سال بعدالفهرستسال قبل

بسم الله الرحمن الرحیم

1103 /1071/ 1692


























سال بعدالفهرستسال قبل









****************
ارسال شده توسط:
حسن خ
Wednesday - 30/10/2024 - 13:54

قاضی سعید قمی

روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ج‏4، ص: 9
315 القاضى سعيد محمد بن محمد مفيد القمى «*»

هو المولى الفاضل الحكيم العارف المتشرّع الاديب الكامل المحقّق الصّمدانى، المعبّر عن نفسه فى بعض ما كتبه بالعبد الملتجى الى عتبة أرباب التّوحيد محمّد المدعوّ بسعيد، و له الايدى الباسطة فى مراتب الولاية و العرفان، و المشرب المرتفع على مذاق أهل المعرفة و الوجدان، و كان من اعاظم فضلاء الحكمة و الادب و الحديث و التّاويل، و مؤيّدا بروح القدس فى استنباط الدّقايق و النّكات الخفيّة و الاطّلاع على الاسارير الكشفيّة، و اليه انتهى منصب القضاوة «كذا» فى بلدة قم المحروسة المقدّسة، و فيه دلالة على نهاية تسلّطه أيضا فى الشّرعيّات و كان معظم قراءته و تلمذه عند مولانا محسن الفيض الكاشى، و اعظم شباهته أيضا فى المشرب بولد اخته الذى هو بمنزلة قميص بدنه، و لسان سرّه و علنه، الشّيخ نور الدّين و له من المصنّفات الشّائعة كتاب شرحه الكبير على «توحيد الصّدوق» فى عدّة مجلّدات، و قد وقع بعض ما هو منها بخط مؤلّفه المبرور، و كان فى نهاية الحسن بيدى هذا العبد فى سنوات القبل و اللّه يعلم انّ لذّة مطالعته فى المذاق إلى هذا الزّمان، و كان من خزانة كتب سمّينا الحكيم المتأخّر الملقّب بالنّواب عليه‏
__________________________________________________
 (*) له ترجمة فى: آتشكده آذر- تذكرة نصرآبادى؛ الذريعة 1: و فيه انه توفى سنة 1103.
رياض العارفين، سفينه خوشگو، طرائق الحقائق، الكنى و الالقاب 3: 52، مقدمه كليد بهشت‏
                       

روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ج‏4، ص: 10
رحمة اللّه الملك الوهّاب و قال صاحب «رياض العلماء» فى ذيل ترجمة المولى رجبعلى التبريزى الاصفهانى انه حكيم ماهر منطقى معظم عند الشاه عباس الثاني و امرائه بحيث يزورونه، و له تلامذة منهم: المولى محمّد التّنكابنى و الحكيم محمّد حسين صاحب «التّفسير الكبير الفارسى» و المولى محمّد سعيد الملقّب بحكيم كوچك القميّان، و الاخير كان معظّما أيضا عند السّلطان المذكور و قد قرأ الحكميّات على المولى عبد الرّزاق اللّاهيجى بقم، و أقام بها حتّى مات.
و كان له ميل شديد مثل أخيه و أستاده إلى التّصوّف و الحكمة، و القول بالاشتراك اللّفظي، يعنى به فى معانى أسماء اللّه الّتى هى معركة الآراء عند أرباب المعرفة و الكلام و له من الرّسائل و الحواشى رسالة فى تحقيقه، و أخرى بالفارسيّة فيه أيضا سمّاه ب «كليد بهشت» و له أيضا حاشية على شرح الاشارات انتهى و أقول انّ له ايضا كتابا سمّاه ب «الاربعينيّات» و قد جمع فيه أربعين رسالة ينفتح منها أربعون بابا من أبواب المعارف و التّحقيقات و هو من اصفياء التّصنيفات و قد ذكره فى جملة كلام له فقال و ذلك بعد تسيارى فى بساتين رموز الحكماء المتالهّين، و تذكارى لأسرار العرفاء الكاملين من الاقدمين و الآخرين، و حظيت من قسط كلّ من تلك الطّوائف بحظّ وافر، و ملأت من زلال مناهل فوائدهم حياض القلب و المشاعر، فجمعت ذخائر فى دفاتر متفرّقة، و نظمت درارى فرائد فى نظام التّفرقة، ثمّ رايت أن أضع أربعين كنزا من صغائر هذه اللآلى و ذخاير تلك المعانى العوالى، فى مجموع شامل لبيوت أو اهل ففتح لى أربعون بابا من كنوز التّحقيقات البديعة، و عثرت منها على اللئالى النّازلات من تلك السّحائب الرّفيعة، ادرجتها فى تلك الكراريس للخلان الاوانيس، و سمّيتها «بالاربعينيّات» لكشف الانوار القدسيّات و من اللّه تأييدى و عصامى، و به عن شرّ خلقه اعتصامى، فهذه رسائل أرباب الشّهود، و مسائل اصحاب العهود، و مكاتيب اخوان الوفا، و مراسيل خلّان الصّفا، فخذ ما اتيتك.
و كن من الشاكرين، هذا. و قد قيل انّ اوّل رسائله المذكورات رسالة «روح-
                       

روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات، ج‏4، ص: 11
الصلاة» للهدية إلى استاده و مولانا محسن رحمه اللّه و الرّسالة الثّانية «الفوائد الرّضويّة» على المنسوب إليه ألف تحيّة.
ثمّ ليعلم انّى لم أتحقّق إلى الان تاريخ وفاته و كانّه من أوائل المائة الثّانية أم أواخر المائة الاولى بعد الألف و له أيضا ولد فاضل متكلّم يلقّب بالمولى صدر الدّين ابن القاضى سعيد، و فى بعض المواضع المعتبرة انّه كان مدرّسا لاصول الكافى فى حضرة المعصومة، ثمّ صار متوليّا لمنصب أبيه المبرور باذربيجان، و ليعلم أيضا انّ هذا الرّجل غير الفاضل المحدّث المتتبّع الماهر، مولانا سعيد المرندى صاحب كتاب «تحفة الاخوان» فى الاحاديث المتعلّقة ببعض آيات القرآن، و الغالب عليه ذكر ما ورد فى شأن العترة الطّاهرة من الأخبار النّادرة و اللّه العالم‏

 

 

أعيان الشيعة، ج‏9، ص: 344
القاضي محمد سعيد بن محمد مفيد القمي‏
الملقب بحكيم كوجك كان حكيما عارفا من تلامذة ملا محسن الكاشي الملقب بالفيض كان معظما عند الشاه عباس الثاني و تلمذ أيضا على المولى رجب علي التبريزي و المولى عبد الرزاق اللاهجي له شرح توحيد الصدوق في اربع مجلدات 344 رأيت المجلد الثالث منه في كرمانشاه و في آخره قد اتفق الفراغ بعون الله و توفيقه من هذا المجلد الثالث من كتاب شرح التوحيد الخاطي الجاني محمد المدعو بسعيد الشريف في العام الثاني من تقلد شيخ الإسلامية بدار المؤمنين قم المحروسة في ثامن عشر شهر رمضان المبارك لسنة سعب [سبع‏] و مائة من الالف الثاني من الهجرة حامدا مصليا مستغفرا. و له و [] رسالة المظاهر في التوحيد و المعارف الالهية.
و عند السيد شهاب الدين الحسيني النجفي رسالة البوارق في العرفان و رسالة شرح حديث رأس الجالوت مع الرضا (ع) له أيضا. و له رسالة في معاني أسماء الله تعالى و القول بالاشتراك اللفظي فيها و له كتاب كليد بهشت.

