سال بعدالفهرستسال قبل

محمد بن أحمد سعيد الدين الكاساني الفرغاني(000 - 699 هـ = 000 - 1299 م)

محمد بن أحمد سعيد الدين الكاساني الفرغاني(000 - 699 هـ = 000 - 1299 م)
محمد بن علي أبو بكر محيي الدين بن عربي(560 - 638 هـ = 1165 - 1240 م)
محمد بن إسحاق صدر الدين القونوي(000 - 673 هـ = 000 - 1275 م)
داود بن محمود بن محمد شرف الدين القيصري(000 - 751 هـ = 000 - 1350 م)




عقد الجمان في تاريخ أهل الزمان (ص: 380، بترقيم الشاملة آليا)
أبو محمد محمود بن أحمد بن موسى بن أحمد بن حسين الغيتابى الحنفى بدر الدين العينى (المتوفى: 855هـ)
الشيخ العارف سعد الدين محمد بن أحمد الكاشاني الفرغاني، شيخ خانقاة الطاحون.
مات في السابع عشر من ذي الحجة منها، ودفن في مقابر الصوفية، كان شيخاً فاضلاً عارفاً بكلام الشيخ محيي الدين بن العربي، وشرح قصيدة ابن الفارض.






تاريخ الإسلام ت بشار (15/ 909)
628 - سعيد الدين الكاساني الفرغاني، الصوفي، شيخ خانكاه الطاحون. [المتوفى: 699 هـ]
رأيته شيخا مزرع الشيب، مات بالخانكاه في سابع عشر ذي الحجة وكان من رؤوس الاتحادية.
فاضل في فنه، بصير بأقوال القوم. قرأ هو والأيكي على الشيخ صدر الدين القونوي هذا العلم. وهو قرأ على ابن العربي. وقد شرح قصيدة ابن الفارض في السلوك في مجلدتين واسمه محمد بن أحمد واشتهر بالشيخ سعيد.



تاريخ الإسلام ت تدمري (52/ 408)
630- سعيد الدين الكاساني [1] .
الفرغاني، الصوفي، شيخ خانكاه الطاحون.
رأيته شيخا مزرع الشيب.
مات بالخانكاه في سابع عشر ذي الحجة. وكان من رءوس الاتحادية، فاضل في فنه، بصير بأقوال القوم.
قرأ هو والأيكي على الشيخ صدر الدين القونوي هذا العلم. وهو قرأ على ابن العربي. وقد شرح قصيدة ابن الفارض في السلوك في مجلدتين، واسمه محمد بن أحمد، واشتهر بالشيخ سعيد.
__________
[1] انظر عن (الكاساني) في: العبر 5/ 398، والمقتفي 2/ ورقة 32 ب، والوافي بالوفيات 2/ 140، ومعجم المؤلفين 8/ 310، وأعيان العصر 4/ 235 رقم 1445 وفيه: «سعد الدين» .
«الكاساني» : نسبة إلى كاسان، مدينة كبيرة في أول بلاد تركستان وراء نهر سيحون. (معجم.
البلدان) .




معجم المؤلفين (4/ 212)
سعد الفرغاني (000 - 699 هـ) (000 - 1299 م) سعد بن عبد الله الفرغاني (أبو عثمان، سعد الدين) صوفي.
له مناهج العباد إلى المعاد، ومنتهى المدارك.
(ط) 812: Brockelmann: s , I




معجم المؤلفين (8/ 307)
محمد الفرغاني (..- 700 هـ) (..- 1301 م) محمد بن احمد الفرغاني (سعد الدين) صوفي.
توفي في حدود سنة 700 هـ من آثاره: شرح التائية لابن الفارض، شرح فصوص الحكم لابن عربي وكلاهما في التصوف، ومنتهى المدارك ومشتهى كل كامل وعارف وسالك.
(خ) فهرس مخطوطات الظاهرية (ط) حاجي خليفة: كشف الظنون 265، 1263.





http://eview.blog.ir/post/49
سعید الدین فَرْغانى (م 700 هـ ق)

یکى از بزرگ ترین شاگردان حوزه درس قونوى سعید الدین فَرْغانى است که از أو اثرى عظیم و بى نظیر موجود است به نام مشارق الدراری که شرح بر تائیّة الکبرى است.

