بسم الله الرحمن الرحیم
معاهده پاریس-جدا شدن افغانستان از ایران( 1273 هـ = 1857 م)
معاهده پاریس-جدا شدن افغانستان از ایران( 1273 هـ = 1857 م)
معاهده پاریس (ابهامزدایی)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
معاهده پاریس ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
معاهده پاریس (۱۷۶۳) معاهدهای برای پایان دادن به جنگ هفت ساله و جنگ فرانسویان و سرخپوستان
معاهده پاریس (۱۷۸۳) معاهدهای برای پایان دادن به جنگ استقلال آمریکا
معاهده پاریس (۱۸۵۶) معاهدهای برای پایان دادن به جنگ کریمه
معاهده پاریس معاهدهای بین ایران و بریتانیا که موجب شد افغانستان از ایران جدا شود
معاهده پاریس (۱۸۹۸) معاهدهای برای پایان دادن به جنگ آمریکا و اسپانیا
معاهده پاریس
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
برای دیگر کاربردها، معاهده پاریس (ابهامزدایی) را ببینید.
نقشه ایران در سال ۱۸۰۸ (میلادی)
معاهده پاریس در مارس ۱۸۵۷ میلادی پس از دومین نبرد انگلیس با ایران برسر مسئله هرات جهت صلح بین دو کشور در پاریس منعقد گردید.
انگلیس با تصرف بخشهایی از جنوب ایران (بنادر خرمشهر و بوشهر و جزایر جنوب در خلیج فارس) ناصرالدین شاه قاجار را مجبور به قبول قرارداد پاریس (۱۸۵۶) کرد. بر طبق این پیمان،ایران از ادعای خود بر هرات چشم پوشی کرد و هرات در ۱۸۶۳ به افغانستان ملحق گشت و ایران موجودیت کشوری به نام افغانستان را به رسمیت شناخت. در سال ۱۸۸۷ بلوچستان توسط انگلیسها به هند (تحت حکومت بریتانیا) ملحق شد.
قاجاریان
شاهان
عنوان
آقامحمدخان
فتحعلیشاه
محمدشاه
ناصرالدینشاه
مظفرالدینشاه
محمدعلیشاه
احمدشاه
دورهٔ سلطنت
۱۱۶۱-۱۱۷۶
۱۱۷۶-۱۲۱۳
۱۲۱۳-۱۲۲۷
۱۲۲۸-۱۲۷۵
۱۲۷۵-۱۲۸۵
۱۲۸۵-۱۲۸۸
۱۲۸۸-۱۳۰۴
نخستوزیرهای مشهور
حاج ابراهیم کلانتر
قائم مقام فراهانی
حاج میرزا آقاسی
امیرکبیر
سپهسالار
مستوفیالممالک
امینالسلطان
عینالدوله
مشیرالدوله
مشیرالدوله پیرنیا
قوامالسلطنه
وثوقالدوله
چهرههای سرشناس
عباس میرزا نایب السلطنه
محمدعلی میرزا دولتشاه
میرزارضا کرمانی
میرزای شیرازی
کامران میرزا
عزیزخان مکری
ظلالسلطان
تاجالسلطنه
عزیزخان مکری
فروغالدوله
فخرالدوله
شعاعالسلطنه
ارشدالدوله
سالارالدوله
مهد علیا
حسین بهزاد
ستارخان
یپرمخان
صمصامالسلطنه
حیدرخان عمواوغلی
میرزا کوچکخان جنگلی
علیقلی خان سردار اسعد
رویدادهای مهم
قرارداد آخال
معاهده پاریس
معاهده گلستان
معاهده ترکمنچای
امتیازات و قراردادها
جنگهای ایران و روسیه
جنبش مشروطه
قیام تنباکو
جنبش مشروطه
فرمان مشروطیت
جنبش جنگل
کودتای ۱۲۹۹
انحلال سلسله قاجار
محتویات
۱ جدایی هرات از ایران توسط انگلیسها
۲ جستارهای وابسته
۳ پانویس
۴ پیوند به بیرون
جدایی هرات از ایران توسط انگلیسها
اعلان جنگ انگلستان یا بطور مشخص کمپانی هند شرقی علیه ایران، در واقع یکی از ترفندهای ماهرانه و ماجراجویانه سیاست خارجی انگلیس در آسیاست که به مدد آن، تا پیش از این نیز، تصرفات خود را در این قاره گسترش داده بود.[۱]
در قرن ۱۶ م. هرات تحت کنترل صفویان ایران قرار گرفت. در دوران صفوی هرات مهمترین شهر و مرکز خراسان محسوب میشد. شاه عباس کبیر در این شهر به دنیا آمد و تا پیش از به سلطنت رسیدن در این شهر زندگی میکرد.
