسن اصفهانی • میرزای نائینی • آقا ضیاء عراقی
محل تحصیل: اراک • قم • نجف • تهران
تألیفات: ترجمه متون و منابع دینی
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی
برای دیگر کاربردها، کمرهای (ابهامزدایی) را ببینید.
شیخ محمّدباقر کَمَرهای خُمینی (۱۲۸۴ش-۱۳۷۴ش) عالم شیعه و نویسنده کتب بسیاری که تألیف و ترجمه کرده است. وی تحصیلات خود را در قم و نجف گذراند و پس از بازگشت به ایران عمده فعالیت خود را به تألیف و ترجمه گذراند و در دهههای ۲۰ و ۳۰ شمسی چندین اثر را از خود به چاپ رساند. مدفن وی در حرم عبدالعظیم حسنی است.
محتویات
۱ زندگینامه
۲ تألیفات
۳ همکاری با مطبوعات دینی
۴ پیوند به بیرون
۵ پانویس
۶ منابع
زندگینامه
کمرهای در سال ۱۳۲۳ق (مصادف با ۱۲۸۴ش) در کمره از اطراف خمین به دنیا آمد. نسبت او در الذریعه چنین آمده است: محمد باقر بن محمد بن محمد رضا بن علی اصغر کمرهای. وی تحصیلات مقدمات و سطوح را در مکتبخانه نزد پدرش حاج شیخ محمد گذراند و برای ادامه تحصیلات به اراک رفت و سپس به قم مهاجرت کرد.[۱] وی در قم از محضر علمای بسیاری که آن زمان از عراق به قم تبعید شده بودند سطوح عالیه را آموخت. کمرهای در سال ۱۳۴۹ق به نجف رفت و در آنجا از محضر حضرات آیات، سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای نائینی، آقا ضیاء عراقی و دیگران بهرههای فراوانی برد.
شیخ محمدباقر در سال ۱۳۵۸ق مصادف با ۱۳۱۸ش به کشور بازگشت و در شهر ری ساکن شد. چنان که از زندگینامه وی به دست میآید اقامت وی در تهران در سال ۱۳۲۰ش بود. وی به سرعت دست به کار فعالیتهای علمی و نگارشی و مطبوعاتی زد و تا سال ۱۳۲۴ چندین اثر از خود به چاپ رساند.[۲][۳]
او در ۵ محرم ۱۴۱۶ق (۱۴ خرداد ۱۳۷۴ش) از دنیا رفت و در حرم عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.[۴]
رموز الشهاده ترجمه کتاب نفس المهموم
تألیفات
ترجمه کمال الدین
از کمرهای آثار فراوانی در حوزههای مختلف به یادگار مانده که از پنجاه اثر متجاوز است. ترجمه برخی متون و منابع دینی، جلوه بیشتری در آثار او دارد. برخی از آثار او بدین شرح است:
تقریرات فقه و اصول اساتید خود در قم و نجف اشرف (خطی)
اصول الفوائد الغرویه بر گرفته از درس اصول اساتید خویش (مباحث الفاظ و اصول عملیه)
حاشیه بر مکاسب (خطی)
رساله در مکاسب محرمه (خطی)
فصل الخصومه فی الورود و الحکومه (خطی)
فروع دین و نصوص احکام یا فقه فارسی (۴ ج)
راهنمای حج
خداشناسی
الدین فی طور الاجتماع
ستون دین
روحانیت در اسلام
مرامنامه اتحاد روحانیون و علمای اسلام
السیف المشتهر فی تحقیق اسم المصدر
هدیه عید نوروز یا عروس مدینه
خودآموز علم بلاغت
خودآموز صرف زبان عربی
انتخابات اساسی حکومت ملی یا اصلاح مجلس شورای ملی
کانون حکمت قرآن (تفسیر سوره لقمان)
کانون عفت قرآن (تفسیر سوره یوسف)
ترجمه و شرح اصول کافی
ترجمه و شرح روضه کافی
ترجمه امالی شیخ صدوق
ترجمه خصال صدوق
ترجمه کمال الدین و تمام النعمه
ترجمه کنز الفوائد کراجکی به نام «گنجینه معارف شیعه امامیه»
ترجمه نفس المهموم محدث قمی به نام «رموز الشهاده»
ترجمه جلد دوم الکنی و الالقاب به نام «مشاهیر دانشمندان اسلام»
ترجمه «مفاتیح الجنان»
ترجمه بحار الانوار- کتاب السماء و العالم به نام «آسمان و جهان» (۱۰ ج)
ترجمه «تحف العقول»
ترجمه «الغارات» ابو ابراهیم ثقفی
حمزه سالار شهیدان در جنگ احد
همت بلند، پرتوی از زندگانی سید الشهداء ترجمه «سمو المعنی فی سمو الذات».
نیز در مقدمه کتابهایی که ترجمه کرده است، شرح احوال مؤلف و معرفی کتاب را به تفصیل نگاشته که خود کتابی جداگانه را تشکیل میدهد.
دیوان اشعار (خطی).
حکومت شاهی مایه تباهی (تأیید جمهوری اسلامی).
پاسداری از حکومت جمهوری اسلامی.
مروارید حکمت (نظم کلمات قصار علی علیهالسلام در نهج البلاغه).[۵]
همکاری با مطبوعات دینی
بخشی از مقالات کمرهای در دهه بیست شمسی در مجله آیین اسلام چاپ میشد. او علاوه بر مطبوعات، در مجالس مذهبی هم که توسط انجمن تبلیغات اسلامی یا مؤسسات اسلامی دیگر برگزار میشد، شرکت میکرد. وی در این سالها تشکلی هم به عنوان «هیئت روحانی منتظم» درست کرد و بیانیههایی ازطرف آن در مجله آیین اسلام به چاپ رساند.[۶]
پیوند به بیرون
اندیشه و آثار محمد باقر کمره ای
پانویس
تهرانی، الذریعه، ج۸، ص۲۹۲.
رسول جعفریان، زندگی، اندیشه و آثار محمد باقر کمرهای.
کمرهای، ۱۳۷۶ش، مقدمه رموز الشهاده.
کمرهای، ۱۳۷۶ش، مقدمه رموز الشهاده.
کمرهای، ۱۳۷۶ش، مقدمه رموز الشهاده.
ایرنا.
منابع
کمرهای، محمدباقر، رموز الشهاده، ترجمه نفس المهموم، انتشارات کتابچی، ۱۳۷۶ش.
جعفریان، رسول، زندگی، اندیشه و آثار محمد باقر کمرهای.
تهرانی، آقابزرگ، الذریعه، بیروت، دارالاضواء.
http://mobahesat.ir/3542
نگاهی به اندیشههای آیتالله محمدباقر کمرهای؛
http://olama-orafa1393.ir/?p=4428
زندگینامه آیت الله محمد باقر کمره اى خمینى(۱۴۱۶-۱۳۲۰ه.ق)(مترجم کتاب تحف العقول)
محمد باقر کمره ای
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فقیه و دانشمند معظم حضرت آیت الله آقاى حاج شیخ محمد باقر کمره اى خمینى از علماى مشهور و نویسندگان بنام به شمار مى رفت.
فهرست مندرجات
۱ - زندگی نامه اجمالی
۲ - آثار علمی
۳ - تاریخ وفات
۴ - منبع
زندگی نامه اجمالی
[ویرایش]
وى پس از سال ۱۳۲۰ ق در کمره (اطراف خمین) در بیت علم و تقوا و فضیلت دیده به جهان گشود و پس از پشت سر نهادن دوران کودکى و طى تحصیلات مکتب خانه، نزد پدر بزرگوارش- مرحوم حجه الاسلام حاج شیخ محمد که از علماى تحصیل کرده حوزه علمیه اصفهان بود- مقدمات علوم را تا سطوح بیاموخت، سپس براى ادامه تحصیل به اراک رفت و پس از چند ماه در سال ۱۳۴۱ ق به قم مهاجرت کرد و به تکمیل تحصیلات و فراگیرى سطوع عالیه اشتغال ورزید.
آنگاه به درس مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری حاضر شده و از مباحث فقهى و اصولى آن مرد بزرگ بهره ها برد و همزمان با آن از درسهاى آیات عظام: حاج سید ابو الحسن اصفهانی و میرزای نائینی (که به خاطر اعتراض به سیاستهاى دولت وابسته به انگلیس ملک فیصل در عراق همراه با آیات عظام: شیخ محمد حسین اصفهانی ، سید عبد الحسین حجت ، سید علی شهرستانی و شیخ مهدی خالصی به ایران- قم- تبعید شده بودند) فراوان بهره برد.
نیز در سال ۱۳۴۶ ق که علماى اصفهان به عنوان مخالفت با حکومت رضا خان به قم مهاجرت کرده بودند به درس مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمد رضا مسجد شاهی اصفهانی حاضر شده و از درسهاى عمومى و خصوصى وى بهره برد و مورد توجه خاص استاد قرار گرفت.
وى این درسها را با فرزند استاد، مرحوم آیت الله حاج آقا مجد الدین مباحثه مىکرد. در سال ۱۳۴۷ ق به اصفهان رفت و به مدت دو سال مهمان استاد بود و از درسها و معاشرتهاى او بهره شایان برد. در سال ۱۳۴۹ ق به نجف رفت و در آنجا از محضر حضرات آیات عظام: سید ابو الحسن اصفهانی ، میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی بهره هاى فراوان برد و مبانى فقه و اصول خویش را استوار ساخت.
آیت الله فقید در سال ۱۳۵۸ ق (۱۳۱۸ ش) پس از مراجعت به ایران و از اندکى اقامت در وطن خویش، به شهر رى کوچید و تا پایان عمر در آنجا اقامت گزید. فقید سعید تا پایان زندگى به تدریس خارج فقه و اصول، تالیف، ترجمه، راهنمایى مردم، اقامه جماعت اشتغال داشت و زهد فراوان و قناعت بسیار از زندگىاش مشهود بود.