تسلط فرغانى به فارسى در حدى بود که معضلات تائیه را با عباراتى رسا به فارسى شرح کرده، و بعد به دستور استاد مقدمه ‏اى محققانه به زبان عربى بر آن افزوده مفصل ‏تر از مقدمه فارسى مشتمل بر خواص أسماء و قواعدى عرفانى. شرحى نیز به عربى نوشته است و آن را منتهى المدارک نام نهاده. آن چه در مقدمه عربى فرغانى مندرج است به حدى عالى است که محقق جامى در مقدمه شرح خود بر نقش الفصوص (نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص) نوشته است که احدى مبانى تحقیقی عرفان را به آن زیبایى که فرغانى بیان کرده تقریر نکرده است.

اما شرح فارسى فرغانى بر اشعار تائیّه بر روى هم بهتر و منظم تر از شرح عربى اوست، و در مواردى نیز شرح عربى (منتهى المدارک) رجحان دارد، چه آن که‏ اهتمام فرغانى به شرح فارسى بیشتر بوده است.

فرغانى با جمعى از اصحاب قونوى تائیّه فارضیّه را نزد استاد الأساتید، قونوى، قرائت کرده‏ اند. استاد در مقدمه کتاب مشارق به فارسى جذاب تذکر داده است که در بین اصحابْ، فرغانى بهتر از دیگران مطالب تائیّه را ضبط و به قید تحریر در آورده است. قونوى به ابن فارض عنایت و ارادت خاص داشت، و تائیّه را در قونیه و شام و مصر به فارسى تدریس می ‏فرمود .

یکى از اصحاب شیخ صدر الدین قونوى، شیخ الشیوخ وقت خود، شیخ شمس الدین ایکى، گفته است: در مجلس درسِ شیخ ما علما و طلبه علم حاضر می‏شدند. در انواع علوم سخن می ‏گذشت، و ختم مجلس بر بیتى از قصیده نظم السلوک می ‏شد، و حضرت شیخ صدر الدین بر آن به زبان عجمى سخنان و معانى لدنّى می ‏فرمود که فهم آن هیچ کس نتوانستى کرد، مگر کسى که از اصحاب ذوق بودى. و گاه بودى که در روز دیگر گفتى که در آن بیت معنى دیگر بر من ظاهر شده است. و معنى غریب‏ تر و دقیق ‏تر از پیش گفتى. و بسیار می ‏فرمود که صوفى می باید که این قصیده را یاد گیرد، و با کسى که فهم آن کند معانى آن را شرح کند.

شیخ شمس الدین گفته است شیخ سعید الدین تمام همت خود را صرف شرح قصیده به فارسى کرد، و به امر شیخ، براى آن که نفع آن عام باشد، آن را به عربى شرح کرد. و آن همه از برکات شیخ ما، صدرالدین، است.

صدرالدین قونوی مکرر می ‏فرمود هر عارفى باید تائیّه را حفظ کند. بر تائیّه کبرى در ابتدا شرحى به فارسى نوشته شد. این شرح تقریر دروس صدرالدین قونوى است و مشارق الدّرارى نام دارد. مشارق به تمام هویت در عرفان نظرى به نگارش در آمده است. و مقدمه سعید الدین فرغانى بر تائیه، خصوصاً بخش عربى آن، متضمن مطالبى است عالى که احدى بدان نظم و ترتیب و اشتمال بر مطالب تازه سخن نگفته است. وى در ضمن شرح تائیّه عالی ‏ترین مسائل علمى را از أبیات معجز نظام تائیّه استخراج کرده است.

جمیع شارحان تائیّه از پیروان ابن عربی ‏اند. و به ندرت نظم عرفانى به این صلابت و عظمت در دوران اسلامى می ‏توان یافت.