ویکی شیعه

قاضی سعید قمی، (۱۰۴۳ق ـ ۱۱۰۳ق) طبیب، حکیم، عارف، شاعر و عالم شیعی در عصر صفوی. اکثر آثار به جا مانده از قاضی سعید در شرح احادیث است. همچنین همه آثار او به استثنای کلید بهشت و اسرار الصنایع به زبان عربی نگاشته شده است. او به فارسی و عربی شعر می‌سروده و آثارش آکنده از آیات و روایات و کلمات عرفا، حکما، متکلمان، مفسران و محدثان است.

شرح توحید الصدوق، کلید بهشت، اسرار العبادات و مکاتبات فیض و قاضی سعید قمی از جمله آثار اوست.
معرفی

قاضی سعید در ۱۰۴۳ق / ۱۶۳۳م در قم به دنیا آمد. بخش زیادی از زندگی خود را در همان شهر به تدریس گذراند و در سال ۱۱۰۳ق/ ۱۶۹۱ در همان جا از دنیا رفت. او در اصفهان شاگرد رجبعلی تبریزی بود، اما به شاگردی ملامحسن فیض کاشانی و عبدالرزاق لاهیجی[یادداشت ۱] نیز درآمد. وی از برجسته‌ترین نمایندگان عرفان شیعه امامی است.[۱]

او از علمای عصر صفوی است که در جوانی بر فنون طب و حکمت و فقه دست یافت. وی، مدتی طبیب رسمی دربار و دو دوره قاضی قم بود و از این رو به لقب قاضی ملقب شد. در فاصله دو دوره قضاوت، مدتی را در حبس و تبعید گذراند. قاضی سعید، آثار خود را در قم و اصفهان تألیف کرد. دغدغه اصلی او، حل اخبار مشکل و تطبیق شریعت و عرفان و حکمت بود. مدفن او در شهر قم, در حوالی حرم حضرت معصومه(س) است.[یادداشت ۲][۲]
استادان

قاضی سعید، طب را از پدرش، حکمت را از مولی رجبعلی تبریزی (۱۰۸۰) در اصفهان و علوم دینی و عرفان را از ملامحسن فیض کاشانی (متوفای ۱۰۹۱ق) فراگرفت. این که قاضی سعید نزد ملاعبدالرزاق لاهیجی (م ۱۰۵۱ق) حکمة الاشراق خوانده باشد، مورد اختلاف است.[۳]

افندی در ریاض العلماء[۴] و به نقل از وی صاحب روضات الجنات و طرائق الحقائق وی را شاگرد فیاض به حساب آورده‌اند. هانری کربن و سید جلال الدین آشتیانی نیز قاضی سعید را از شاگردان درس اشراق فیاض دانسته‌اند.[۵]

اما از آثار قاضی سعید -به رغم تصریح بر شاگردیش در محضر رجبعلی و فیض- تلمذ در محضر صاحب شوارق به دست نمی‌آید. به علاوه ولادت قاضی تنها دو سال قبل از وفات فیاض اتفاق افتاده است، چگونه این طفل دوساله به درک محضر استاد فیاض نائل آمده است؟ همچنین، قاضی سعید در فلسفه بیشتر از مولی رجبعلی متأثر است تا از فیض.[۶]
آثار

از قاضی سعید آثار فراوانی به جا مانده است. اکثر آثار وی در شرح احادیث است. همچنین همه آثار وی به استثنای کلید بهشت و اسرار الصنایع به زبان عربی نگاشته شده است. به فارسی و عربی شعر می‌سروده و آثارش آکنده از آیات و روایات و کلمات عرفا، حکما، متکلمان، مفسران و محدثان است. به دست آوردن ترتیب زمانی آثار قاضی سعید کمی دشوار است، چراکه ظاهراً جمعی از این آثار را در عرض هم می‌نگاشته است. روح حاکم بر آثار او عرفانی و صوفی‌منشانه است، هرچند قالبی که برای تألیف انتخاب کرده، غالباً قالب فلسفی است.[۷]