هرات همواره مورد طمع ازبکان بود حتی چندبار این شهر به دست ازبکان افتاد. اما سلطه ازبکان بر این شهر به صورت کوتاه مدت بود و آنها از دورههای فترت در اوایل سلطنت شاه طهماسب اول و اوایل سلطنت سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول استفاده کردند و هر بار برای مدت کمی این شهر را در اشغال داشتند. گفتنی است پس از سقوط صفویان هرات مدتی در اشغال طایفهٔ ابدالی بود و به دست نادر شاه افشار افتاد. پس از مرگ نادر افغانها بر هرات مسلط شدند. در دوران معروف به بازی بزرگ ماموران بریتانیایی در هرات فعال بودند و از جدایی هرات از حکومت ایران پشتیبانی میکردند.
در ۱۲۴۹ ه. ق. عباس میرزا از سوی فتحعلی شاه قاجار مامور پس گرفتن هرات از افغانها شد. مرگ عباس میرزا در راه مشهد این کار را ناتمام گذاشت. محمد شاه قاجار نیز کوششی برای فتح هرات کرد که ناکام ماند. در زمان ناصرالدین شاه قاجار دوست محمدخان، حاکم کابل و قندهار هرات را گرفت. نیروهای ناصرالدین شاه تحت فرمان حسامالسلطنه هرات را محاصره کردند و در سال ۱۲۷۳ ه. ق. این شهر را گرفتند.
با مداخلات بریتانیا در جنوب ایران و بحرانی شدن روابط ایران و بریتانیا طی عهدنامهای که در ۱۲۷۳ ه. ق. (۱۸۵۷ میلادی) در پاریس بین نماینده ایران و سفیر بریتانیا امضا شد قرار شد که نیروهای بریتانیا از بنادر و جزایر جنوب ایران خارج شوند و در عوض ایران نیز سپاهیان خود را از هرات فراخواند و استقلال افغانستان را به رسمیت شناخت. پس از جنگ هرات بسال ۱۲۴۹ ه. ق. قسمتهای از شرق هریرود به بعد (شامل هرات) به افغانستان ضمیمه گردید.و بعدها نیز تلاشی جهت بازپسگیری ان نشد
جستارهای وابسته
جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار
امتیازات و قراردادها در دوره قاجار
حقآبه ایران از هیرمند
پانویس
راه توده ـ کارل مارکس
گرانتوسگی: تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۴۵.
مرتضی راوندی: تاریخ اجتماعی ایران، تهران، ۱۳۵۴.