اهمیت تاریخی فرغانی از لحاظ تاریخی از آن جهت است که وی از شاخص ترین چهره های سلسله ای دیگر یعنی سلسله شیخ شهاب الدین سهروردی از عرفای قرن هفتم و مولف عوارف المعارف (متوفای 632 که با شیخ اشراق مقتول (متوفای 587) فرق دارد) است که یکی از مهم ترین و گسترده ترین طریقت های صوفیه انگاشته می شود. وی از قونوی با احترام فراوان یاد کرده و خود را به لحاظ صحبت به این مکتب منتسب می سازد.

این امر خود شاهدی بر پیوستن دیگر سلسله های عرفانی به مکتب فکری ابن عربی به دلیل توانمندی و غنای آن است.

اهمیت فرغانی در تاریخ عرفانی نظری به خاطر جعل اصطلاحات مستقر عرفانی است. محی الدین و قونوی در بیان معارف عرفانی از اصطلاحاتی جدید در فضای عرفان نظری سود جستند، ولی این اصطلاحات به دلیل عدم استقرار گاهی در چند معنا به کار می رفت و این معانی هم در میان عارفان مختلف متفاوت می گشت. این تشویش و ابهام تا زمان فرغانی ادامه داشت ولی او کوشید تا هر اصطلاح را در معنائی خاص بکار برد و کاملا معنای آن را مشخص سازد. آثار مهم پس از وی مانند تمهید القواعد و مصباح الانس ، از اصطلاحات جعل شده توسط فرغانی استفاده کرده اند. البته آثار جندی به دلیل معاصر بودن با فرغانی این گونه نیست . در میان شخصیت های برجسته ، تنها کاشانی و قیصری هستند که از اصطلاحات فرغانی بهره نبرده اند.

مهم ترین اثر فرغانی مشارق الدراری است که تقریرات وی از شرح تائیه ابن فارض در درس استادش قونوی است. این درس به زبان فارسی ارائه می شده است.مقدمه این کتاب شامل یک دوره کامل از مباحث عرفان نظری است. این مباحث آنقدر با ظرافت و انسجام بیان شده است و چینش نظام تجلیات در آن چنان دقیق است که حتی در آثار قونوی نیز نمی توان مشابهی برای آن یافت.

جامی در این زمینه می گوید : هیچ کس مسائل علم حقیقت را چنان مضبوط و مربوط بیان نکرده است که وی در دیباچه شرح قصیده تائیه فارضیه کرده... (نفحات الانس ص 558)

این کتاب به زیان فارسی نگاشته شده و پس از آن فرغانی آن را به همراه افزوده هایی به عربی برگرداند و آن را منتهی المدارک نامید.

تبیین منسجم و عقلانی عرفان نظری همراه با استفاده از اصطلاحات دقیق از دیگر عواملی بود که زمینه را برای گفتگوی بیشتر عرفان و فلسفه فراهم آورد.

منابع :

آشتیانی – سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم
آشتیانی – سید جلال الدین، شرح فصوص الحکم (القیصری)
امینی نژاد – علی، آشنائی با مجموعه عرفان اسلامی، صص 176 تا 228
یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 34 تا 60
امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص 44 تا 51
یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 80 تا 82

سعید الدین فَرْغانى
شخصیت های عرفان نظری
عرفا
عرفان نظری
فَرْغانى









مشارق الدراری (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف


مشارق الدراری نام شرحی است به زبان فارسی بر قصیده تائیه ابن فارض (۵۷۶-۶۳۲ ق) به قلم سعید الدین سعید فرغانی (۶۹۱ ق).