بر روزه گرفتن سه ماه رجب و شعبان و رمضان، نوافل یومیه، تهجد و شب زنده دارى، رعایت مستحبات و پرهیز از مکروهات، بى اعتنایى به زخارف دنیا پاى مى فشرد و دو بار پیاده به حج خانه خدا مشرف شد. از ذوقى عالى و طبعى سرشار برخوردار بود و شعر عربى و فارسى را روان مىسرود. از آثار فراوانش تبحر و مهارت او در فقه، اصول، تفسیر ، کلام و عقاید ، تاریخ ، تراجم ، ادبیات عرب و عجم، لغت، حدیث، ملل و مذاهب اسلامى، معانی و بیان، و غیره مشهود است.
آثار علمی
[ویرایش]
از جمله کتابهایش که متجاوز از پنجاه عنوان است، عبارتند از:
۱- تقریرات فقه و اصول اساتید خود در قم و نجف اشرف (خطى)
۲- اصول الفوائد الغرویه بر گرفته از درس اصول اساتید خویش (۲ ج: مباحث الفاظ و اصول عملیه)
۳- حاشیه بر مکاسب (خطى)
۴- رساله در مکاسب محرمه (خطى)
۵- فصل الخصومه فی الورود و الحکومه (خطى)
۶- فروع دین و نصوص احکام یا فقه فارسى (۴ ج)
۷- راهنماى حج
۸- خداشناسى (ج ۱)
۹- الدین فی طور الاجتماع (۵ ج، سه جلد آن به چاپ رسیده)
۱۰- ستون دین
۱۱- روحانیت در اسلام (۲ ج)
۱۲- مرامنامه اتحاد روحانیون و علماى اسلام
۱۳- السیف المشتهر فی تحقیق اسم المصدر (این کتاب که بسیار مورد تشویق مرحوم شیخ محمد رضا اصفهانى قرار گرفت، خطى است)
۱۴- هدیه عید نوروز یا عروس مدینه
۱۵- خودآموز علم بلاغت
۱۶- خودآموز صرف زبان عربى
۱۷- انتخابات اساسى حکومت ملى یا اصلاح مجلس شوراى ملى
۱۸- کانون حکمت قرآن (تفسیر سوره لقمان)
۱۹- کانون عفت قرآن (تفسیر سوره یوسف)
۲۰- ترجمه و شرح اصول کافى (۴ ج)
۲۱- ترجمه و شرح روضه کافى
۲۲- ترجمه امالى شیخ صدوق
۲۳- ترجمه خصال صدوق
۲۴- ترجمه کمال الدین و تمام النعمه
۲۵- ترجمه کنز الفوائد کراجکى به نام «گنجینه معارف شیعه امامیه»
۲۶- ترجمه نفس المهموم محدث قمى به نام «رموز الشهاده»
۲۷- ترجمه جلد دوم الکنى و الالقاب به نام «مشاهیر دانشمندان اسلام»
۲۸- ترجمه (شیوا و متین) «مفاتیح الجنان»
۲۹- ترجمه بحار الانوار- کتاب السماء و العالم به نام «آسمان و جهان» (۱۰ ج)
۳۰- ترجمه «تحف العقول»
۳۱- ترجمه «الغارات» ابو ابراهیم ثقفى
۳۲- حمزه سالار شهیدان در جنگ احد
۳۳- همت بلند، پرتوى از زندگانى سید الشهداء ترجمه «سمو المعنى فی سمو الذات».
۳۴- نیز در مقدمه کتابهایى که ترجمه کرده است، شرح احوال مؤلف و معرفى کتاب را به تفصیل نگاشته که خود کتابى جداگانه را تشکیل مى دهد.
۳۵- دیوان اشعار (خطى).
۳۶- حکومت شاهى مایه تباهى (تأیید جمهورى اسلامى).
۳۷- پاسدارى از حکومت جمهورى اسلامى. ۳۸- مروارید حکمت (نظم کلمات قصار على علیه السلام در نهج البلاغه).
تاریخ وفات
[ویرایش]
این مرد بزرگ از تمام اساتید خویش اجازه اجتهاد و روایت داشته و اجازه اجتهادش از مرحوم آیت الله حائرى بسیار قابل توجه است. آن عالم فرزانه پس از عمرى سرشار از خدمات دینى، اجتماعى و علمى در ۹۵ سالگى در تاریخ ۵ محرم الحرام ۱۴۱۶ ق (۱۴ خرداد ۱۳۷۴ ش) بدرود حیات گفت و در صحن حرم مطهر حضرت عبد العظیم حسنی - علیه السلام- به خاک سپرده شد.
منبع
[ویرایش]پایگاه علماء و عرفا
http://www.ensani.ir/fa/content/119044/default.aspx
تاریخ > ایران اسلامی > حکومت های ایرانی- اسلامی > پهلوی دوم > روحانیت
كد مطلب: 119044
تاريخ انتشار مطلب: 1384
تعداد نمایش: 1784
زندگی، اندیشه و آثار محمد باقر کمره ای (1284 - 1374)
رسول جعفریان
محمد باقر خمینی کمرهای (فرزند محمد) (2) متولد سال 1323 ق (درروستای ورآباد خمین) از علمای مشهور و از نویسندگان بنام دهه بیست به بعد است کهافزون بر قلم زدن در عرصه دین و سیاست دینی، و نیز ترجمه متون کهن حدیثی به فارسی، درباره مسائل و مباحث اجتماعی و سیاسی از دیدگاه اسلام نیز فعال بود و می کوشید تا هماهنگ با زمان از اسلام یک دین سیاسی و اجتماعی راهگشا برای دشواریهای جهان معاصر ارائه دهد. این مقاله به بررسی زندگی، اندیشه و آثار او می پردازد.
محمد باقر خمینی کمرهای (فرزند محمد) (2) متولد سال 1323 ق (درروستای ورآباد خمین) از علمای مشهور و از نویسندگان بنام دهه بیست به بعد است کهافزون بر قلم زدن در عرصه دین و سیاست دینی، و نیز ترجمه متون کهن حدیثی به فارسی، درباره مسائل و مباحث اجتماعی و سیاسی از دیدگاه اسلام نیز فعال بود و می کوشید تا هماهنگ با زمان از اسلام یک دین سیاسی و اجتماعی راهگشا برای دشواریهای جهان معاصر ارائه دهد.
مرحوم کمرهای که تا سال 1374 ش در قید حیات بود، در اصل از همشهریها و همدورهایهای امام خمینی بود که پا به پای ایشان در حوزه درس آیت الله حائری در اراک وسپس قم تحصیل کرد؛ اما حوالی سال 1308 قم را به قصد تحصیل در عتبات ترک کرده راهینجف شد و در آنجا نزد آیات: سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا حسین نائینی و محمد حسین اصفهانی به تحصیل در فقه و اصول پرداخت. وی همزمان به مطالعه آثار عربی منتشره در بلاد عربی به خصوص در زمینه¬های اسلامی علاقهمند بود، چندان که به سرعت خود را با شرایط آنها نزدیک کرد و آثاری به همان قلم در عتبات تألیف و به چاپ رساند. گویا درست در ایامی که رضاشاه از ایران رفت، به کشورش بازگشت و در تهران ساکن شد. چنان که از زندگینامه وی به دست میآید اقامت وی در تهران در سال 1320 ش بود. وی به سرعت دست به کار فعالیتهای علمی و نگارشی و مطبوعاتی زد و تا سال 1324 چندین اثر از خود به چاپ رساند.(3)
شرح حالی که مرحوم واعظ چرندابی در سال 1324 ش در مقدمه یکی از آثار مرحوم کمرهای برای ایشان نوشته است و قاعدتا باید بر اساس اطلاعاتی باشد که از خود او گرفته میتواند گاهشماری دقیقی در باره دوران زندگی وی تا اوان اقامت او در تهران باشد. عبارت چرندابی چنین است:
]ایشان[ در سال 1323 هجری قمری (1284 ش) در ولایت «کمره» میان یک خانواده علمی به دنیا آمده و در آغوش محبّت مادری که دلش از مهر خداوند و عشق اسلام لبریز بوده پرورش یافته، و پدری دانشمند و پاکدل به نام آشیخ محمد باسعی وافر به تعلیم وتربیت او پرداخته، ایزد پاک قریحه سرشار و فکر تابناکی به وی ارزانی داشته که با عشق به تحصیل دانشها همدوش و توأم بوده و در هیجده سالگی پس از اتمام مقدمات و مقدار کافی سطوح فقه و اصول که پیش پدر دانشمندش یاد گرفته بود، به عنوان ادامه تحصیلات خود به سوی اراک رهسپار و پس از شش ماه اقامت در آنجا به طرف بلده طیّبه قم که از مراکز علمیه مهمّه به شمار است، مهاجرت نموده و تا سال 1347 در آن صفحات سکنا گزیده و از اساتید وقت ویژه حضرت آیهَ الله حاج شیخ عبدالکریم حائری (قدس سره) (1355 – 1276ق) در زمینه فقه و اصول استفاضه بسزا کرده تا موفق به تحصیل اجازت اجتهاد گردیده، و در طی توقّف، رشته فلسفه و ریاضیات را نیز از اساتید مبرّز تعقیب نموده و قریب یک سال هم دراصفهان محضر درسی و خصوصی حجت الاسلام مسجد شاهی ـ نویسنده کتاب نقد فلسفه داروین ـ را درک و از مصاحبت جمعی از علمای نخبه و دانشمندان متنوع آن سامان برخوردارگشته، و در این هنگام بوده که به تالیف کتب فقه و اصول و به تنظیم کتب و مقالات اجتماعیپرداخته، کتابی به نام «فوائد ربیعیه» در حلّ مشکلات مسائل فقه و اصول، و کتابی به نام «ایقاظ البشر» در علم اجتماع و فلسفه نشوء و ارتقاء، و کتابی به نام «السیف المشهر فی تحقیق اسم المصدر» به رشته تألیف و نگارش درآورده، تا سال 1349 قمری (مطابق 1308 شمسی) محض تکمیل تحصیلات خود عازم عتبات عالیات گردیده و در حوزههای علمی نجف اشرف که بزرگترین مراکز علمیه به شمار میرود، حضور بههم رسانیده و از محاضر مشاهیرمدرسین این دارالعلم استفاده شایان نموده تا سال 1312 خورشیدی به اخذ اجازات اجتهاد ازمجتهدین والا مقام آن خطّه پاک نیز نایل آمده است.