کارل مارکس: استعمار در آسیا - هند، پارس، افغانستان
پیوند به بیرون
انتقاد مارکس از اشغال استعماری بوشهر و خرمشهر
کارل مارکس: ایران و توطئه انگلیس
تجربه پارس و چین در جنگهای نامنظم
خاندان صفوی
معاهده پاریس
[نهفتن]
نبو
امتیازات و قراردادها در دوره قاجار
میان ایران و سایر کشورها
عهدنامه فینکنشتاین؛ ایران و فرانسه (۱۸۰۷) • عهدنامه مجمل؛ ایران و انگلستان (۱۸۰۹) • عهدنامه مفصل؛ ایران و انگلستان (۱۸۱۲) • عهدنامه گلستان؛ ایران و روسیه (۱۸۱۳) • عهدنامه ترکمانچای؛ ایران و روسیه (۱۸۲۸) • معاهده پاریس؛ ایران و انگلیس (۱۸۵۶) • قرارداد گلداسمید؛ میان ایران و انگلیس (۱۸۷۲) •پیمان آخال؛ ایران و روسیه (۱۸۸۱) • قرارداد ۱۹۱۹؛ میان ایران و انگلیس (۱۹۱۹) • قرارداد ایران و شوروی (۱۹۲۱)
Nāser al-Dīn Schah.jpg
میان ایران و اتباع
و شرکتهای خارجی
امتیازنامه رویتر • قرارداد دارسی • امتیاز خوشتاریا • امتیاز کشتیرانی در رود کارون • تأسیس بانک شاهی • استخراج معادن • امتیاز راهآهن جلفا به قزوین • امتیاز انحصار توتون و تنباکوی ایران • قرارداد لاتاری
میان سایر کشورها درباره ایران
قرارداد سن پترزبورگ ؛میان روسیه و انگلیس ( ۱۹۰۷)
مرتبط
بازی بزرگ • استعمار • هرات • نخجوان • اران • قفقاز • شروان • مغان • تالش • اردوباد • بلوچستان انگلیس • باکو • آذربایجان • افغانستان • گرجستان • داغستان • شیروان • قوبا • عباسمیرزا • ناصرالدین شاه • امیرکبیر
[نمایش]
نبو
حکومت ناصرالدینشاه
[نمایش]
نبو
روابط ایران و بریتانیا
این یک مقالهٔ خرد پیرامون تاریخ است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
ردهها:
ایران در ۱۸۵۷ (میلادی)بریتانیا در ۱۸۵۷ (میلادی)پاریس در دهه ۱۸۵۰ (میلادی)پاریس در سده ۱۹ (میلادی)تاریخ پاریسجنگهای ایران و انگلیسروابط ایران و بریتانیافرانسه در ۱۸۵۷ (میلادی)معاهدههای ۱۸۵۷ (میلادی)معاهدههای بریتانیا (۱۹۲۲–۱۸۰۱)معاهدههای تنظیمشده در پاریسمعاهدههای سلسله قاجاریانمعاهدههای صلح بریتانیا
روند شکلگیری عهدنامه پاریس
عهدنامه پاریس چگونه امضا شد؟
هنگام سفر فرخخان به فرانسه برای انعقاد عهدنامه پاریس، میرزا آقاخان نوری برای او فرمانی فرستاد و در آن متذکر شد: شما اختیار دارید در مورد هر مسئلهای که میخواهید با انگلیسیها وارد مذاکره شوید به غیر از دو مورد که آنها خطوط قرمز محسوب میشوند
محمدرضا چیتسازیان
قدرتهای بزرگ در هر عصری به شکلهای گوناگون تلاش کردهاند منافع خود را در برابر کشورهای کوچکتر تأمین نمایند. آنها گاه این کار را از طرق سیاسی و دیپلماتیک انجام دادهاند؛ گاه آن را از طریق اقتصادی تأمین کردهاند و در نهایت در مقاطعی از طریق نظامی. در واقع در هر مقطعی و متناسب با اوضاع و احوال و مناسبات بینالمللی این قدرتها تلاش کردهاند با تأمین منافع خود به بیشینهسازی قدرت دست زنند و بدینترتیب جایگاه خود را در نظام بینالمللی و در میان دیگر قدرتهای بزرگ ارتقا بخشند.