آثار قاضى سعید را از حیث انتشار به چهار قسم مى توان تقسیم کرد: آثارى که با طبع حروفى منتشر شده است، آنچه که با چاپ سنگى طبع شده، آثار خطّی، آثار مفقود و نامشخّص.[۸]

    آثاری که به طبع حروفی رسیده است:

    کلید بهشت، تصحیح و تعلیق سید محمّد مشکوة، تهران ۱۳۵۶ق؛ این کتاب مختصر، دربارۀ مبدأ و معاد است و به زبان فارسی و نزدیک به فهم عامه، به دور از اصطلاحات و با رعایت جمع بین شریعت و فلسفه نگارش یافته است.
    اسرار العبادات، تصحیح سید محمّد باقر سبزواری، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
    تعلیقات علی اثولوجیا، با تصحیح و مقدمه سید جلال الدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۶؛این تعلیقات بر چهار میمر (مقاله) اوّل از ده میمر اُثولوجیا و ناظر به تعلیقات شیخ‌الرئیس و متأثر از مبانی حکمت متعالیه است.
    شرح توحید الصدوق، ۳ج، تصحیح و تعلیق دکتر نجفقلی حبیبی، تهران ۱۳۷۳
    مکاتبات فیض و قاضی سعید قمی، به کوشش مدرس طباطبایی، تهران ۱۳۵۲؛ از قاضی سعید دو نامه به استادش فیض کاشانی و پاسخی از فیض کاشانی منتشر شده است. قاضی سعید در این نامه‌ها از فیض، تمنای هدایت به وادی عرفان و سلوک را کرده است.[۹]

    آثاری که با طبع حجری منتشر شده است:

    رسالة حقیقة الصلوة (مقالة التوحید)؛ این رساله مختصر در سال ۱۰۸۴ در قم تألیف شده و در حاشیه شرح الهدایة الاثیریة صدرالمتألهین شیرازی به طبع رسیده است (تهران ۱۳۱۳ق). چکیده رساله این است که حقیقت و روح صلوة، توحید ذات و اسماء و صفات و افعال است و بس.
    الاربعین فی شرح الاحادیث المشکله (تألیف بین سال‌های ۱۰۷۹ تا ۱۰۹۱)، تصحیح عیسی علی آبادی، با مقدمه سید نصرالله تقوی، تهران۱۳۱۵ق؛ این کتاب مهم‌ترین کتاب قاضی سعید پس از شرح توحید است. جمیع نسخ به جا مانده از این کتاب ناقص و شامل یک مقدمه و ۲۶ حدیث است.[۱۰]

    آثار خطّی که هنوز به چاپ نرسیده است:

    الاربعینیات لکشف انوار القدسیات؛ مجموعه‌ای از ده یا یازده رساله که قاضی سعید قبلاً آنها را مستقلاً تصنیف کرد و سپس تصمیم به الحاق آنها در مجموعه اربعینیات گرفت. این مجموعه در ردیف آخرین اثر قاضی محسوب می‌شود. وی در نظر داشت در این مجموعه چهل رساله جمع‌آوری کند که عمرش کفاف نداد. رسائل این مجموعه عبارتند از:
        رساله روح الصلوة، تفصیل رساله حقیقة الصلوة سابق الذکر؛
        رسالة اشارة و بشارة فی حقیقة الاختلاف الواقع فی القرآت السبع (۱۰۸۹قم)؛
        الفوائد الرضویه فی شرح حدیث سؤال رأس الجالوت من الامام علی بن موسی الرضا(ع) فی حقیقة الکفر و الایمان؛
        مرقاة الاسرار فی بیان ربط الحادث بالقدیم و حدوث العالم (۱۰۸۴قم)؛
        النفحات الالهیه و الخواطر الالهامیه (۱۰۸۴قم)؛
        الانوار القدسیه فی تحقیق الهیولی و الصورة (۱۰۸۵قم)؛
        المقصود الاسنی فی تحقیق ماهیة الحرکة و وجودها (۱۰۸۸قم)؛
        الحدیقة الوردیة فی السوانح المعراجیه؛
        رسالة البرهان القاطع و النور الساطع، ترجمه رساله استادش مولی رجبعلی تبریزی از فارسی به عربی؛
        الطلایع و البوارق فی تحقیق ان لکل حقیقة من الحقائق الامکانیة صورة و انّ احسنها الصورة الانسانیة (البوارق الملکوتیه)، این رساله مفصل‌ترین رساله مجموعه اربعینات است؛
        شرح حدیث الغمامة من اعجاز امیرالمؤمنین (ع) (اصفهان ۱۰۹۹).
    اسرار الصنایع فی فلسفة بعض العلوم, به فارسی (۱۰۸۰).
    شرح حدیث البساط.
    بخشی از اشعار قاضی سعید؛ افزون از دویست بیت در تذکره محمّد نصیر نصرت، بیست وهفت بیت در سفینه خوشگوی هندی، نُه بیت در تذکره نصرآبادی، چند بیت در آتشکده آذر.[۱۱]