سپس سفری به ایران کرده و وسایل حج را فراهم آورده و از راه جَبَل به مکه معظّمه تشرّف جسته و چند ماه در مکه و مدینه توقف نموده و به حفظ قرآن پاک و تکمیل اطلاعاتاسلامی خویش پرداخته و بعد از هشت ماه به نجف اشرف برگشته و به تألیف کتاب نفیسالدین فی طور الاجتماع و کتاب فروع الدین آغاز و به تدریس علوم مختلفه اشتغال ورزیده و اکثراوقات خود را در زاویههای مسجد سهله و کوفه بسر برده و این دو کتاب نامبرده، از برکاتاین گوشه خلوت به حساب رفته و تا سال 1319 شمسی هجری (به جز از سفری که در طیاین مدت به خراسان رخ نموده) در عتبات عالیات رحل اقامت افکنده است و یک دوره کامل در اصول فقه تنظیم نموده است.(4)
درباره وی دوران تحصیل او در اراک و قم، اشاراتی در خاطرات آقای مسعودی خمینی هست. از جمله آن که وی اهل ورآباد خمین بوده است. همچنین ایشان از قول امام خمینی نقل کرده است که فرمودند: در اراک که بودم درس رسائل را خدمت استادی تلمّذ می کردم. منتها بعضی روزها به درس نمیرفتم و خودم مطالعه میکردم و بدون نیاز به استاد متوجه میشدم که منظور کتاب چیست. آقای میرزا محمدباقر کمرهای هم به قدری استعداد داشت که بدون شرکت در درس و به صورت مطالعه شخصی مطالب کتاب را درک میکرد و حتی ازخود استاد هم بهتر میفهمید». (5)
مرحوم کمرهای در مقدمه کتاب فقه فارسی خود اجازات اجتهاد خویش را از مراجع وقت عینا آورده است. این اجازات از آیات: ابوالحسن اصفهانی، میرزا حسین نائینی، شیخ محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی، و حاج آقا ضیاء عراقی از علمای نجف است. دو اجازه هم یکی از حاج شیخ عبدالکریم حائری و حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی از مراجع وقت قم آوردهاند. دو اجازه دیگر یکی از مرحوم آقا محمدرضا مسجد شاهی و آقا میرزا محمد صادق اصفهانی از مراجع وقت اصفهان در آنجا به چاپ رساندهاند. ایشان هم متن عربی و برابر آن ترجمه فارسی را طی صفحاتی چند در مقدمه جلد اول فقه فارسی آوردهاند. در پایان آیتالله کاشانی هم متن آن اجازات را تأیید کرده اند.
آثار تألیفی وی در نجف
وی در نجف برخی فعالیتهای نوشتنی داشته است. از آن جمله یکی فصل الخصومة فیالورود و الحکومة است که روی جلد آن از مؤلف چنین یاد شده است: «العلاّمة حجة الاسلام الحاج میرزا محمد باقر». ضمیمه آن رساله دیگری با عنوان «فوائد اصولیة و رسالة فی تحقیق اسم المصدر». تاریخ چاپ این کتاب 1354 در مطبعة الراعی در نجف اشرف است. (6)
اما اثر مهمی که در این سالها از وی در نجف، توسط همان مطبعة الراعی چاپ شده، کتاب «الدین فی طور الاجتماع» است که در دو جلد منتشر شده است. روی جلد آمده است: «الدین فی طور الاجتماع»، یبحث عن فلسفة الاجتماع العام و نظام الدین فی الاسلام. تألیف المیرزا محمد باقر الخمینی العراقی. سال چاپ کتاب 1356 ق (1316ش) است. این کتاب به زبان عربی نوشته شده و از نثر آن چنین معلوم می شود که نویسنده کاملا به عربی وقت عراق تسلط داشته وکتابش را بسیار سلیس و روان تألیف کرده است. بخش اوّل از مجلد اوّل آن 148 صفحه وزیری و بخش دوم از مجلد اوّل 176 صفحه در همان قطع است. (7) برای شناخت اندیشههایوی مروری بر مهمترین عناوین این کتاب داریم:
مجلد اوّل کتاب شامل 12 مقاله و یک خاتمه است با این عناوین:
المقالة الاولی: فی تشخیص ماهیة الاجتماع و بیان حقیقة الوحدة فی الجمعیة.
الثانیة: فی روح الاجتماع و انه کیف یجری فی عروق الافراد.
الثالثة: فی تشخیص روح الاجتماع فی النظام الدینی.
الرابعة: فی بیان ناموس العصبیّة و القومیة و قصوره فی تنظیم صلاح البشر.
الخامسة: فی ناموس الوطنیة و بیان خسران ابناءها المغرورین بها.
السادسة: فی تفسیر یا ایها الناس: انّی رسول الله الیکم جمیعا.
السابعة: فی نظام المدنیة مرهون بالشعوبیة العلمیة.
الثامنة: تشخیص موضوع الشرافة و الامتیاز الاجتماعی.
التاسعة: العضو العاطل مضرّ بالمجتمع.
العاشرة: ناموس النماء الاجتماعی.
الحادیة عشر: ناموس الارتزاق الاجتماعی.
الثانیة عشر: العشق الصادق و الدعوی الکاذبة.
الخاتمة : نظام الاصناف.
مجلد دوم این کتاب با عنوان «سِفْرُ النبوات» شرحی است از سیره انبیاء در اصلاح. وی با اشاره به دشواریهای فکری پدید آمده در قرن بیستم و آثار منفی آن در ایجاد پراکندگی واختلاف مینویسد: و قد وضعنا کتابنا «الدین فی طور الاجتماع» تبشیرا لهذا الاتجاه الفکریالعام الساری فی قلوب الملل المتفرّقة و تبیانا لمجری الحیاة العامّة الّتی یسیر الکون الیهابعوامل شتی شدیدة التأثیر فی میدانها و خصّنا قسما منها بشرح سیرة الانبیاء و رجال الاصلاحا لعام و سمیناه سفر النبوات (مقدمه ص 7).
نثر کتاب به همین شکل تا به آخر ادامه یافته و نشان می دهد که مؤلف توان بالایی درنگارش به عربی روز داشته است. وی در مقدمه جلد دوم شرح میدهد که مجلد اول را درسال 1354 ق ( 1314ش) چاپ کرده و سال بعد آن به سفر حج مشرّف شده و از صحرای نجد به استشمام فضای روحانی و ملکوتی حرمین پرداخته و اکنون در بازگشت، مجلد دوم را تقدیم کردهاست. وی می گوید که پس از دیدن حرمین و آثار اسلامی فراوان در آنجا اکنون شوق بیشتری در انتشار این جزء دارد. بخش مفصّلی از مجلد دوم در سیره حضرت محمد (ص) است. درادامه از تاریخ زندگی مسیح (ع) و پس از آن از زندگی حضرت موسی (ع) سخن گفته شدهاست. یک بخش از این مجلد (صص 98 - 105) هم اختصاص به حجاب النسوان دارد که بحث روز بوده است.#
از آنچه گذشت، چنین به دست می آید که تا این زمان وی آثاری در نجف نوشته بود که نشان
می¬داد در فضای فکری جدید قرار گرفته وعلاقهمند بوده است تا در جریان احیایافکار دینی در ایران که با رفتن رضاشاه وضعیت مناسبی در آنجا پدید آمده بود، نقشی فعال برعهده گیرد. به همین دلیل بود که به محض ورود به تهران، همکاری خود را با جریانهای اسلامی نوین آغاز کرد و با افراد و تشکلهای مختلف به همکاری پرداخت. این زمان نام او رانه تنها در زمره نویسندگان مرتب مجله آیین اسلام میبینیم بلکه در بسیاری از نشریات دیگرسهمی ارجمند از وی را ملاحظه می کنیم. وی در این سالها چندین کتاب را نیز نوشت که آقی چرندابی شرح آنها را در سال 1324 چنین مینویسد:
1 ـ فوائد ربیعیه، ناتمام.
2 ـ ایقاظ البشر.
3 ـ اصول الفوائد الغرویه، دوره کامل.(8)
4 ـ حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری (قدس سرّه).
5 ـ حاشیه بر کفایه.
6 ـ العناوین و المباحث، فقه استدلالی عربی مطهّرات.
7 ـ الدین فی طور الاجتماع.
8- فصل الخصومه فی الورود و الحکومه به پیوست السیف المشهر (چاپ نجف).
9- روحانیت و اسلام که دارای چندین بخش است و اسلام را از نظرهای مختلف مورد بررسیقرار داده و در نتیجه ثابت می¬کند که دین پاک اسلام برای برآوردن نیازمندیهای جهان امروزی کفایت مینماید. (9)
ترجمه «کتاب الحسین (ع)» عبداللّه عَلایلی
یکی از کارهای علمی کمرهای ترجمه کتاب تاریخ الحسین (ع) از عبدالله العلایلی، نویسنده و ادیب معروف مصری است. علایلی این کتاب را در دورانی نوشت که جهان عرب در التهابات سیاسی خاصی بسر میبرد و زمینه برای نشر برخی از حقایق تاریخ اسلام آشکارشده و آثاری با گرایش معتدل سنّی در مصر پدید آمده بود.
مرحوم کمرهای کتاب علایلی را در دو مجلّد ترجمه کرد. جلد نخست آن که در کاظمین ترجمه شد با نام همّت بلند، پرتوی از زندگانی حسین بن علی (ع) بود که ترجمه کتاب سموّ المعنی فیسموّ الذات، اشعّة من حیاة الحسین بود. این کتاب توسط کتابفروشی و چاپخانه مرکزی چاپ شد و روی جلد از مترجم به نام «محمد باقر خمینی» یاد شده بود. تاریخی که در انتهای مقدمهآمده است 22 جمادی الثانیه سال 1359 ق (1319 ش) در کاظمین است.