فهرست مندرجات
۱ - معرفی اجمالی
۲ - جایگاه تائیه ابن فارض
۳ - شخصیت ابن فارض
۴ - مطالب مشارق الدراری
۴.۱ - اصول چهارگانه اول کتاب
۴.۲ - روش شرح ابیات
۵ - مطالب قصیده تائیه
۶ - پانویس
۷ - منبع

معرفی اجمالی
[ویرایش]
نام کامل این شرح مشارق الدراری فی کشف حقائق الدر است و تقریری است از درس صدر الدین قونوی که گویا در پایان جلسات درس خود، ابیاتی از تائیه ابن فارض را می‌خواند و شرحی از کلام ابن عربی بر آن می‌آورد و مطالبی هم به زبان فارسی در پی آن می‌گفت. همین تقریرات بود که سعید الدین فرغانی آن‌ها را گردآوری کرده، در حضور جلال الدین محمد مولوی خواند و به نظر صدر الدین نیز رساند. [۱]


جایگاه تائیه ابن فارض
[ویرایش]
اهتمام صدر الدین قونوی بر تائیه ابن فارض بیش از این بوده است چه اینکه در مقدمه‌ای که بر مشارق الدراری نوشته است، اهمیت آن را می‌توان دریافت:
«... در سنه ثلاث و اربعین و ستماة که این ضعیف را از شام به دیار مصر دعوتی افتاد، جماعتی از فضلا و اکابر اهل ذوق و معتبران، این قصیده را هم در دیار مصر و هم در دیار شام و روم خواندند و شرح مشکلاتش را شنیدند و تعلیق زدند، به نیت آن که نکت و فوایدش را ضبط کنند و تحریر رسانند و هیچ کس را میسر نشد مگر محرر این شرح، برادر شیخ عالم عارف افتخار المشایخ سعید الدین سعید فرغانی را...» [۲]

از آنجا که این تقریر مقبول صدر الدین افتاد، مؤلف را تشویق کرد که آن را به زبان عربی برگرداند. گویا این خواست قونوی اجابت شده و کتاب «منتهی المدارک و مشتهی کل عارف و سالک» ترجمه عربی مشارق باشد. [۳]

مشارق الدراری به جهت اشتمال بر مباحث عرفانی و حل مشکلات و دشواری‌های تائیه ابن فارض و هم به جهت مباحث ادبی، مورد توجه قرار گرفته است و بارها به طبع رسیده است که آخرین چاپ آن در داخل کشور، به اهتمام استاد سید جلال الدین آشتیانی می‌باشد.
قصیده تائیه، مهمترین و معروف‌ترین اثر ابن فارض است و به نام‌های «تائیه کبری»، «نظم السلوک» و «نظم الدر» نیز معروف می‌باشد. این قصیده که با نزدیک به هفتصد و پنجاه بیت، بزرگ‌ترین بخش از دیوان وی را تشکیل داده، معراج نامه ابن فارض است. گویا ابن فارض آن را در آغاز «انفاس الجنان و نفائس الجنان» نامیده، سپس به «لوایح الجنان و روائح الجنان» تغییر داد، ولی پس از رؤیای نبوی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و اشارت آن حضرت، آن را «نظم الدر» نام نهاده است. حالات روحی و جسمی ابن فارض به هنگام سرودن این قصیده بسیار جالب و حیرت انگیز است.

شخصیت ابن فارض
[ویرایش]
هر چند نام ابن فارض در کنار عارفانی همچون محی الدین ابن عربی، شیخ شهاب الدین سهروردی، صدر الدین قونوی و دیگر عارفان و فیلسوفان الهی، یاد می‌شود - به گونه‌ای که اسطوره وار نقل شده است که محی الدین در ملاقاتی با ابن فارض به او می‌گوید که در صدد شرحی بر تائیه اوست و ابن فارض چنین پاسخ می‌دهد که «فتوحات» تو شرح آن است - ولی تفاوت‌های بسیار زیادی بین او و دیگران وجود دارد، بالاخص با ابن عربی و مکتب وحدت وجودی او. ابن فارض نماینده ی سلوک و زهد همراه با تقید به شریعت است و اوج سلوک عارف را اتحاد شهودی می‌داند.

