شرح حال حضرت فاطمة معصومة س


شرح حال حضرت فاطمة معصومة س)

ولادت حضرت فاطمة معصومة س(173 - 201 هـ = 789 - 816 م)
شهادت حضرت فاطمة معصومة س(173 - 201 هـ = 789 - 816 م)
شرح حال تفصیلی حضرت فاطمة معصومة س(173 - 201 هـ = 789 - 816 م)







// گزیده های معارفی / سیره
بررسي قولي در باب تولد حضرت عبدالعظيم حسني به سال 173 هـ .ق

عنوان بررسي قولي در باب تولد حضرت عبدالعظيم حسني به سال 173 هـ .ق
سيره درباره تولد حضرت عبدالعظيم(ع) اطلاع روشني در دست نيست. جناب آقاي عزيز الله عطاردي در كتاب خود كه درباره حضرت عبدالعظيم(ع) نگاشته مي‌گويد: از تاريخ تولد حضرت عبدالعظيم اطلاع درستي نيست و در مصادر ترجمه او از اين موضوع ذكري به ميان نيامده. ما هر چه در اين مورد تحقيق كرديم به اين مطلب برنخورديم، ولي آنچه مسلم است وي در زمان حضرت موسي بن جعفر(ع) حيات داشته است.
اكثر ترجمه نويسان نيز درباره تولد حضرت يا اشاره‌اي نكرده‌اند و يا يقين نموده‌اند كه از تولد آن حضرت اطلاع دقيقي در دست نيست. يكي از اقوالي كه در مورد تاريخ تولد ايشان وجود دارد تولد در سال 173 است.
اولين منبع فارسي كه تاريخ دقيق تولد آن حضرت را بيان داشته، كتاب نور الآفاق حاج شيخ جواد شاه عبدالعظيمي است كه در سال 1343 هـ.ق تاليف شده و در سال 1344 در 130 صفحه جيبي به چاپ رسيده است.
به هر حال تصور آن است كه تواريخ مذكور در كتاب نور الآفاق با دقت و رعايت جوانب تاريخي گفته شده است، از اين رو انسان را نسبت به جعلي بودن آنها به تأمل واداشته و به تحقيق و تفحّص بيشتري وا مي‌دارد.
در نور الآفاق مي‌نويسد:
چون تاريخ تولد و وفات حضرت معصومه(س) تا اين زمان بر عامه خلق غير معلوم بود جناب حجة الاسلام آقاي حاج شيخ جواد مجتهد (يعني مؤلف) در مسافرت مكه معظمه در كتابخانه مباركه شهر مدينه به زحمت زياد به دست آورده و در كتاب «نزهة الابرار في نسب أولاد الأئمه الأطهار» و در كتاب «لواقع الأنوار في طبقات الأخيار» كه كتاب مفصلي است نقل مي‌نمايد: ولادت فاطمه بنت موسي بن جعفر في المدينة المنورة‌ غرة ذي القعدة الحرام سنة 173 و توفيت في العاشر من ربيع الثاني سنة 201،كه بايد در مورد اين دو اثر به درستي تحقيق شود و با رجوع به كتاب مذكور به صحت نظر مؤلف دست يافت. اما در مورد تولد حضرت عبدالعظيم، صاحب نور الآفاق، تولد آن حضرت را روز پنجشنبه 4 ربيع الآخر 173 دانسته است. اين مطلب را به نقل از نزهة الابرار في نسب أولاد الأئمة الأطهار تاليف سيد موسي موسوي برزنجي شافعي مدني و كتاب طبقات الأشراف تاليف نورالدين مكي حنفي و كتاب مناقب العترة تاليف احمد بن محمد بن فهد حلي نقل كرده است.
از محتوي كلام صاحب نور الآفاق نيز چنين برمي‌آيد كه در سفر مكه و مدينه كه در خدمت جناب والدش حاج شيخ مهدي بوده، بر اين كتاب ها دست يافته است.