جلد دوم این کتاب با نام تاریخ حسین بن علی علیه السلام بود که توسط شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران در سال 1324 چاپ شد و مرحوم واعظ چرندابی تبریزی مقدمهای در شرح حال مرحوم کمرهای بر آن نوشت.
میدانیم که کتاب علایلی به لحاظ ادبی بسیار دشوار و ادیبانه نوشته شده بود و ترجمه آن به فارسی جز از کسی که تسلط بر آن داشت ممکن نبود. با این حال روشن است که نمیتوانست فارسی بسان نثر عربی چندان ادیبانه باشد. یک نمونه چنین است: جانی از آن تن پاک در هوا پرید که تا همیشه با آن دورنمای هراس آور خود ستمکاران را شکنجه کند، و یک خوابهای هولناکی در سر جفاکاران پدید آرد. نالههایی از آن گلوی بریده برآمد و عالم غیب آنها را در بر گرفت تا برای کر کردن گوش مستبدان اندوخته باشد. شیونهایی بلند شد کهشب آنها را پاسبانی کرد تا یک جنجالی چون آواز زنجیر بلند کند و دل گمراهان را جا کن کند. (10)
کتاب «روحانیت و اسلام»
یکی از کارهای بدیع کمرهای نگارش کتابی با نام روحانیت و اسلام بود. این اثر را باید یکیاز نخستین آثاری دانست که در باره نظام سیاسی اسلام در دوره جدید و پس از آغاز حرکت احیاگری دین در دوره پس از رضاخان نوشته شده است. اثر یاد شده همزمان شرحی از فقه سیاسی و اقتصادی اسلام است که مؤلف ضمن آن تلاش میکند تا پایههای حکومت اسلامی را در این بخش ها روشن سازد. این کتاب در دو جلد و با همّت انجمن تبلیغات اسلامیمنتشر شد. (11)
به طور کلی می توان موضوع این کتاب را شرح نظریه اسلام در باب حکومت اسلامی وارکان آن دانست. عنوانی که به بخش نخستین داده شده این است: اسلام و جهان قرن بیستم. مقدمه کتاب توسط بانی انجمن تبلیغات اسلامی یعنی شهاب پور نوشته شده و ضمن آن ازآیت الله محمد باقر کمرهای به عنوان یکی از «مجتهدین و مفکّرین بزرگ شرق و مصلحیناجتماعی و دینی و مفاخر اسلامی و ایرانی» یاد شده است. چنان که ایشان اشاره کرده کسانی تصور میکنند «اسلام دین کوتاهی است» یا به تعبیر امروز حداقلّی. برخی هم چنان گمان میبردند که «قوانین سیاست و اجتماعیش به یک دوره مخصوص یا به یک جمعیت مخصوص نظر داشته است». این کتاب برای پاسخگویی به این گمانهای باطل و با این هدف نوشته شدهاست که «عمومیت اسلام و دستورات آن را مُبرْهَن و ثابت نماید و کاملا روشن کند که تشریعات و قوانین اسلام برای همه کس و همه وقت بوده» و «اسلام، یکتا دینی است که میتواند پاسخ به همه سؤالات معقول جامعه بشری بدهد». «اسلام همه مشکلات زندگانیبشر امروز را زیر نظر داشته، اسلام در همه این مشکلات چارهجویی کرده و بهترین راه را نشان داده» است.
برای نشان دادن محتوای این کتاب بهتر است مهمترین عناوین آن را بیاوریم:
تشکیلات کشوری جهان؛ احساسات روحانی بشر؛ بشر از احساسات روحانی خود چه نتیجه می¬گیرد؛ مشکلات مجتمع بشری؛ برنامه اجتماعی اصلاحی برای اسلام در حل این مشکلات؛ راه تولید نشاط در تاریخ اسلام؛ ریشههای نظام مدنی و اخلاقی اسلام؛ تابلو کلیات قانونی اسلام؛ تاثیرات سرمایه داری در جامعه بشر؛ نظریه اسلام در مسلک سرمایهداری و اصلاح آن؛ در اختصاص زناشوئی و تشکیلات خانوادگی؛ برنامه جامع اسلام در رفعاین مفاسد؛ محاکمه راجع به بانوان در نظر اجتماعی اسلام؛ قانون مدنی اسلام با فرزند؛ عفتدر نظر اسلام؛ اسلام و تشکیلات آن؛ تشکیلات فرهنگی و برنامه آن در اسلام؛ تشکیلات جنگی در اسلام؛ آغاز جنگ بدر؛ تشریع قانون آموزش و پرورش نظامی.
ادامه این عناوین بحث تفصیلی مؤلف را از نظام نظامیگری در اسلام بر اساس تاریخ جنگهای پیامبر (ع) را ارائه میدهد. این مجلد 268 صفحه ادامه پیدا می¬کند.
مجلد دوم در باره نظام اقتصادی و قضایی اسلام است که فهرست مطالب آن در پایان جلداول آمده و از مطالعه کنندگان مجلّد اوّل خواسته شده است تا نظرشان را نسبت به آن مطالب پیش از چاپ جلد دوم ارائه دهند. گفتنی است که مجلد دوم به عنوان بخش دوم از جلد اولچاپ شده و من اطلاعی ندارم که مجلدی به عنوان مجلد دوم از آن منتشر شده است یا نه.عناوین مهم این مجلد که عمدتا اقتصادی و قضائی است چنین است:
اهمیت اقتصاد در تاریخ جهان؛ آزادی ارز بازار؛ جریان و گردش ثروت؛ گردش سرمایه و پول؛ اعتبار و تعهد؛ تشکیلات اقتصادی در اسلام؛ تشکیلات فرمانداری و کارگزاری درحکومت اسلامی؛ تشکیلات عمران و آبادی در اسلام؛ قوه قضائیه در اسلام؛ مجازات و کیفردر اسلام.
در بخش تشکیلات عمران و آبادی، با اشاره به سیره پیامبر(ص) در تأسیس حکومت درمدینه و مراحل آن، یکی از ارکان آبادی را تشریع قانون هجرت دانسته و ذیل آن مینویسد:هجرت در اسلام رمز مدنیّت و تشکیل اساس عمران و آبادی است. پیغمبر اسلام خواستعربان بیابانگری که پایه زندگانی خود را روی صحرانوردی قرار داده و دستههای چادرنشین خانه به دوش به وجود آورده بودند و دنبال چراگاههای بارانگیر به هر سو می دویدند و برایچاه و چشمه آب و مرتع و گیاه بیابان خون همدیگر را می¬ریختند و غارتگری و چپاول را یکتا پشتیبان زندگانی و فضیلت مردانگی خود میدانستند، گرد یکدیگر جمع شوند و ده و شهر بسازند و قبایل مختلفه با هم بیامیزند تا خوی بیابانگردی از مغز آنان بیرون رود وتعصب ایلی از سر آنان بدر شود و به جای آن یک عاطفه خیرخواهی مطلقی که نتیجه پرورش دین است جایگیر و زندگی آنها به کارهای اجتماعی و صنعتی و پیشهوری و بازرگانی که مبادی تمدن است بپیوندد. (12)
تلاش برای ترویج فقه فارسی مستدل
یکی از کارهای کمرهای پس از بازگشت به ایران، آن هم در شرایط حساس کشور که دینزیر فشار گروههای کمونیست و لائیک، نگارش فقه فارسی با مدارک آن بود. شهاب پور بنیانگزار انجمن تبلیغات اسلامی و چاپ کننده این کتاب، در مقدّمه مجلّد اوّل این کتاب نوشته است: عده بسیاری از مسلمانان هستند که در اثر پیش¬آمدهای زندگی نتوانستهاند معلومات دینی کافی اکتساب کنند و روی این اصل مقلّد مجتهدین بزرگ گریدهاند، ولی میل دارند علاوه بر این، اصل و ریشه مسائل را نیز بدانند... اما از آنجا که وقت و موارد خاصزندگی آنها اجازه نمیدهد که تحصیلات دینی کافی انجام دهند، میخواهند از طرف مجتهدینی که به معلومات آنان اطمینان کافی حاصل است، کتبی نوشته شود که مسائل دینی یافقه اسلامی را با ذکر مدارک گوشزد نماید و چون در رسالهها این منظور عملی نشده و به علاوه چنین کتبی کمتر در عالم اسلام نگارش یافته است، همه تشنه و مشتاق آن هستند.
عنوانی که مرحوم کمرهای بر این کتاب سه جلدی گذاشت، چنین بود: «فقه فارسی با مدارک، فروع دین و نصوص احکام».
مجلد اول آن در باب نجاسات و مطهّرات است که در ابتدای آن اجازات علمی مؤلف ازمراجع وقت نجف و قم و اصفهان درج شده است. این مجلد شامل 144 صفحه است. مجلد دوم این کتاب شامل مباحث کتاب صلات تا خمس است که در 392 صفحه چاپ شده وتاریخ اتمام نگارش آن 13 بهمن 1322 ش (هفتم صفر 1363) میباشد. مجلد سوم آن ویژه حج و عنوانش رهنمای حج است. عنوانی که روی صفحه نخست کتاب آمده و به جز کلمه رهنمای حج بقیه شرح محتوای آن، چنین است: رهنمای حج و مناسک مفصل به ضمیمه تاریخ وجغرافیای مکه معظمه ومدینه طیبه و مسائل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و تولی وتبری ، جلد سوم، فقه فارسی با مدارک فروع دین و نصوص با مدارک فروع دین و نصوص احکام تألیف اعلم الفقهاء و المجتهدین آیة الله کمرئی، نشریه فوق العاده انجمن تبلیغاتاسلامی با شرکت آقای نوریانی مدیر روزنامه آئین اسلام. بهاء 65 ریال و با جلد مرغوب 80ریال. چاپخانه سروش.
این کتاب در 272 صفحه در تاریخ حرمین و فقه حج است و در نوع خود، آن هم در آغاز دوره احیای دینداری در ایران، کاری بکر و بدیع بوده است. نقشه ها و تصاویر چندی هم درباره اماکن مقدسه در این کتاب آمده است. نوریانی مدیر نشریه آیین اسلام بود و آشکار استکه نوعی همکاری و هماهنگی میان عناصر مذهبی و اندیشمندان دینی این دوره وجود داشتهاست.