مطالب مشارق الدراری
[ویرایش]

← اصول چهارگانه اول کتاب

کتاب مشارق، گذشته از شرح تک تک ابیات و توضیح و تفسیر آن‌ها، مطالبی را در آغاز کتاب به عنوان چهار اصل در بر دارد:
-اصل اول: در ذکر صفات و اعتبار علم و شهود و نور و وجود و حکم مبدئیت و امر اولیت
-اصل دوم: در بیان صدور و تعین عالم ارواح و ظهور و تحقق عالم مثال، که خیال منفصلش خوانند به زبان اصطلاح
-اصل سوم: در ترتیب عالم اجسام و مراتب او، با آفرینش آدم علیه الصلاة و السلام
-اصل چهارم: در شرح نشآت انسان و اطوار و احوال او، تا رسیدن به نهایت کمال او، و تقریر آن که اوست که مقصود است از آفرینش هر چه در وجود است.
در لابلای هر اصل ضمن فصولی، شارح به ایرادات و شبهات نیز پاسخ داده است.

← روش شرح ابیات

فرغانی در شرح ابیات روش واحدی را اتخاذ نکرده است - شاید این نابسامانی از تدریس صدر الدین آغاز شده باشد، زیرا همچنان که اشاره شد، این شرح حاصل تفسیرهای پراکنده صدر الدین در پایان جلسات درس بوده است - در برخی موارد پس از آوردن بیت، مفردات آن را توضیح داده، سپس کل بیت را به زبان فارسی برگردانده است. بعد از مقدمات، به شرح غموض و دشواری‌های اشعار پرداخته، با مبانی ابن عربی به بازگویی اسرار و رموز آن اقدام کرده است.

مطالب قصیده تائیه
[ویرایش]
شایسته است در پایان، خلاصه‌ای از مباحث و مطالب قصیده تائیه ارائه شود:
الف) دشواری‌های راه وصال: بیان جلوه حسن یار، نوشیدن شراب عشق، غلبه سکر و بسط حاصل از آن طلب و شوق وصال محبوب را پدید آورد، همراهی سلوک با محنت‌ها، درد فراق و سوز دل و مقایسه مصائب عاشق با بلایای انبیا
ب) فنا و اتحاد: رها شدن از تعلقات نفس، دریافتن این که محبوب خود اوست، نیل به مقام جمع و خلافت، تعبیر از این مقام به «انا هی» توجه جمله عبادات به او، تبری صریح از حلول و تمثیل به داستان «دحیه کلبی»
ج) حب مظاهر: مظهریت همه اشیا و موجودات، نشات گرفتن عشق‌های زمینی از عشق الهی
د) خوارق عادات: انتساب همه کرامات و معجزه‌های انبیا و اولیا به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، یکی بودن با آن حضرت
ه) روح: پیدایش همه موجودات از فیض روح
و) علم کشفی: تفسیر علم حقیقی به علمی که رفع حجاب می‌کند و اینکه این علم ورای عقل و معلومات حصولی است.
ز) وصایت: تصریح به وصایت علی بن ابی طالب علیه‌السّلام پس از پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و اینکه او حلال مشکلات امت است، ضمن تجلیل از مقام خلفای راشدین.
و اوضح بالتاویل ما کان مشکلا علی بعلم ناله بالوصیة

پانویس
[ویرایش]
۱. ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
۲. ↑ مشارق الدراری، مقدمه، ص۱۱۱.
۳. ↑ مشارق الدراری، مقدمه، ص۱۰.


منبع
[ویرایش]
نرم افزار عرفان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.