    آثار مفقود و نامشخص:

    حاشیه شرح اشارات؛ در ریاض‌العلماء[۱۲] این کتاب به او نسبت داده شده و یادآوری شده است که کامل نیست.
    شرح توحید صدوق، ج۴؛ شیخ آقابزرگ آن را در کرمانشاه دیده است.[۱۳]
    دیوان اشعار فارسی و عربی.[۱۴]

آرای فلسفی قاضی سعید

    اصالت ماهیت و فرعیت وجود؛
    نفی وجود ذهنی و علم حصولی نفس؛
    تجرد نفوس نباتی، حیوانی و انسانی؛
    حکم به بطلان تسلسل بدون شرط اجتماع در وجود و ترتب؛
    نفی تجرّد قوه خیالی؛
    نفی حرکت جوهری؛
    اشتراک معنوی وجود میان ممکنات و اشتراک لفظی وجود میان واجب و ممکن؛
    اشتراک لفظی جمیع صفات بین واجب و ممکن و تنزه واجب از عوارض اوصاف موجود؛
    نفی زاید بودن صفات در ذات واجب و نفی عینیت صفات و ذات واجب؛
    رد کردن قول مشائیان و نیز اشراقی‌ها در باب علم خدا؛ علم خدا را حصولی یا حضوری نمی‌داند؛
    فلسفی ندانستن بحث از واجب‌الوجود؛
    خلق جمیع اشیا از عدم؛
    مجازی بودن اطلاق واجب بر خداوند تعالی؛
    سه طبقه دانستن زمان؛ زمان فشرده و متراکم،[یادداشت ۳] زمان لطیف،[یادداشت ۴] زمان الطف؛[یادداشت ۵]
    معنای ویژه توحید افعالی؛ وی، علاوه بر لزوم واحد بودن فاعل، فعل را نیز واحد می‌داند.[۱۵]

پانویس

کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ص۳۹۵-۳۹۶
کدیور، «منزلت فلسفی قاضی سعید قمی»، ص۲۱
کدیور، منزلت فلسفی قاضی سعید قمی، ص ۲۱-۲۲.
افندی اصفهانی، ج۲، ص۲۸۴
کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ص ۳۹۶.
کدیور، «منزلت فلسفی قاضی سعید قمی»، ص۲۱-۲۲
کدیور، «منزلت فلسفی قاضی سعید قمی»، ص۲۳
کدیور، «منزلت فلسفی قاضی سعید قمی»، ص۲۳
کدیور، «منزلت فلسفی قاضی سعید قمی»، ص۲۳
کدیور، «منزلت فلسفی قاضی سعید قمی»، ص۲۳
کدیور، ص۲۳ - ۲۴
ج۲، ص۲۸۴
آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۵، ص۱۵۳
کدیور، «منزلت فلسفی قاضی سعید قمی»، ص۲۴.