همکاری کمرهای با مطبوعات دینی
اگر قرار باشد فهرستی از مقالات ایشان در مطبوعات دینی دهه بیست و سی گردآوری شود، لیست بلند بالایی خواهد بود. عمده این مقالات در دهه بیست در آیین اسلام است که ژیش از این همه اشاراتی به آن داشتیم. وی مقالات و سرمقاله¬هایی هم برای نشریه حیات مسلمین که متعلق به مصطفی رهنما بود مینوشت. وی همچنین از همکاران نزدیک مرحوم حاج سراج انصاری بود و ما به دفعات نام وی را در مجله مسلمین با مدیریت مرحوم انصاری ملاحظه می کنیم. ارائه این لیست، میبایست به وقت دیگری موکول شود و با جستجو درمطبوعات دینی نام مقالات وی اعم از تألیف و ترجمه به دست آید.
علاوه بر مطبوعات، وی در مجالس مذهبی هم که توسط انجمن تبلیغات اسلامی یا مؤسسات اسلامی دیگر برگزار میشد، شرکت میکرد. از جمله در جشن مبعث در سال1323 که با حضور سید هبة الدین شهرستانی در تهران برگزار شد، محمدعلی خلیلی و سپس محمد باقر کمرهای سخنرانی کردند. (13)
وی در این سالها تشکّلی هم به عنوان هیئت روحانی منتظم درست کرد و بیانیههایی ازطرف آن در مجله آیین اسلام به چاپ رساند. (14)
مقالاتی هم در همان نشریه تحت عنوان قرآن و تبلیغات از وی منتشر شد.
کتاب «هدیه عید نوروز یا عروس مدینه»
یک کتاب داستانی با عنوان بالا که به صورت نمایشنامه نوشته شده از آقای کمرهای در دست است که مع الاسف تاریخ چاپ ندارد. روی جلد این مطالب (این همه) آمده است:
مبارزه اسلام با یهود.
تبریک عید سعید
بادت بهشت نوید
شکر شکن سخنی است
دریاب «هدیه عید»
جوانان و دوشیزگان بیشتر بخوانند
هدیه عید نوروز یا عروس مدینه
یک نمونه از فداکاری و شجاعت در اسلام.
به قلم توانای آقای کمرهای
قیمت ده ریال.
کتاب شرح چند پرده نمایش و جمعا در 67 صفحه تنظیم شده است. این اثر را باید یکی ازنخستین متنهای نمایشی دینی در دوره جدید دانست. کتاب به کوشش سید حسن موسوی خادم و حسین عاصی تهرانی چاپ شده و این دو مقدمهای هم با عنوان تذکری به جوانان روشنفکر و اصلاح طلب در دو صفحه نوشته اند. این دو از شاگردان مرحوم کمرهای بودهاندکه نامشان را روی آثار دیگر وی هم ملاحظه میکنیم. این کتاب باید پیش از سال 1371ق کهدر آن سال خصال شیخ صدوق با ترجمه کمرهای چاپ شده، منتشر شده باشد، زیرا در صفحه پایانی کتاب حاضر به انتشار آن نوید داده شده است.
کمرهای و ترجمه آثار شیخ صدوق
ترجمه متون کهن حدیثی شیعه، یکی از زمینههای اصلی کارهای علمی مرحوم کمرهای بوده و در این باره چندین اثر مهم از شیخ صدوق را به فارسی ترجمه کرده است. این ترجمهها بیشتر پس از سال 1333 ش است.
کتاب خصال با ترجمه و شرح فارسی آقای کمرهای به عنوان سومین نشریه مدرسهحضرت عبدالعظیم (ع) در سال 1375 - 1371 ق (توسط کتابفروشی اسلامیه) چاپ شدهاست. امالی صدوق هم با ترجمه شیوا و ساده آیت الله کمرهای ـ عنوانی که روی جلد آنآمده ـ از دیگر کارهای ارزشمند وی است که قاعدتا در همین دهه سی به چاپ رسیده است.وی در مقدمه، شرحی از روزگاری که در خدمت آیت الله مسجد شاهی در اصفهان بوده(سال 1307ش) به دست داده است.
کتاب کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق هم با ترجمه مرحوم کمرهای و توسط انتشارات اسلامیه به سال 1378 ق (16 تاریخ انتهای مقدمه 2.1338. ش) در دو مجلد بهچاپ رسیده است. مقدمه هفتاد صفحهای این اثر یکی از نوشتههای با ارزش کمرهای است که ضمن آن، افزون بر ارائه نگرشی به تاریخ اسلام، در باره موضوع کتاب یعنی مهدویت و نیز زندگی و زمانه شیخ صدوق مطالب سودمندی ارائه کرده است. یکی از مباحثی که وی طرح کرده طرح نقش تحقق حکومت اسلامی بر اساس مطالبی است که در روایت مهدویت در باره یک حکومت ایده آل ارائه شده است. عنوانی که وی به این بخش داده چنین است: ترکیب نقشه اصلاح کتاب و سنت در تجدید حکومت اسلامی. (15)
کمرهای همچنین ده مجلد از بحار الانوار را شامل مجلدات «السماء و العالم» با عنوان آسمان و جهان ترجمه کرده است.
از دیگر ترجمههای مرحوم کمرهای ترجمه کتاب نفس المهموم و نفثة المصدور از مرحوم حاج شیخ عباس قمی است که مقتل امام حسین (ع) است. این اثر هم توسط کتابفروشی اسلامیه در سال 1379 ق (1339ش) به چاپ رسیده است. گویا مترجم نام این ترجمه را رموز الشهاده گذاشته و اخیرا با نام در کربلا چه گذشت به چاپ رسیده است. مرحوم کمرهای کتاب الغارات ابواسحاق ثقفی (م 283) را هم به فارسی درآورد که در سال 1356 ش توسط فرهنگ اسلام در تهران به چاپ رسید. یکی دیگر از ترجمههای معروف مرحوم کمرهای ترجمه کتاب اصول کافی است که که در چهار مجلد شامل متن عربی با ترجمه فارسی است.
دو کتاب «کانون حکمت قرآن» و «کانون عفت قرآن»
کتاب کانون حکمت قرآن تفسیر سوره لقمان است که وی برای برخی از شاگردان خود که نامشان هم روی صفحه اوّل کتاب آمده، یعنی ابوالقاسم کریمی و حسن موسوی خادم و آقای حسین عاصی ارائه میکرده است. روی همین صفحه نخست آمده است: به هزینه جمعی ازمسلمین و علاقمندان شاه عبدالعظیم. در مقدمه این اثر، مطالبی هم در باره روحانیت واصلاح وضعیت آن آمده و گفته شده است که ما در سال 1321 نشریهای با عنوان دستور اتحاد روحانیین چاپ کردیم و این مطالب را در آن گفتیم. سپس می افزاید: خلاصه این نشریه تمرکزبودجه و تزویع آن بر مشاغل از روی یک اساسنامه منظم بود. روی این زمینه روحانیت یک اداره منظمی میشود که تمام افراد آن به عنوان کارمند حقوقی میتوانند به انجام وظایف مربوطه خود قیام کنند (کانون حکمت قرآن، ص یج).
مقدمه یاد شده که در سال 1323 ش نوشته شده است به تفصیل بحث از احیاگری دین را درعصر جدید دنبال کرده، روی نقش روحانیتی که دقیقا با مبانی دین آشنا بوده و گرفتار مشکلی نباشد، تأکید کرده است. وی در باره برخی از به اصطلاح مبلغان دینی، یعنی دوره ¬گردهای قرآن خوان یا کسانی از پهلوانان زورخانه ها که قرآن را روی بازوی خود می¬بندند با تندی یاد کرده می نویسد: آنها از گدایان کوچهنشین و دورهگرد که قرآن را با وضع ننگین حمایل کرده یا روی دست گرفته و گاهی آواز خود را با لهجه درست یا غلط و نغمه خوب یا منکر به تلاوت آن بلند می کنند، شروع می شوند و دسته قرائت خوانانِ مجلسِ فاتحه و سر قبور و دنبال اینها دستهای داشهای زورخانه و پهلوان یزدیها (که قرآنهای کوچک را روی بازوها می¬بندند) دنبال آنها بچههای نُنُر و عزیز مادر که برای حفظ و حراست مامان جانش براش خریده دنبال اینها مطبعهچیها و کتابفروشها و... تا برسد به بنگاههای رادیوی دوَل جنگجو و محارب ... همگی عَلَم قرآن را به سینه میزنند و در شمع قرآن میچرخند، ولی نه دیدهایدارند که از نور قرآن استفاده کنند و... (16)#
وی در این مقدمه مفصل برای ارائه یک نمونه مبلغ خوب یا به قول خودش نابغه عصرشروع به بیان شرح حال زندگی سید جمال الدین اسدآبادی میکند که به نوشته وی « یکی ازستارگان تاریخ با عظمت قرآن است». این بحث که در حدود سی صفحه به طول میانجامد شرحی از زندگی سید جمال و مسائل دوران اوست که وی بیان کرده و در پایان خود را ادامه دهنده برنامهها و طرحهای او میداند. یکی از آن طرحها ارائه یک تفسیر خوب و زنده ازقرآن است که نمونهاش همین تفسیر سوره لقمان است.
کتاب کانون عفت که تفسیر سوره یوسف است و در قالب 84 جلسه تدریس و سپس تدوین و ضمن 285 صفحه به چاپ رسیده، گویا مجلدی بعدی کتاب کانون حکمت میباشد. روی جلد آن نوشته شده است: دهمین نشریه مدرسه سیار حضرت عبدالعظیم (ع) و در چاپخانه موسوی تهران چاپ شده که البته سال چاپ آن در جایی از کتاب نیامده است.نویسنده در مقدمه شرح داده است که مدّتها این متن آماده بود، امّا وسائل طبع و نشر آنفراهم نبود تا آن که آقای سید ابوالقاسم کریمی فرزند مرحوم سید محمدتقی صدر المحدثین همّت کرده آن را به چاپ رسانده است.