یکی از این قدرتهای بزرگ که در دوره معاصر نقش پررنگی داشته و درباره آن بسیار صحبت شده انگلستان است؛ کشوری که در مقطعی از دوران معاصر بزرگترین امپراتوری را تشکیل داده و آوازه آن در سراسر جهان طنینانداز شده بود. بر همین اساس تاریخ معاصر شاهد جاهطلبیهای این کشور در سراسر دنیا است. بیشک یکی از کشورهایی که از سیاست انگلستان در دوران معاصر در امان نبوده ایران است. در واقع از مقطعی و بهویژه از دوران زمامداری سلسله قاجاریه در ایران انگلستان همیشه یک پای سیاست و دخالت در امور ایران بوده است.
در واقع همانگونه که تا به حال بسیار از آن صحبت شده است بریتانیا و روسیه در دوران قاجاریه ایران را به دو حوزه نفوذ خود تقسیم کرده بود؛ حوزه نفوذی که بعضا به واسطه تحمیل قراردادهای ننگین خسارتهای جبرانناپذیری را به کشورمان تحمیل کردهاند. در این میان یکی از قراردادهایی که میان ایران و انگلستان در عصر ناصرالدینشاه بسته شد معاهده ننگین پاریس است؛ معاهدهای که در پی شکست ایران از انگلستان در ماجرای هرات پیش آمد و سبب شد بخشهایی از خاک کشورمان جدا شود و بدینترتیب تمامیت ارضی آن آسیب بیند. بر همین اساس جستار زیر تلاش خواهد کرد به بررسی زمینههای این قرارداد، واسطهگرانی که سبب شدند این معاهده میان دو طرف امضا شود و در نهایت نتایج آن در عرصه داخلی و خارجی بپردازد.
عهدنامه پاریس و زمینههای آن
آنچه سیاست و رویکرد بریتانیا در این مقطع زمانی را نشان میدهد این است که تمرکز این کشور بر حفظ مستعمره خود یعنی هند است. بر همین اساس بود که این کشور متوجه ایران گردید. به زبان ساده باید گفت که دولت انگلستان قصد داشت ایران را به صورت سد محکمی در مقابل نفوذ روسیه قرار دهد تا این کشور نتواند به هند، که مهمترین مستعمره بریتانیا بهشمار میآید، دستاندازی کند. بریتانیا همین رویکرد را در قبال افغانستان نیز داشت. در واقع بریتانیا قصد داشت همانند ایران افغانستان را نیز تحت سلطه خود قرار دهد تا خیالش کاملا از جانب هند آسوده باشد. مسئله دیگری که باید به آن اشاره کنیم نبود موازنه میان دو قدرتی است که ایران را به حوزه نفوذ خود تقسیم کرده بودند. انگلستان در مقایسه با روسیه، که توانسته بود عهدنامه ترکمانچای را با ایران به امضا رساند، دست پایین را داشت و باید موازنه قوا را دوباره و از نو احیا میکرد. بر همین اساس بود که نگاه بریتانیا متوجه مسئله هرات گردید و این منطقه بیش از پیش برای لندن اهمیت یافت.1