مشارق الدراري شرح تاييه ابن فارض

مشارق الدراری شرح تاییه ابن فارض
NUR01319J1.jpg
پدیدآوران

فرغانی، سعید بن محمد (شارح)
آشتیانی، جلال‎‌الدین (مقدمه و تعلیق)
عنوان‌های دیگر

تائیه. شرح
شرح تائیه ابن فارض
ناشر دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات
مکان نشر قم - ایران
سال نشر 1379 ش
چاپ 1
شابک ‎964-424-763-9
موضوع

ابن فارض، عمر بن علی، 576 - 632ق. تائیه - نقد و تفسیر

شعر عربی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد
شعر عرفانی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد
زبان فارسی
تعداد جلد 1
کد کنگره
‏PJA‎‏ ‎‏4244‎‏ ‎‏/‎‏ت‎‏2‎‏ف‎‏4
نورلایب مشاهده
مشارق الدرارى، نام شرحى است به زبان فارسى بر قصيده تائيه ابن فارض (576 - 632ق)، به قلم سعيدالدين فرغانى (691ق).

نام كامل اين شرح، «مشارق الدراري في كشف حقائق الدر» است و تقريرى است از درس صدرالدين قونوى كه گويا در پايان جلسات درس خود، ابياتى را از تائيه ابن فارض مى‌خواند و شرحى از كلام ابن عربى بر آن مى‌آورد و مطالبى هم به زبان فارسى در پى آن مى‌گفت. همين تقريرات بود كه سعيدالدين فرغانى، آن‌ها را گردآورى كرده، در حضور جلال‌الدين محمد مولوى خواند و به نظر صدرالدين نيز رساند.[۱]

اهتمام صدرالدين قونوى بر تائيه ابن فارض بيش از اين بوده است؛ چه اينكه در مقدمه‌اى كه بر «مشارق الدرارى» نوشته است، اهميت آن را مى‌توان دريافت:

«... در سنه ثلاث و اربعين و ست‌مائة كه اين ضعيف را از شام به ديار مصر دعوتى افتاد، جماعتى از فضلا و اكابر اهل ذوق و معتبران، اين قصيده را هم در ديار مصر و هم در ديار شام و روم خواندند و شرح مشكلاتش را شنيدند و تعليق زدند، به نيت آنكه نكت و فوايدش را ضبط كنند و تحرير رسانند و هيچ‌كس را ميسر نشد، مگر محرر اين شرح، برادر شيخ عالم عارف، افتخار المشايخ، سعيدالدين سعيد فرغانى را...».[۲]

از آنجا كه اين تقرير، مقبول صدرالدين افتاد، مؤلف را تشويق كرد كه آن را به زبان عربى برگرداند. گويا اين خواست قونوى اجابت شده و كتاب «منتهى المدارك و مشتهى كل عارف و سالك» ترجمه عربى مشارق باشد.[۳]

«مشارق الدرارى»، به جهت اشتمال بر مباحث عرفانى و حل مشكلات و دشوارى‌هاى تائيه ابن فارض و هم به جهت مباحث ادبى، مورد توجه قرار گرفته است و بارها به طبع رسيده است كه آخرين چاپ آن در داخل كشور، به اهتمام استاد سيد جلال‌الدين آشتيانى مى‌باشد.

قصيده تائيه، مهم‌ترين و معروف‌ترين اثر ابن فارض است و به نام‌هاى «تائيه كبرى»، «نظم السلوك» و «نظم الدر» نيز معروف مى‌باشد. اين قصيده كه با نزديك به هفت‌صد و پنجاه بيت، بزرگ‌ترين بخش از ديوان وى را تشكيل داده، معراج‌نامه ابن فارض است. گويا ابن فارض، آن را در آغاز، «انفاس الجنان و نفائس الجنان» ناميده، سپس به «لوايح الجنان و روائح الجنان» تغيير داد، ولى پس از رؤياى نبوى(ص) و اشارت آن حضرت، آن را «نظم الدر» نام نهاده است. حالات روحى و جسمى ابن فارض به هنگام سرودن اين قصيده، بسيار جالب و حيرت‌انگيز است.

