![]() |
#2409 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
واقعا یک مسیحی به ... شما میخندد! میگوید چرا سراغ کتاب پیامبر بی دین میروی به گفته خودت! بیا به گفته قرآن خودت سراغ پیامبری که در گهواره پیامبر بود! قال انی عبد الله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا.. سابق دیدم تا آخر فرار کردید یجدونه مکتوبا را ترجمه کنید، هیهات! کینه شتری شنیدید؟ کینه عمیق طولانی را میگویند! بعضی نسبت به پیامبر اسلام چنین کینهای دارند! و یمکرون و یمکر الله! نمیدانید چقدر برای من جالب است که خداوند پس کله بعضی میزند تا اسم خودش را خودش غانت ghanet (یعنی هالک) بگذارد! اما گمان میکند قانت qanet است! و حال آنکه غانت است! قانت نزد خیال خودش، و غانت نزد خداوند! : . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 4 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2411 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,002
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
حسین! تعالیم دین مادری را از ذهنت خارج کن که بیشتر بر اعصابت مسلط شوی تا وقتی با حقایق قرآن روبرو شدی، آن را با دروغهای دین مادری مقایسه نکنی و زود جوش نیاوری بلکه بتوانی ادب گفتمان را رعیت نمایی و هی مجبور نشوی عذر خواهی کنی. در فرهنگ قرآن، که یگانه مرجع دین الهی است، کلمه امی به معنای کسی می باشد که دینش مانند زبانش مادری است و پیرو هیچ کتاب آسمانی نیست.از آیات زیر بخوبی می توان معنای حقیقی امی را دریافت . همه آیات همراه با عنوان سوره و شماره آیه هستند تا درصورت نیاز به ترجمه ، برادران و خواهران عزیز شخصاً به ترجمه آیه مورد نظر رجوع نمایند . فَإِنْحَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّـهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ ۗ وَقُللِّلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ ۚ فَإِنْأَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا ۖ وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَالْبَلَاغُ ۗ وَاللَّـهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿آل عمران-٢٠﴾ آیا آنجا که می گوید به امیها و آنان که کتاب به ایشان داده شده بگو، منظورش این است که به سواد داران و بی سوادان بگو؟! یا به اهل کتاب و مشرکین بگو؟ بسیاری از مترجمین من جمله مکارم شیرازی، فولادوند، انصاریان و غیره امیین را مشرکین ( بت پرستان) معنا کرده اند. یا آنجا که می فرمایند : هُوَالَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْآيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنكَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿جمعه/٢﴾ آیا منظور این است که از میان بی سوادان بیسوادی مثل خودشان را به رسالت برانگیخت یا از میان مشرکین یکی مثل خودشان؟ یا آنجا که می گوید: وَمِنْأَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَوَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَّا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّامَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَعَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِالْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿آلعمران /75﴾ آیا منظور اهل کتاب این است که چون آنها بی سواد بودند می توان مالشان را پس نداد یا چون بت پرست بودند؟ مسلماً چون بت پرست بودند . درواقع امیین به این خاطر بی سواد معنا شده که صفت پاک و منزه و بی عیب بودن پیامبر زیرسئوال نرود و این ویژگی فوق بشری در کنار سایر ویژگیهایی که او را از بشربودن جدا می کند ، حفظ شود. والا بسیاری از مفسرین و مترجمین به معنای حقیقی امی اذعان داشته اند. وقتی خداوند خطاب به پیامبر می فرمایند: مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ( شوری/52) منظور این نیست که نمی توانستی کتاب بخوانی بلکه منظور این است که دین و ایمان سرت نمی شد یا وقتی می گوید: وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ ۖ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ ﴿٤٨عنکبوت﴾ منظور این نیست که قبلاً بی سواد بودی بلکه می گوید تو قبلاً کتاب آسمانی نخواندی و قرآن هم نوشته تو نیست و الا در سوره فرقان می خوانیم: وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَىٰ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿فرقان/5﴾ یعنی قوم پیامبر می گفتند این قرآن اساطیر گذشتگان است که شب و روز بر او می خوانند و او می نویسد. حسن پیامبر در این بود که از ضلالت به هدایت رسید: وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ(ضحی/7) و آیا تو را گمراه نیافت سپس هدایتت نکرد؟ آخرين ويرايش ghanet ، 4 روز پيش در 05:36AM. |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2417 | |||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
نقل قول:
به بهترین زبان ملایم مناسب فضای بحث علمی توضیح دادم، منصفین مراجعه کنند، اما دوباره ترجمه کسانی که مقصود از اهل مکه را مشرکین ترجمه کردند تکرار میکند و میگوید دروغهای دین مادری! اگر دروغ دین مادری است پس چرا جواب این حرف من را ندادی: نقل قول:
علامت آشکار قصد توهین تو این است که دو آیه که خودش پیامبر ص را به أمّي توصیف میکند نمیآوری، صد آیه دیگر میاوری که تا تدلیس خود را جا بیاندازی! چرا از این دو آیه فرار میکنی؟ چون اگر بخواهی ترجمه کنی مشتت باز میشود: وَ اخْتَارَ مُوسىَ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتهُْمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَ إِيَّاىَ أَ تهُْلِكُنَا بمَِا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِىَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بهَِا مَن تَشَاءُ وَ تهَْدِى مَن تَشَاءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا وَ أَنتَ خَيرُْ الْغَفِرِينَ(الأعراف155) وَ اكْتُبْ لَنَا فىِ هَاذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فىِ الاَْخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابىِ أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَ رَحْمَتىِ وَسِعَتْ كلَُّ شىَْءٍ فَسَأَكْتُبهَُا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ الَّذِينَ هُم بَِايَاتِنَا يُؤْمِنُونَ(156) الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبىَِّ الْأُمِّىَّ الَّذِى يجَِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فىِ التَّوْرَئةِ وَ الْانجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنهَْئهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَ يحُِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَ يحَُرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَئثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتىِ كاَنَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِى أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(157) قُلْ يَأَيُّهَا النَّاسُ إِنىِّ رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ يُحْىِ وَ يُمِيتُ فََامِنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبىِِّ الْأُمِّىِّ الَّذِى يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِمَاتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(الأعراف158) ترجمه غانت هالک: ...رحمتم را برای کسانی که به آیات ما ایمان میآورند مینویسم، همان کسانی که پیروی میکنند از فرستادهای که پیامبر است و بی دین است و نام او را نزد خودشان در تورات و انجیل مکتوب مییابند ... پس ای مردم! به خدا و فرستاده او که پیامبر بی دین است ایمان بیاورید، همان پیامبری که ایمان به خدا و کلمات او دارد، او را متابعت کنید شاید که هدایت شوید. این است ترجمه این فاسد مفسد مجسمه دروغ که همه را دروغگو مینامد! و اگر عذرخواهی نکند همه شاهد باشید که اگر با او با لحن با ادب صحبت کنیم به اساس ادب، خیانت کردهایم، ادب تا وقتی است که فضای صداقت در بحث علمی باشد، نه مکر و فریب و دروغ. در طول تاریخ بشر مسلمان و کافر، یک سند معتبر ارائه دهد که أمّي یعنی بی دین، همین! . |
|||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 5 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2418 | |||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
نقل قول:
. |
|||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2423 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,002
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
نقل قول:
وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا و همين كه «بنده خدا» برخاست تا او را بخواند، چيزى نمانده بود كه بر سر وى فرو افتند. |
||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2424 | |||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
درخواست من به خاطر این است که قبلا در لفافه به پیامبر خدا ص توهین میکردی، اما در این پست اخیر، توهین آشکار کردی، و خودت را در لیست سیاهترین، قرار دادی، و برادر ابن ملجم شدی که شک نکن دستت به پیامبر میرسید ایشان را میکشتی.
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
من کی هستم که بخواهم دروغ رو راست که در تاریخ احدی نگفته را نوک بزنم؟! یا از عزّت پیامبر دفاع کنم؟! چنار تنومند عزّت پیامبر اسلام ص آیا از این دروغهای تو یک میکرون تکان میخورد؟! میگویند: کرمکی به چنار گفت: خودت را بگیر! میخواهم برم! چنار گفت: من آمدنت را نفهمیدم که رفتنت را بخواهم حساب کنم! نقل قول:
. |
|||||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2425 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,002
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
بسم الله ببینم چکار می کنی: نقل قول:
|
||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2426 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
ببین چند بار این را پرسیدم! برای امی بودن پیامبر خدا آیات دیگر را سند میکنی، از آیهای که خودش به حضرت امی میگوید فرار میکنی ترجمه کنی! چرا؟ . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2428 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
ناظرین فرهیخته توجه فرمایید، معنای امّی که غانت میگوید: یعنی کسی که بر دین مادری است، اما خودش میگوید: وقتی از دین مادری در آمد تازه میشود مسلمان، و دیگر أمّي نیست، توجه کنید، پس از بیرون آمدن از دین مادری، دیگر أمّي نیست!