فعالیتهای سیاسی کمرهای در نهضت ملی
علی القاعده، کمرهای باید وی یکی از روحانیون فعال در جریان رخدادهای نهضت ملیباشد. تا این زمان که این مطلب را می نویسم، از چند موردِ این فعالیتها آگاهم. یکی اشارهایاست که خود وی به قانون اصلاح انتخابات توسط دکتر مصدق و موضعگیری خودش با انتشار یک بیانیه در قبال آن دارد که شرح آن ذیلا خواهد آمد. دیگری رسالهای است در 32صفحه با عنوان رساله انتخابات. (17)
این رساله که تاریخی در ابتدا و انتهای آن نیست، میتواند مربوط به انتخابات مجلسهفدهم باشد که گویا وی برای مجلس کاندیدا شده است. در نخستین عبارت آن چنین میخوانیم: «بنده هیچ طمع و رغبتی در وکالت نداشته و ندارم، زیرا آن کسانی که با افکار ونوشتههای منِ بنده آشنا هستند، مرا بسیار بزرگتر از یک وکیل می شناسند». به نظر وی کسی شایسته وکیل شدن است که مردم دنبالش بیایند، نه آن که خود دنبال آن بدود: « کسانی که به تک و دو می¬افتند و با بند و بستهای نامشروع و به وسیله زور و زر و فریب وکیل میشوند یا زبانم لال به توسط بیگانگان، که چه عرض کنم؟».
وی سپس از این عناوین سخن گفته است:
منظور از انتخابات، تشکیل حکومت ملی است. آزادی در اجتماع. تشکیلات در حکومت ملی (در اینجا از لزوم وجود سازمانها و تشکیلات در یک حکومت ملی سخن میگوید). انقلاب مشروطیت. کودتای 1299 (وی می نویسد: این کودتا با همه عیوبی که داشت حسن اثرش این بود که حکومت ایران را از غلاف کهنه و صخیم شاهزادگان و خاکهای وابسته بیرون کشیده و در محیط عمومی ملت آورد. وی مشکل عمده این دوره را برای تحقق سازمانِ قانونی، که در پی مشروطه پدید آمده بود، شرکت نفت انگلیس و اخلال بیگانگان میداند.) انقلاب سوم (که این بار باید با انتخابات فراهم شود).
کناره گیری و نفاق دو پهلو (در اینجا از قاعدین سخن می گوید).
علت اصلی کناره گیری. جلب نفع شخصی. رل نفاق دو پهلو بازی می¬کند.
نفوذ خوانین و عمده ملاکین. (در اینجا از اقدام مالکین برای آوردن مردم بر سر صندوقها انتقاد شده و مینویسد: راستی چه لذّتی دارد که انسان در یک محیط گوسفندی زندگی کند ومثل گرگ خود را بر جان و عقیده یک مشت مردم نادان فرمانروا داند. وی این بحث را مفصّلتر از سایر مباحث آورده است.)
رأی فروشی. (در اینجا ضمن بحث در باره آیت الله کاشانی می نویسد: کوشش آیت الله کاشانی در انتخابات دوره پانزدهم منجر به گرفتاری ایشان و همراهان گردید. بنده شرف مصاحبت ایشان را داشتم و در این سفر بیشتر به حُسنِ نیّت و ثبات قدم و دلسوزی وی برایملت و کشور پی بردم و تا مدتی که در زندان با ایشان همراه بودم، از روی جوش و خروش میفرمودند تقصیر من چه بوده است که با این وضع فجیع مرا گرفتار و زندانی کردهاند). مداخله دولت وقت.
فصل دوم: پایههای حکومت ملی و اصلاحات پارلمانی:
واحدهای اجتماعی و احزاب (در اینجا شرحی از اهمیت وجود احزاب در نظام پارلمانیبه دست داده است). پیش قراولان انتخابات (در اینجا از شرایط یک وکیل سخن گفته است).
مبارزات معقول انتخابات. اعلام خطر و انقلاب سوم.
اینها عناوینی است که در این رساله انتخاباتی آمده است.
در سالهای پس از کودتای 28 مرداد، علی القاعده کمرهای مانند بسیاری دیگر در لاک خود خزیده و صرفا به کار ترجمه متون دینی پرداخته است. همان گونه که گذشت امالی و خصال وکمال الدین صدوق و تعدادی دیگر در فاصله سالهای 1335- 1338 ترجمه و نشر شدهاند.آخرین کار علمی ـ سیاسی وی که در آغاز شروع جریان اصلاحات در سال پایانی دهه سی بوده، مقالاتی است که در باره شرکت بانوان در انتخابات نوشته و شرح آن در ادامه آمده است.
نکته دیگر در باره فعالیتهای وی در جریان نهضت ملی، شرکت او در کنفرانس صلح وین در سال 1331 است که متمایلان به جنبش چپ به آن روی خوش نشان دادند. در این کنفرانس یک روحانی دیگر با نام علی اکبر برقعی هم شرکت کرد که سبب برهم ریختن موقعیت وی در قم و تبعید او از این شهر با توصیه آیت الله بروجردی شد. این کنفرانس قرار بود در سال 1339 نیز تشکیل شود که نشد. کمرهای که در این سال، مقالاتی در این باب در نشریه تجدد نوشته بود، آنها را در جزوهای فراهم آورد و تصویری از خود را در حال سخنرانی در کنفرانس قبلی، در ابتدا و انتهای آن درج کرد. وی در مقدمه مینویسد: «من درکمیته تدارک شرکت در این کنگره جهانی به عنوان یک مفرد و صاحب نظر در امر صلح جهانی شرکت کردم. اظهار صلح¬جویان و پرمعنای من اعضای این هیئت تدارک را به خود جلب کرده بود و من در سال 1331 در کنگره جهانی صلح وین شرکت کردم، فعالیت صادقانه و افکار درست و عمیق من در این کنگره متشکل از 85 ملت جهان تأثیر بسزائی کرد و درنتیجه،
1. مرا به عنوان چهارمین شخصیت آسیا و هفتمین شخصیت جهان معرفی کردند.
2. مرا به عضویت شورای جهانی صلح مفتخر ساختند».
این مقالات همگی در باره کنفرانس عالی صلح و اهمیت آن در تأمین صلح جهانی است.متن این مقالات به هیچ روی جنبه مذهبی ندارد و صرفا از زاویه دید سیاسی به مسأله صلح پرداخته شده است. تاریخ انتشار مقالاتی که در این کتابچه آمده از 25 فروردین ماه 39 تاتیرماه 1340 می¬باشد.
کمرهای در کنار انقلاب سفید، برابر نهضت روحانیت
زمزمه اصلاحات از زمان روی کار آمدن دولت امینی آغاز شد و مطبوعات هم به آرامیعرصهای را برای طرح برخی از این مباحث باز کردند. کمرهای سلسله مقالاتی در جریده تجدّد (آذر ماه 1339) در باره جواز بلکه لزوم رأی دادن بانوان نوشت و این نشان میداد که دراین باره افکار خاصی در سر دارد. اندکی بعد، زمانی که شاه به امریکاییها تعهد داد که خوداین اصلاحات را انجام دهد، امینی کنار گذاشته شد.
این نکته جالب بود که کمرهای، همشهری و همدرس امام خمینی بود و قاعدتا در جریان شروع نهضت روحانیت، می توانست با توجه به سوابقی که در مسائل فکری ـ سیاسی داشت به عنوان یکی از ارکان نهضت اسلامی درآید، اما به عکس، در این مرحله به دفاع از انقلاب سفید پرداخت و تلاش کرد تا با زبان و قلم آن را توجیه دینی کند. بنا به نقل آقای مسعودی،امام هم از این بابت اظهار تأسف می کرد. (18)
این که چگونه وی از میان آن هم روحانی و با وجود اختلاف عمیق روحانیت و مرجعیت با دستگاه پهلوی، وی در کنار دربار قرار گرفت و در برابر نهضت، امری است شگفت که باید تأمل بیشتری در آن کرد.
دفاع از لوایح شاه در عین حال که میتوانست زمینهای در روشنفکریِ دینی کمرهای داشته باشد، اما در آن شرایط، از یک روحانی با سابقهای مانند کمرهای پذیرفتنی به نظر نمیرسید و به تعبیر دیگر شگفت بود. کمرهای در دفاع تا آنجا پیش رفت که یک سخنرانی درباره انقلاب سفید کرد که از رادیو پخش شد. این امر سبب شد تا وی از سوی روحانیونانقلابی به شدّت طرد شد و حتی چنان که ادعا شده است یک بار هم از دست برخی از جوانانانقلابی کتک بخورد. (19)
اما مهم تر از سخنرانی آن بود که کتابچهای درباره انقلاب ششم بهمن نوشت با این عنوان: دفاع از حق ملت مسلمان ایران تألیف: حضرت آیت الله آقای حاج شیخ محمد باقرکمرهای. در صفحه نخست این آیت قرآنی آمده است: «انَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالاحْسَان»؛ جوهر فرمان خداعدالت و احسان است. سپس افزوده شده است: ما اکثریت قاطع ملت ایران به پیشنهاد شش مادهای اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی رأی دادیم و با ایمان سرشاری از آن دفاع می کنیم.
این عبارت هم پایین همان صفحه اوّل آمده است: تنها این یک بحث علمی و فقهی است. هر مجتهدی اعتراض منطقی و معقول دارد بنویسد و یا تأیید داری بنویسد. اعتراض یا جواب با تسلیم بدان و عین تأیید در چاپ دوم منعکس میشود ان شاء الله. نشانی: شهر ری، محمد باقر کمرهای.