هرچند، نام ابن فارض در كنار عارفانى همچون محى‌الدين بن عربى، شيخ شهاب‌الدين سهروردى، صدرالدين قونوى و ديگر عارفان و فيلسوفان الهى، ياد مى‌شود - به‌گونه‌اى كه اسطوره‌وار نقل شده است كه محى‌الدين در ملاقاتى با ابن فارض، به او مى‌گويد كه در صدد شرحى بر تائيه اوست و ابن فارض چنين پاسخ مى‌دهد كه «فتوحات» تو شرح آن است - ولى تفاوت‌هاى بسيار زيادى بين او و ديگران وجود دارد؛ بالاخص با ابن عربى و مكتب وحدت وجودى او. ابن فارض، نماينده‌ى سلوك و زهد همراه با تقيد به شريعت است و اوج سلوك عارف را اتحاد شهودى مى‌داند.

كتاب «مشارق»، گذشته از شرح تك تك ابيات و توضيح و تفسير آن‌ها، مطالبى را در آغاز كتاب، به‌عنوان چهار اصل در بر دارد:

اصل اول: در ذكر صفات و اعتبار علم و شهود و نور و وجود و حكم مبدئيت و امر اوليت.

اصل دوم: در بيان صدور و تعين عالم ارواح و ظهور و تحقق عالم مثال كه خيال منفصلش خوانند به زبان اصطلاح.

اصل سوم: در ترتيب عالم اجسام و مراتب او با آفرينش آدم(ع).

اصل چهارم: در شرح نشآت انسان و اطوار و احوال او تا رسيدن به نهايت كمال او و تقرير آنكه اوست كه مقصود است از آفرينش هرچه در وجود است.

در لابه‌لاى هر اصل، ضمن فصولى، شارح به ايرادات و شبهات نيز پاسخ داده است.

فرغانى، در شرح ابيات، روش واحدى را اتخاذ نكرده است - شايد اين نابسامانى از تدريس صدرالدين آغاز شده باشد، زيرا هم‌چنان كه اشاره شد، اين شرح، حاصل تفسيرهاى پراكنده صدرالدين در پايان جلسات درس بوده است - در برخى موارد پس از آوردن بيت، مفردات آن را توضيح داده، سپس كل بيت را به زبان فارسى برگردانده است و بعد از مقدمات، به شرح غموض و دشوارى‌هاى اشعار پرداخته و با مبانى ابن عربى به بازگويى اسرار و رموز آن اقدام كرده است.

شايسته است در پايان، خلاصه‌اى از مباحث و مطالب قصيده تائيه ارائه شود:

الف) دشوارى‌هاى راه وصال: بيان جلوه حسن يار، نوشيدن شراب عشق، غلبه سكر و بسط حاصل از آن، طلب و شوق وصال محبوب، همراهى سلوك با محنت‌ها، درد فراق و سوز دل و مقايسه مصائب عاشق با بلاياى انبيا.

ب) فنا و اتحاد: رها شدن از تعلقات نفس، دريافتن اينكه محبوب خود اوست، نيل به مقام جمع و خلافت، تعبير از اين مقام به «أنا هى»، توجه جمله عبادات به او، تبرى صريح از حلول و تمثيل به داستان «دحيه كلبى».

ج) حب مظاهر: مظهريت همه اشيا و موجودات، نشأت گرفتن عشق‌هاى زمينى از عشق الهى.

د) خوارق عادات: انتساب همه كرامات و معجزه‌هاى انبيا و اوليا به پيامبر اكرم(ص)، يكى بودن با آن حضرت.

ه‍) روح: پيدايش همه موجودات از فيض روح.

و) علم كشفى: تفسير علم حقيقى به علمى كه رفع حجاب مى‌كند و اينكه اين علم وراى عقل و معلومات حصولى است.

ز) وصايت: تصريح به وصايت على بن ابى‌طالب(ع) پس از پيامبر اسلام(ص) و اينكه او حلاّل مشكلات امت است، ضمن تجليل از مقام خلفاى راشدين.
و أوضح بالتأويل ما كان مشكلا على بعلم ناله بالوصية
پانويس

دائرةالمعارف بزرگ اسلامى
مقدمه مشارق، ص 111

مقدمه مشارق، ص 10

رده‌ها:

الگوهای کتابکتاب‌شناسی