اما چرا از ترجمه آیاتی که پیامبر ص را به أمّي توصیف میکند فرار میکند؟ چون این آیات آشکارا پس از پیامبر شدن، حضرت را به أمّی، توصیف میکند! آیا میشود گفت: متابعت کنید از فرستاده ما که پیامبر بی دین است؟!: نقل قول:
|
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2429 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,002
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
رسول امی یعنی رسولی که قبل از بعثت از امیها بود و از میان امیها انتخاب شد( بعث فی الامیین رسولاً منهم - در میان امیها رسولی از خودشان مبعوث داشت) امی بودن او از این بابت بود که قبل از مبعوث شدن پیرو هیچ کتاب آسمانی نبود ، اسنادی که آوردم این را بخوبی توضیح می دهند. هی بر اندازش نکن وارد شو ببینم چه می کنی. فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ ۗ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ ۚ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا ۖ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ ۗ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ پس اگر با تو به محاجّه برخاستند، بگو: «من خود را تسليم خدا نمودهام، و هر كه مرا پيروى كرده [نيز خود را تسليم خدا نموده است].» و به كسانى كه اهل كتابند و به مشركان بگو: «آيا اسلام آوردهايد؟» پس اگر اسلام آوردند، قطعاً هدايت يافتهاند، و اگر روى برتافتند، فقط رساندن پيام بر عهده توست، و خداوند به [امور] بندگان بيناست.- مکارم شیرازی ببینید مکارم شیرازی کلمه الامیین را در آیه فوق مشرکین معنا کرده است. و امیین جمع امی می باشد آخرين ويرايش ghanet ، 3 روز پيش در 07:04PM. |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2430 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,002
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
آیت الله خمینی هم پس از خروج از خمین همچنان آیت الله خمینی بود. من صد بار هم که معنی رسول امی را برایت بنویسم قبول نخواهی کرد چون قصد کرده ای هرچه زود تر در این تاپیک راقفل کنی تا رها شوی. پاک کردن صورت مسئله هیچ فایده ای ندارد اگر می توانی آن را حل کن: نقل قول:
آخرين ويرايش ghanet ، 3 روز پيش در 07:28PM. |
||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2432 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
حرف شما: أمّي یعنی کسی که دینش مادری است = بی دین حرف قرآن: أمّي یعنی فردی که اهل مکّة است = مکّي حال ببینید وقتی خواستید مثال بزنید، به شهر مثال زدید، همه میدانیم که کسی از شهری خارج شود باز میگویند اهل آنجاست، چون تلبس به مشتق انواعی دارد، و پیامبر خدا ص که اهل مکه بودند، بعد از اینکه به مدینه هجرت کردند، باز هم مکّي بودند، رسول نبي مکّي بودند. اما وصف و توصیف، تفاوت فاحش با شهر دارد، کسی که از وصفی خارج میشود، دیگر نمیشود او را به آن وصف متصف کرد، آیا میشود کسی که کافر بوده و از کفر خارج شده، او را توصیف کرد به کافر؟! هرگز، چرا؟ چون وصف ضد و وصف بدل برای او آمده است، نمیشود به اعتبار اینکه قبلا کافر بوده، اکنون که ضد کفر برای او آمده، او را به اسم کافر توصیف کرد، و این بر خلاف شهر تولد که میتوان گفت اهل آنجاست. و اما این اسناد شما! (واقعا آمدم بنویسم اسناد، خندهام گرفت!) پس آیا معنای اسناد این است که هر چه به اندازه یک ذره میتوان از آن سوء استفاده کرد، با آب و تاب آورد! اما کوه کوه آیاتی که بر علیه این اسناد است، مخفی کرد مبادا مخاطب ببیند! آیا این معنای اسناد است؟! آخر ای مدعی قرآن، مگر حدود ده مورد، به اطراف و نواحی مکه، اطلاق قری در قرآن کریم نشده؟! مگر در دو بلکه سه مورد خود مکة مشرفة به عنوان أمّ القری در قرآن نیامده؟! این آیات در قرآن غانت نیست؟! آیا این آیات، کلمه أمّ ندارد؟! پس چرا یواشکی همه را بایکوت میکند؟! چرا؟! چون اسناد!! ایشان همه دنیا را زمینگیر میکند! آیا تنها عقل غانت است که حکم میکند وقتی پیامبران پیشین میخواهند خاتم پیامبران را آمدنش را بشارت دهند او را توصیف کنند که بی دین است و بر دین مادری است و ...؟! آیا عقلاء وقتی میخواهند مدح کسی کنند و بشارت به وجود او بدهند جهات منفی او را در بشارت ذکر میکنند؟ یا در وقت بشارت دادن آدرس محل ظهور او را میدهند؟ آیا میگویند پیامبر بی دین (نعوذ بالله تعالی) یا میگویند پیامبر مکّي؟ چرا بگویند پیامبر أمّي مکّي؟ چون کوه فاران (پاران) یک نشانه بسیار بزرگ است، به اینجا مراجعه کنید: ************ پاران: ویکیپدیا در سفر تثنیه آمدهاست[۳]: این است برکتی که موسی، مرد خدا، قبل از مرگش به قوم اسرائیل داد:شناسایی مکان جغرافیدانان شرقی سه منطقه را به نام فاران خواندهاند: کوههای اطراف مکه، کوهها و روستایی در شرق مصر و استانی در سمرقند.[۴] مسلمانان و اعراب معتقدند که فاران به کوهها و بیابان حجاز اطلاق میشود. ترجمهای عربی به سال ۱۸۵۱ از یک تورات سامری فاران را با حجاز یکی میداند.[۴] یاقوت حموی جغرافیدان و تاریخنویس قرن هفتم هجری قمری در کتاب معجمالبلدان مینویسد که «فاران عربیشده یک کلمه عبری است. یکی از نامهای مکه که در تورات آمدهاست.»[۵][۶] کوهی به نام «تل فاران» در حومه مکه وجود دارد.[۵] مسلمانان دلیل مهاجرت یهودیان به حجاز را در پیش از اسلام آگاهی آنان از ظهور پیامبری در این منطفه دانستهاند.[۶] ************* رمز کلمه أمّی یعنی مکّي که در بشارت تورات و انجیل آمده مثل خورشید واضح است، و این هم عبارت تورات که بشارت به فاران در آن آمده است: دعای برکت موسی: کتاب مقدس گروسی باب ۳۳ دعای برکت موسی ۱ و این است برکتی که موسی، مرد خدا، قبل از وفاتش به بنیاسرائیل برکت داده، ۲ گفت: «یهُوَه از سینا آمد، و از سعیر بر ایشان طلوع نمود و از جَبَل فاران درخشان گردید و با کرورهای مقدسین آمد، و از دست راست او برای ایشان شریعت آتشین پدید آمد. ******************** این مطالب را برای عزیزان محقق، زیره به کرمان میبرم، ولی برای امثال خودم، میتواند سر نخ تحقیق باشد تا پس از مدتی بتوانند قسم بخورند که مناسبترین معنا برای دو آیه سوره مبارکه اعراف، رسول نبي مکّي است. اگر توفیق بود إن شاء الله تعالی از آیات متعدد مثل: و من قبل یستفتحون علی الذین کفروا و.. شاهد خواهم آورد که اهل کتاب، به خاطر همین بشارت، نزدیک ظهور اسلام، آمده بودند و نزدیک مکه سکنا کرده بودند، و در وقت نزاع کانوا یستفتحون! و تمام اسناد!!! زمینگیر را توضیح خواهم داد. . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2434 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,002
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
من آیاتی را که به تو نشان دادم ، برای کسان دیگری نیز مطرح کردم و هیچ نگفتند اما مانند تو پیچ و تاب نخوردند و درپی توجیه مطلب بر نیامدند چون دانستند که مطلب جواب ندارد و توجیه پذیر نیست برهان پروردگار است دیگر! وقتی می آید همه را زمین گیر می کند و حرفی برای گفتن باقی نمی گذارد: نقل قول:
آخرين ويرايش ghanet ، 3 روز پيش در 07:06AM. |
||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2435 | |
عضو ثابت
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
باسمه تعالی
نقل قول:
مگر آبرویی برای خودت گذاشتهای؟ آنچه واضح است این است که هیچ در چنته نداری و اکنون هم که بد جور کم آوردهای داری به پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - توهین میکنی و قصد داری آن چهره تابناک را به خیال خام خودت مشوه کنی، اما مثل همیشه کور خواندهای. تو از حداقل سواد لازم برای مباحثه بیبهرهای و بلکه از اندک تعقل و ادب بحث هم محرومی و در ضلالت اندر ضلالت خویش، خیال اضلال دیگران داری که خدای متعال تو را زمینگیر کرده و حرفی برای گفتن نداری و فقط داری عربده میکشی. خدا تو را بکشد و تو را درس عبرتی برای اهل عبرت قرار دهد. ألا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أیّ منقلب ینقلبون |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 2 كاربر از saeed_s58 بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2436 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
بنده اول چیزهایی را که بایکوت میکنی و سعی میکنی از دید مخاطب مخفی کنی، در حد وسع خودم در جلوی چشم میآورم، و سپس تدلیس شما در آنچه اسم اسناد روی آن میگذاری، برملا میکنم إن شاء الله تعالی. و برای اینکه ترفند فاشل شما را به مخاطب نشان دهم میگویم: همه ببیننند این شخص به جای اینکه یک کلمه استدلالات من را بررسی کند و جواب علمی بدهد، به خیال خودش برای محو استدلال بنده، چهار سطر نوشت که یک کلمه علمی در آن نبود! خوب در این چهار سطر او و آنچه به عنوان حرف من نقل قول کرده دقت کنید! ببینید چه جواب علمی در قبال استدلال من عرضه کرده! . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2437 |
عضو ثابت
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
باسمه تعالی
نکتهای که خوب است به آن توجه شود، این است که هر تحقیقی در سطح خاص خودش باید بر اساس روش و منابع مناسب صورت گیرد. طبیعی است که برای به دست آوردن یک معنای کلی از یک آیه یا اینکه احتمال یک معنا را در یک کلمه بدهیم و آن معنا را عرفی بدانیم، مراجعه به ترجمهها مفید است. اما زمانی که بحث دقیق میشود، ارحاع به ترجمهها کار صحیحی نیست و لازم است در خود آیات و قرائن و کتابهای لغت معتبر، تحقیق دقیقی صورت گیرد. جالب اینجاست که مدعی اینقدر با اصرار همگان را به مراجعه به ترجمهها فرامیخواند و البته ترجمهای هم که میآورد، اگر مثلاً مترجم به صورت [=مشرکان] عبارتی را آورده یا شاید هم دیگران این توضیح را به ترجمه او اضافه کردهاند، از آنجا که برای تلبیس ابلیس مناسب به نظر آمده، فقط همان را میآورد. مثلاً ترجمه آقای مکارم ذیل اولین آیه شریفه چنین است:اگر با تو، به گفتگو و ستیز برخیزند، (با آن ها مجادله نکن; و) بگو: «من و پیروانم، با تمام وجود در برابر خداوند (و فرمان او)، تسلیم شده ایم.» و به آنها که اهل کتابند [=یهودونصارى ]و عوامان [=مشرکان ]بگو: «آیا شما هم تسلیم شده اید؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق،) تسلیم شوند، هدایت مى یابند; و اگر سرپیچى کنند، (نگران مباش; زیرا) وظیفه تو، تنها ابلاغ (رسالت) است; و خدا نسبت به (اعمال و عقاید) بندگان، بیناست. http://www.makarem.ir/quran/#3:16 |
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 2 كاربر از saeed_s58 بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2438 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
لذا بعض مطالب قبلی را اینجا میاورم تا یاد آوری باشد: |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2439 |
عضو ثابت
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
باسمه تعالی
یکی از مواردی هم که در اسنادی! که آورده شد برای بنده سؤال شد، این بود که چرا در آیات شریفه، از حرف «في» استفاده شده و فرموده: «في الأمّیّین» و نفرموده «من الأمّیّین» و گویا «في» ظهور در ظرفیت داشته باشد. |
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 2 كاربر از saeed_s58 بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2440 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
این پست شماره ۱۱ است که چنین نوشتید:
نقل قول:
نقل قول:
|
||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2441 |