اما در مورد سه كتابي كه نامي از آنها برده است:
1. نزهة الأبرار كه صاحب ذريعه در مورد اين كتاب مي‌فرمايد: مطبوعٌ كما حُكِيَ عنه.
بنابراين خود صاحب ذريعه اين كتاب را نديده و براي او نقل شده كه اين كتاب به چاپ رسيده است. بعيد نيست مستند صاحب ذريعه همان نور الآفاق يا كتابي ديگر باشد كه از وي اخذ كرده است و تعجب است از صاحب ذريعه كه چطور نام اين كتاب را با تصريح بر شافعي بودنش در ذريعه كه در ذكر تصانيف شيعه مي‌باشد آورده است!!
2. طبقات الأشراف، نورالدين مكي حنفي:
اين نورالدين علي بن سلطان بن محمد هروي مكي حنفي معروف به ملا علي قاري مي‌باشد. مولدش در هرات و وفاتش به سال 1014 در مكه بود. از علماي عرب و عجم آموخت و در علوم مختلف نگاشت و در مصر نفوذ زيادي داشت. هنگامي كه علماي مصري خبر وفاتش را شنيدند در جامع الازهر جماعتي فراوان گرد آمده و بر او نماز غايب خواندند به جهت بزرگي علمي و ديني او.
گرچه نام مذكور (طبقات الأشراف) را در ميان مؤلفات او نيافتيم ولي بعيد نيست كه وي با توجه به كثرت تأليفاتش چنين كتابي را داشته كه در مكه ـ محل وفات وي ـ موجود بوده و صاحب نور الآفاق هنگام تشرف به مكه آن را ديده باشد. البته در نور الآفاق از اين كتاب به عنوان «طبقات الشرفا في الاشراف» نام برده شده و بر روي لفظ «الشرفا» علامت «خ» گذاشته، يعني نسخه بدل.
3. مناقب العترة ابن فهد، در ميان تأليفات ابن فهد به چنين عنواني برنخورديم مگر اينكه صاحب ذريعه به نقل از ابوالحسن مرندي در كتابش (دلائل براهين الفرقان) كه معاصر با شيخ آقا بزرگ تهراني بوده از اين كتاب و مؤلفش نام برده است. با توجه به هم عصر بودن وي با صاحب ذريعه، بعيد نيست مأخذ مرندي نيز كلمات شاه عبدالعظيمي در نور الآفاق بوده باشد.
به هر حال اين كتاب نيز جاي بررسي بيشتري دارد. در نتيجه كلام نور الآفاق قابل ردّ و قبول نيست تا مصدري قابل اطمينان آن را تأييد يا تكذيب كند، و صرف اينكه ما از اين كتابها اطلاعي در دست نداريم نمي‌تواند ردّ قول صاحب نور الآفاق نمايد، خصوصاً اينكه از جهت تاريخي، كلام وي مشكل‌ساز نيست چون بنابر اينكه تولد حضرت عبدالعظيم را در سال 173 و وفاتش را به سال 252 دانسته حضرت 79 ساله بود كه دار دنيا را وداع گفته است، و با توجه به شهادت امام كاظم(ع) در سال 183 كودكي وي مقارن با دهه‌ آخر عمر حضرت كاظم(ع) بوده، و در زمان امام رضا(ع) كه وفات حضرت سال 202 يا 203 بوده زمان آن حضرت را درك كرده و سپس حضور حضرت امام جواد و امام هادي(ع) رسيده و از آنها روايت نقل كرده و در دو سال قبل از شهادت حضرت هادي(ع) (در سال 254) به سال 252 از دنيا رفته است. و حضرت هادي(ع) نيز تشويق و تحريض بر زيارت ايشان نموده‌اند.
منبع مجموعه آثار كنگره
نويسنده مؤلفان
ناشر دارالحديث
سال چاپ 1381
جلد 26
صفحه 219 و 220