وی پس از یک مقدمه کوتاه درباره لزوم عدالت و اهمیت آن، ضرورت تشریح درست اصول شش گانه را طرح کرده و بنای بحث را بر آن نهاده است که به صورت ماده ماده آن اصول را مطرح و توضیحاتی از دید اسلام بدهد. در واقع، همان طور که در مقدمه آمده، مقصود ازاین نوشته آن است که روشن شود آیا آن شش ماده پیشنهادی با دیانت رسمی اسلام و مذهب جعفری که در قانون اساسی مذهب رسمی کشور قید شده است، موافقت دارد یا نه؟
نخستین ماده، اصلاحات ارضی است. از نظر وی این که کشاورزان دارای زمین باشند، مصداق روشن عدالت است و در این حرفی نیست؛ اما این که مالکان ناراضیاند و از این معامله کراهت دارند، از نظر وی اوّلاً بهتر این است که کراهت نداشته باشند. در مرحله بعدکمرهای با پذیرفتن این که کراهت دارند تلاش میکند تا ثابت نماید کراهت آنها مانع صحّتاین معامله یعنی خرید زمینهای آنان و فروش آن به کشاورزان نیست. اما این که چرا کراهت مانع صحّت معامله نیست برای این که این مالکان تابعیت ایران را دارند و هر قانونی که دولت ایران وضع کند، باید بپذیرند: تعهد تابعیت به همین معنی است که ملتزم شدید بهر قانونی کهحکومت ایران وضع کند، برای کاری که در اختیار شماست... (ص 10). در این صورت،مردم باید قانون دولت را بپذیرند.
راه دیگرِ اثباتِ عدم تأثیر کراهت مالکان در صحّت معامله، تقدّم حقوق عمومی بر حقوق شخصی است. به نظر وی تا به امروز، حقوق خصوصی مالکان عمده با حقوق عموم مردم وحق کشور مزاحمت آشکار نداشته ... اما امروز وضع به جایی رسیده که اگر حقوق عمومی مردم رعایت نشود، ملت و کشوری بر جای نمی ماند (ص 18). وی در این بحث بارها ازمالکان خواهش
می¬کند که با کمال رضایت و اشتیاق به اجرای این قانون کمک نمایند.
ماده دوم، فروش کارخانجات است که هدف آن تهیه پول برای خرید زمین مالکان و واگذاری آن به کشاورزان است. در این هم ایرادی نیست.
ماده سوم شرکت کارگران در سود خالص کارخانجات است. خوب «از نظر خدا چهکاری از این محبوبتر است که سهمی از خود کارخانه یا درآمدش به کارگرانی که نوعا مستحق هستند، پرداخت شود»؟ (ص 23).
ماده چهارم ملی شدن جنگلهاست که وضع آن در فقه شیعه روشن است.
ماده پنجم اصلاح قانون انتخابات است. وی بحث را با اشاره به لایحه اصلاح قانونانتخابات دکتر مصدق آغاز میکند. دکتر مصدق در آن لایحه گفته بود که فقط افراد با سوادحق رأی داشته باشند. کمرهای می نویسد: پس از انتشار آن، من بیانیهای در انتقاد از آن منتشر کردم که خلاصهاش این بود. مجلس شورای ملی باید اساس یک حکومت ملی باشد.حکومت ملی، فشرده هرچه بیشتر آرای مردم کشور است که به وسیله نمایندگان خود در مجلس منعکس می شود. کشوری که نیمی از مردمش که بانوان هستند حق رأی ندارند، اگررأی منحصر به همان باسوادها باشد، در صورتی که صدی هشتاد و پنج مردم کشور بی¬سوادند و عده سواد¬دار هم بیشتر همان اعیان و اشرافند، حکومتی که در نتیجه آن به وجود آید یک حکومت اشرافی است با زشت ترین وجهی؛ و به حق باید این قانون را قانون فساد انتخابات نامید. کمرهای میافزاید، خوشبختانه آن قانون تصویب نشد.
اما آنچه در لوایح جدید تازگی دارد حق رأی برای زنان است که به نظر وی امری درست و صحیح است. در این باره استدلالی که کمرهای دارد این است که دو تصور از مجلس دراذهان هست: یکی تسلط سیاسی و دیگری وکالت از طرف مردم برای تصرّف در مسائلی که متعلق به خود مردم است. به نظر وی، کار مجلس، همین وکالت در اموال و اموری است که متعلق به مردم و مِلک آنان است و آنان نمایندگان را برای تصرف در این اموال وکیل کردهاند.در این صورت، همان طور که مرد مالک است زن هم مالک است و بر اساس قاعده «الناس مسلّطون علی اموالهم» است شامل زن و مرد میشود و بنابرین چرا باید نمایندگان، وکلای مردها باشند اما وکلای زنان نباشند؟ به اعتقاد وی: انتخاب وکیل در ماهیت خود بیشتر جنبهحقوقی دارد تا جنبه سیاسی و حقیقت آن اجراء و تدبیر و تسلّط هر فردی است در حال و مالخود و هر فردی باید در آن صاحب نظر باشد و زنان هم این حق را به فطرت و وجدان وقوانین کلی اسلامی دارند (ص 30). به علاوه دلیل داریم که زنان در بیعت عَقَبه کُبریَ حضور داشتهاند؛ چنان که زنان در بیعت غدیر هم بودند. وی بعد از آن، شرحی هم در باره حضور زنان در عرصههای مختلف از جمله پشت جبهههای جنگ پیامبر(ص) به دست داده است. بعد هم می¬گوید که او سلسله مقالاتی درباره جواز بلکه لزوم شرکت بانوان در انتخابات نوشته که در نشریه تجدد شمارههای 12 تا 127 منتشره از 17 آذر سال 1339 به بعد نوشته کههر کس بخواهد میتواند به آن مراجعه کند.
ماده ششم تشکیل سپاه دانش است. وضعیت این ماده هم البته از نظر اسلام روشن است.
کمرهای در پایان میگوید که در تأیید آنچه گذشت یک تأیید غیبی هم رسید و آن این که در 19 دی ماه 1341 که کنگره نمایندگان دهقانان در تهران تشکیل شد، ایشان مشغول خواندنقرآن بوده که یک مرتبه به این آیات از سوره نجم رسیده است: «آیا آگاه نشده است بدانچه درصحف موسی است و در صحف ابراهیم با وفاست که هیچ کس گناه دیگری بدوش ندارد؛ راستش این است که از آن انسان نیست مگر آنچه کوشش کرده «وَأَنْ لَیْسَ لِلْاِنسَانِ اِلاّمَاسَعَی. آقای کمرهای اندکی بعد استخاره می کند که باز آیه 57 سوره یونس می آید: «آیا مردم برای شما آمده است پندی از پروردگار شما و درمانی برای آنچه در سینه دارید و هدایت و رحمت از برای مومنان».
این استخاره سبب می شود آقای کمرهای برای مشارکت در کنگره نمایندگان دهقانان ازجای خود حرکت کند. وقتی به آنجا میرسد که بسیار شلوغ بوده و کارت ورود برای اونمانده است و ناچار بر می گردد. عصر آن روز به دبیرخانه کنگره میرود و برای روز سوم وقت گرفته، ضمن سخنرانی کوتاهی همین آیات را می خواند و «چند کلمهای در تأیید کنگره و تشکر از بانیان آن به عرض حضار محترم» می رساند.(20)
عنوان بعدی وی در این کتابچه این است که: «چه انتظار می رفت». وی در ذیل این عنوان، با شرح این که اوضاع مملکت وقتی بهبود می یابد که به آرای عمومی توجه شود و مردم خود سرنوشت خویش را در دست گیرند، مینویسد، اعلیحضرت همایونی به نقیصه توجه کرده «رجوع به آرای عمومی را پی ریزی کردند». سپس میافزاید، من ششم بهمن در شهر ری بودم و دیدم که هیچ گونه تحمیل و اکراهی در جلب مردم به پای صندوقهای رأی به چشم نمی¬خورد. (ص 49) وی گزارشی هم از سفر خمین خود میدهد که در آنجا نیز چنین بود و «از اینجاست که ما می گوییم اکثریت قاطع و قریب به اتفاق مردم کشور روی این شش ماده رأی داده ¬اند».
اما عنوان «برخلاف انتظار» اشاره به مخالفتهاست که یک دسته، شعار اعتراضاتی بهعنوان سم پاشی دادند و اعتراض کردند که چرا شاه به آرای عمومی مراجعه کرده است. کمرهای در اینجا باز هم به سیره نبوی استناد میکند که در حدیبیه هم که مشکلاتی در باره برخی مسائل پیش آمد، پیامبر (ص) دست به تجدید بیعت زد و به آرای عمومی مراجعه کرد! گونهای دیگر از اعتراضات جنبه مذهبی پیدا کرده و «از طرف برخی از علما گفته میشود و بسا به صورت اعلامیه منتشر میگردد و به برخی فقها نسبت داده می¬شود». ایشان میگوید که من از لحاظ دینی در این باره شرح دادم و البته «بحث و اظهار نظر علمی و فقهی از اشخاص شایسته و مطلع و فقیه آزاد است و همیشه در تاریخ اسلام نظرهای اجتهادی مختلف و متضاد وجود داشته؛ عقیده، خصوص عقیده علمی آزاد و محترم است؛ ولی نباید عقیده علمی را لکهدار کرد و ملعبه عوام و مغرضان نمود و به صورت اسلحه بر ضد حکومت وقت و خواست ملتی به کار برد» (ص 52).
این کتابچه 53 صفحهای با چند پرسش تمام می شود که: آیا صحیح است دل پانزده شانزده میلیون زارع و کارگر را از اسلام دور کنیم؟ آیا صحیح است که ما دل همه زنان دنیای امروز را از اسلام دور کنیم، برای یک توهّمات و شبهههایی؟ تاریخ ختم آن فروردین ماه1342 خورشیدی است.
نگارش چنین رسالهای از یک عالم شناخته شده که تجربه تاریخی دو دهه را در عرصه فعالیتهای رهنگی و مذهبی داشت و در عین حال به لحاظ سنّتی هم با مبانی آشنا بود، یک پدیده شگفت به حساب می آید. بدون تردید باید ابراز کرد وی از سیاستهای پشت پرده لوایح شاه و دخالت امریکاییها و اهدافشان آگاهی نداشته و تنها کوشیده است آنچه در ظاهر امر می بیند با داشته های علمی خود تطبیق داده، با گونهای خاص از مصلحتاندیشی بحث را به جایی که می¬خواسته است، سوق دهد.