اما آنچه در عمل بهانه را به دست بریتانیا داد از اینجا آغاز شد که در سال 1851 صید محمدخان در هرات به قدرت رسید و حاکم این منطقه شد. او که روابط گرمی با ناصرالدینشاه داشت، نسبت به پادشاه ایران اظهار اطاعت و فرمانبرداری کرد؛ درنتیجه دولت انگلستان نگران شد و به تهران فشار آورد تا سندی را امضا و در آن هرگونه ادعایی نسبت به هرات را رد کند. بر اثر فشارهای انگلستان، ناصرالدینشاه فرمانی را امضا کرد و در آن هرگونه ادعایی نسبت به هرات را منکر شد. دولت انگلستان نیز متعهد شد از دخالت در امور هرات اجتناب کند.2
اما ماجرا به اینجا ختم نشد. در واقع دولت انگلستان که از روابط گرم و نزدیک حاکم هرات و ناصرالدینشاه خبر داشت زمینه تحرکات سیاسی علیه حاکم هرات را بهوجود آورد؛ درنتیجه شورشهای مردمی بهوجود آمد و محمد یوسفخان به قدرت رسید. محمد یوسفخان که پایههای قدرت خود را لرزان میدید برای تحکیم قدرت خود به ناصرالدینشاه متوسل شد. ناصرالدینشاه نیز که از مشکلات انگلستان در جنگ کریمه با دولت روسیه آگاه بود، مانع از تصرف هرات به وسیله انگلیسیها شد. همین مسئله نگرانی لندن را در پی داشت. این نگرانی سبب شد انگلستان روابط خود را با تهران قطع کند و به ایران اعلان جنگ دهد. بهانه انگلیسیها برای جنگ نیز نقض سندی بود که در سال 1853م توسط ناصرالدینشاه امضا شده بود و پیش از این ذکر آن رفت. جنگ میان ایران و انگلستان آغاز و پس از چند ماه درگیری و تصرف بخشهایی از خاک ایران همچون شهرهای خرمشهر و اهواز، در نهایت ایران از آن شکستخورده بیرون آمد. پس از آن، مذاکراتی برای صلح آغاز شد که به عقد معاهده پاریس در فرانسه بین ایران و انگلیس انجامید.3
سفیر انگلستان ... شرایط بسیار سنگینی برای انعقاد معاهده صلح ارائه کرد. او از ایران خواست هرات را تخلیه نماید و تعهدی رسمی مبنی بر عدم مداخله در امور آن ایالت دهد؛ همچنین وی عزل صدراعظم کشور، یعنی میرزا آقاخان نوری، را خواستار شد و در عین حال از تهران خواست اجازه افتتاح کنسولگریهای انگلستان در شهرهای بزرگ ایران را صادر نماید. او همچنین خواستار تحویل بندرعباس به پادشاه عمان شد
واسطه انعقاد عهدنامه صلح پاریس
همانگونه که از نام عهدنامه بر میآید واسطه این قرارداد ننگین که میان ناصرالدینشاه و دولت بریتانیا منعقد شد فرانسه و شخص ناپلئون سوم بود. روند وقایع بدینگونه بود که ناصرالدینشاه یکی از شخصیتهای دربار خود با نام فرخخان امینالملک را به دربار عثمانی فرستاد تا شرایط صلح را از طریق سفیر انگلستان پیگیری کند. سفیر انگلستان نیز شرایط بسیار سنگینی برای انعقاد معاهده صلح ارائه کرد. او از ایران خواست هرات را تخلیه نماید و تعهدی رسمی مبنی بر عدم مداخله در امور آن ایالت دهد؛ همچنین وی عزل صدراعظم کشور، یعنی میرزا آقاخان نوری، را خواستار شد و در عین حال از تهران خواست اجازه افتتاح کنسولگریهای انگلستان در شهرهای بزرگ ایران را صادر نماید. او همچنین خواستار تحویل بندرعباس به پادشاه عمان شد.