رژیم شاهی مایه تباهی ـ تأیید جمهوری اسلامی
قاعدتا می بایست کمرهای پس از نوشتن رساله دفاعیهاش از لوایح ششگانه شاه در آغازسال 41 در میان روحانیون منزوی شده باشد. در حال حاضر من اطلاعی از زندگی پانزده ساله وی تا سال 57 ندارم. اما رسالهای که از این اواخر یافتم، آن هم با عنوان بالا، در تاریخ دهم دی ماه سال 1357 (2 صفر 1399 و شاید اندکی بعد زیرا مطالبی از اسفند سال 57 هم درآن دیده میشود) چاپ شده است. این رساله در 48 صفحه، دادخواستی علیه رژیم سلطنتی خاصه رژیم پهلوی است. وی در مقدمه نوشته است: از نزدیک مرز هشتاد سال عمر نگرانم، از این که درباره سیاست و امور کشور و ملت چیزی بنگارم، زیرا کسی که به پایان هفتاد سالعمر رسد، او را در مجلس شوری برای اظهار نظر و همفکری راهی نیست تا چه رسد که بخواهد تنها برای امور سیاسی کشوری رأی و نظری اظهار کند؛ با این که بیماری درازی هم او را کاسته و خسته کرده باشد. ولی شوریدگی وضع عمومی که برای هر کس مایه نگرانیاست، مرا به نگارش این رساله مختصر وادار کرد و امید است جوانان صاحب نظر آن رابخوانند و بیندیشند.
کمرهای بحث را با پادشاهی هخامنشیان آغاز کرده و اساس آن را بر دروغ و تزویر میداند و در این باره شرحی طولانی ارائه میکند: «در رسوایی نظام شاهنشاهی دوران باستان و پرعظمت ایران، داستان استر ـ که شرحش را آورده ـ بسیار آموزنده است و میرساند که چه اندازه تباهی و فساد دارد و چگونه برای یک هوسبازی، دچار فرمانهای غیرقانونی و احمقانه شد و با دست خود ریشه این حکومتِ پهناور را کِرمُو کرد». وی در ادامه شرحی ازمفاسد دولت ساسانی را هم به خصوص از زبان مسعودی آورده و مطالبی در باره مزدک و قباد و انوشیروان و قتل عام پیروان مزدک نقل کرده است: «کشتار شاهان ساسانی از نابغههایایرانی چون مانی و مزدک و سرکوبی از نهضتهای ملی خواستار دموکراسی و قتل عام انوشیروان از مردانی نمونه چون و هرز و یارانش و قتل عام خسرو پرویز از حکما ودانشمندانی که رهبرشان بزرگمهر بود، ایرانِ گسترده و پیشرفته آن روز را از اهل فضیلت وفکر تهی کرد و نکیسا پرورد تا در برابر یورش قشون عرب از هم درید و تار و مار شد و نابودگردید و پس از خون و خوی یهودی و یونانی، خون و خوی عربی هم در ملت و کشور ایران نفوذ کرد» (ص 29).
وی در ادامه از فتح ایران توسط اعراب سخن گفته، در عین دفاع از اسلام، بر عرب ها و امویان میتازد. دولت های بعدی هم حملات خویش را به دانشمندان بنامی چون فارابیها و ابن سیناها و محمد بن زکریاها و حلاجها ادامه دادند تا آن که شاه اسماعیل قیام مردانهای کرد و ایرانی پهناور پدید آمد. به هر حال آن چنان که وی نوشته «نتیجه این بررسی تاریخی ایناست که رژیم شاهی از همان دوران باستان و در رهگذر هزارها سال گذشته، برای ملت ایران یُمنی نداشته و مایه افتخار نبوده و نیست». (ص 31).
وی در صفحه 33 با تیتر «در اینجا روی سخن با کارتر است» مطالبی را در باره انگلیسیهاو امریکاییها بیان کرده و در واقع نیم نگاهی به سابقه استعمار دارد. در صفحه 40 با تیتر«حکومت اسلامی» بحث را ادامه داده و می نویسد: «امروزه سخن از حکومت اسلامی درمیان است و مقصود از آن چیست؟ و الگوی آن را از کجا باید جست» وی به صورت سؤال میپرسد که آیا مقصود نظام سعودی است یا مصر یا یمن یا کجا؟ شاید هم مقصود حکومتاسلامی به سبکِ صدر اسلام باشد. وی با انتقاد از نگاه باستانگرایی در برخی از گرایشهای جدید می نویسد: من از دیرباز قصد داشتم این باستانگرایی را رو در رو به شاه سابق بگویم ولی هرگز در عمر خود او را ندیدم».
در صفحه ضمیمه این رساله اشاره به دو مقاله منتشره در روزنامه آیندگان مورخه 9 و 17اسفند علیه حکومت اسلامی کرده و مطالب آن مقاله را مخدوش میداند. وی مینویسد که پاسخی برابر آن برای آن روزنامه فرستاده که آن را چاپ نکرده است. در این شرح کوتاه برخی از اشتباهات نویسنده آن مقاله را یادآور شده و می¬گوید: حکومت اسلامی یک حکومت جمهوری است که تفسیر میشود به حکومت مردم بر خود و یا حکومت مردم بر مردم؛ زیرا مقرراتی که نمایندگان مردم به وکالت و نیابت از طرف آنها تصویب میکنند، همان خواست خود مردم است (ص 47).
آخرین جمله در این رساله که سیاه و درشت نوشته شده این است: «رسالهای در پاسداری از انقلاب جمهوری اسلامی منتشر می شود».
نمی دانیم چنین چیزی منتشر شده است یا نه. مرحوم کمرهای در سال 1374 دار فانی راوداع گفت.
این مقاله را که تمام کردم و در عین حال به دنبال مطالب دیگری در باره کمره ای بودم کتابی با نام حدیث عارفان (تهران، 1383) دیدم که بخشی از آن شرح حال کمره ای و اقتباسی از نوشته های وی با مقالات و گفتارهای دیگر بود. این کتاب توسط اکبر کشاورز نوشته شده و حاوی برخی از مطالبی است که در این مقاله نیامده است. مهم ترین آن یک مصاحبه منتشر نشده از وی از سال 1341 است.
در عین حال مطالب زیادی را درباره او به حال خود رها کرده است.
عجالتا اشاره کنم که بر اساس آنچه در آن کتاب آمده درگذشت وی در 5 محرم 1416 برابر با 14 خرداد 1374 رخ داده است.
ان شاء الله متن کامل مقاله حاضر را در کتاب جریان ها و سازمان های مذهبی (چاپ ششم) درج خواهم کرد.
پانوشتها:
1- بر اساس خبر روزنامه، مجلس سالگرد اول کمرهای در تاریخ 1375.3.14 در تهران برگزار شده است.
2- در ذریعه (292.8) نسبت او چنین آمده است: محمد باقر بن محمد بن محمد رضا بن علی اصغرکمرهای. همچنین در ذریعه (229.25) از برادر وی با نام محمد حسن، خطیب، مشهور به شمس الاشراقیاد شده و آثاری مانند هفت اختر، سرود عشق و فکر درختان که گویا همه شعر است، از او دانسته شدهاست.
3- بنگرید: مقدمه کتاب «تاریخ حسین بن علی (ع)» علائلی، از کمرهای، ج 2، ص 3 ـ 4.
4- خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، ص 124 آقای مسعودی در همان خاطرات مطالب دیگری در باره روحیات ایشان نقل کردهاند که طالبان می توانند به همان کتاب (صص 125 ـ 126) مراجعه کنند. نکتهای هم به نقل از سید جعفر شهیدی آمده است که کمرهای کتاب «دو گنهکار» را نوشته که بسیار شگفت است. در فهرست کتابهای چاپی فارسی مشار، کتاب «دو گهنکار» از محمدعلی نصیری (تهران، 1326) دانسته شده است. و باز شگفت آن که بر اساس آنچه در ذریعه (154.8) آمده کتاب دو گنهکار از محمدباقرکمرهای دانسته شده و عجیب آن که سال چاپ آن همان سال چاپ کتاب نصیری یعنی سال 1326 دانسته شده است. در آنچه گفته شده است که این اثر یک داستان اخلاقی به زبان فارسی است.
5- نسخه چاپی آن در کتابخانه مسجد اعظم موجود است.
6- دو جلد با هم صحافی شده و نسخه چاپی آن در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود است. آقا بزرگ (ذریعه، 8 . 292).
7- نوشته است: این کتاب در سه مجلد در نجف از سال 1352 تا 1356 چاپ شده است.
8- نسخه چاپی در کتابخانه مرعشی موجود است.
9- بنگرید به مقدمه چرندابی بر کتاب تاریخ امام حسین (ع)، ص 5.
10-تاریخ حسین بن علی (ع) ص 254.#
11-عنوان جلد اول با توضیحاتی که روی صفحه نخست آن آمده چنین است: روحانیت و اسلام، بخشنخستین: اسلام و جهان قرن بیستم، پیشنهاد صلح عمومی دائم؛ با این مقرّرات اسلامی آتش جنگ را تا همیشه خاموش کنید. نشریه چهاردهم انجمن تبلیغات اسلامی، فروردین ماه 1323، بهاء چهل ریال و با جلد زرکوب 50 ریال. چاپخانه عالی.
12-روحانیت و اسلام، بخش دوم از جلد اول، ص 214.
13-آیین اسلام، سال 1323، شماره 20، ص 3).
14-آیین اسلام، شماره 30، سال اول، 1323.
15-مقدمه کمال الدین، ص 60 ج 63.
16-کانون حکمت قرآن، ص یه.
17-نام کامل کتاب این است: رساله انتخابات، اساس حکومت ملی. اصلاح مجلس شوری. اعلام خطر، انقلاب سوم. به قلم آیت الله محمدباقر کمره ای. بها دو ریال و نیم. طهران. چاپخانه عالی.
18-خاطرات آیت الله مسعودیخمینی ، ص 124.
19-بنگرید مقدمه مقالات راشد، ص 27 ج 28.
20-دفاع از حق ملت مسلمان ایران، ص 47.
منبع: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
منابع (نشریه):
مرکز اسناد انقلاب اسلامی 1384