وقتی فرخخان این پیشنهاد را به سمع و نظر ناصرالدینشاه رساند وی بهشدت عصبانی شد و زیر بار امضای آن نرفت و به فرخخان دستور داد با وزیر مختار آمریکا در ترکیه مذاکره کند و میانجیگری واشنگتن را خواستار شود، اما دولت آمریکا به واسطه رویکرد سیاست خارجیاش از این کار امتناع ورزید. در واقع آمریکا در این مقطع دکترین مونروئه و سیاست انزواطلبی را دنبال میکرد و همین امر مانع از آن شد که این کشور نقش میانجی میان ایران و انگلستان را ایفا نماید؛ بدینترتیب تهران دست به دامن پاریس شد و فرخخان به دستور ناصرالدینشاه رهسپار فرانسه گردید تا شاید تهران بتواند از طریق میانجیگری دولت فرانسه، انگلستان را به صلح راضی کند.4
در همین حال دولت فرانسه در این مقطع نسبت به امور ایران علاقه خاصی از خود نشان میداد. در واقع این کشور با روی کار آمدن ناپلئون سوم سیاست فعالی را در قبال ایران در پیش گرفته بود و سفیری را به نام پروسه به تهران اعزام و روابط نزدیک و دوستانهای با ناصرالدینشاه برقرار کرده بود. بدینترتیب دولت فرانسه از تقاضای میانجگیری میان تهران و لندن استقبال کرد و حاضر شد این رسالت را برعهده گیرد. ناپلئون در ژانویه 1875م فرخخان را طی تشریفات باشکوهی به حضور پذیرفت و با وساطت وی، مذاکرات صلح میان فرخخان و لرد کاولی، سفیر انگلستان، در فرانسه آغاز شد.5
نکته جالب در این میان فرمانی بود که صدراعظم میرزا آقاخان نوری برای فرخخان فرستاده بود و در آن متذکر شده بود که فرخخان اختیار دارد در مورد هر مسئلهای که میخواهد با انگلیسیها وارد مذاکره شود به غیر از دو مورد که آنها خطوط قرمز محسوب میشوند: یکی از آنها سلطنت ناصرالدینشاه است و دیگری صدارت عظمای خودش. بدینترتیب زمینه انعقاد قرارداد میان دو طرف فراهم شد و طبق عهدنامهای که در ماه مارس سال 1875م میان فرخخان و لرد کاولی به امضا رسید صلح بین دو دولت برقرار گردید و انگلیسیها تعهد کردند نیروهای نظامیشان را در عرض مدت زمان اندکی از خاک ایران خارج سازند و اسیران جنگی کشورمان را آزاد نمایند. در مقابل دولت ایران متعهد گردید هرات را تخلیه نماید و از هرگونه ادعای حاکمیت نسبت به آن و سایر مناطق افغانستان خودداری ورزد و در عین حال از دخالت در امور داخلی این کشور صرف نظر نماید؛ همچنین موافقت شد دو طرف حق دایر کردن کنسولگری در شهرهای مهم یکدیگر را به رسمیت شناسند و به پادشاه عمان این اجازه داده شود که در مورد اجاره بندرعباس وارد مذاکره و رایزنی شود.6
نتایج این قرارداد در عرصه داخلی و خارجی
در مجموع آنچه در نهایت از این قرارداد نصیب ایران شد چیزی جز از دست دادن بخشهایی از قلمرو سرزمینی کشورمان نبود. در نتیجه این امر، دامنه و حوزه نفوذ کشورمان در این منطقه از میان رفت و باعث افزایش نفوذ انگلستان در این منطقه گردید. هرات به طور کلی از ایران جدا شد و افغانستان علم استقلالخواهی بلند کرد؛ همچنین در پی انعقاد این عهدنامه بود که انگلیسیها توانستند نفوذ خود را در دربار ایران افزایش دهند و جایگاه مستحکمتری نسبت به قبل پیدا کنند. به عبارت صریحتر انگلیسیها توانستند عقبماندگی خود از رقیب را تا حدودی جبران کنند و در ایران به موازنه قوا با روسها دست یابند. به روایتی میتوان گفت عهدنامه پاریس بازتاب رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب در ایران و به نوعی تکمیلکننده دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای بود که بر کشورمان تحمیل شد و ضربه مهلکی بر استقلال سیاسی و اقتصادی آن وارد کرد.
منبع
http://www.iichs.ir/s/7910
1. علیرضا امینی، تاریخ روابط خارجی ایران از قاجاریه تا سقوط رضاشاه، تهران، خط سوم، صص 88-90.
2. پتروشفسکی و پنج مورخ روسی دیگر، تاریخ ایران، ترجمه کیخسرو کشاورزی، تهران، توس، 1357، صص 355-358.
3. سیدتقی نصر، ایران در برخورد با استعمارگران، تهران، شرکت مولفان و مترجمان، 1363، صص 252-256.
4.عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، امیرکبیر، 1382، ص 275.
5. همان، ص 276.
کلید واژه ها:
قرارداد پاریس
افغانستان
انگلستان
بریتانیا
ناصرالدینشاه
نظر شما