عضو ثابت
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
باسمه تعالی
و اما در خصوص ترجمه بعضی مترجمین، لازم است نکته دیگری توجه شود و آن هم اینکه برای اشاره به مصادیق، گاهی از عنوانی استفاده میشود که مخاطب با آن علقه ذهنی بیشتری دارد و آن فرد یا گروه را با آن عنوان بیشتر میشناسد. مثلاً اگر بخواهد به شخصی اشاره شود که لباس زرد پوشیده و با همان لباس بیشتر در چشم است، سعی میشود از همان عنوان استفاده شود و به جای اینکه مثلاً با اطلاعات شناسنامهای بخواهند افراد را به دنبال شخصی بفرستند، از مشخصهای که نزد مخاطب آشناتر و برای رهگیری راحتتر است استفاده میکنند. در ترجمهها هم در موارد بسیاری از این اصل استفاده شده و ملاحظه میشود که نزد عرف آن اجتماعی که ترجمه با محوریت فهم آنها تهیه شده، چه عنوانی آشناتر است و اگر از لفظی استفاده شده، به این معنی نیست که مترجم آن را لزوماً معادل دقیق لفظ استعمال شده در آیه میداند. البته گاهی هم به خاطر غلبه فضای اجتماعی و عناوین مرسوم در یک عرف، ممکن است این کار ناخودآگاه صورت گرفته باشد، که همانگونه که پیشتر هم گفته شد، در روش صحیح تحقیق علمی، در مواردی نمیتوان ترجمهها را ملاک قرار داد. |
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 2 كاربر از saeed_s58 بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2442 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
در پست ۳۷ چنین گفتید و در پست ۴۲ جواب دادم:
نقل قول:
|
||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2443 | ||||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
پست ۴۳ تا ۴۹ ادامه بحث است:
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
http://www.iranclubs.org/forums/show...6&postcount=48 و پست ۴۹ و پایان!!: نقل قول:
. |
||||||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2444 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
و اما اسناد ! :
نقل قول:
این آیه هم ناظر به دهها آیه دیگر میفرماید: اگر با تو بحث کردند بگو: من تابع ملة ابراهیم هستم و مسلمان هستم و هر کس هم که تابع من است مسلمان است، و چون حضرت ابراهیم ع، فرزندان و ذریة ایشان (و من ذریتنا امة مسلمة لک) دو گروه شدند، یکی از طریق حضرت اسماعیل که اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم، در مکه و حجاز ساکن شدند (ذریة مکّیون حضرت ابراهیم ع) و گروه دیگر از طریق حضرت اسحاق ع در کنعان بودند و در بین آنها انبیاء بنی اسرائیل (اسرائیل حضرت یعقوب ع فرزند حضرت اسحاق ع) بسیار بودند، و تورات موسی ع و انجیل عیسی ع (و رسولا الی بنی اسرائیل) در بین آنها نازل شده بود، به گروه ذریه حضرت ابراهیم از طریق حضرت اسحاق، اهل کتاب گفته میشد، یعنی کسانی که تورات و انجیل در بین آنها نازل شده بود، و به خاطر وجود تورات و انجیل، اهل کتاب به آنها گفته میشد نه کنعانیون ، (در زبان یونانی: فنیقیون)، و وقتی به دو گروه آنها هم اشاره میشد باز یهود و نصاری گفته میشد، که باز ناظر به تورات و انجیل بود، اما چون در بین ذریة حضرت ابراهیم ع از طریق حضرت اسماعیل ع (ملّة ابیکم ابراهیم هو سمّاکم المسلمین من قبل) کتاب آسمانی نازل نشده بود، آنها به نام مکّة که جدشان ابراهیم آنها را در آنجا ساکن کرده بود، شناخته میشدند، و نام مکّة أمّ القری بود، یعنی محلی که محور آبادیهای زیادی است، و لذا به ذریه حضرت ابراهیم ع از طریق حضرت اسماعیل ع که در مکه ساکن بودند، أمّیون یعنی اهل مکه، گفته میشد. اکنون به آیه نگاه کنید: بگو: من تابع ملة ابراهیم هستم و مسلمان هستم، و بگو به هر دو گروه فرزندان ابراهیم، از طریق اسحاق = الذین اوتوا الکتاب که تورات و انجیل در بین آنها نازل شده است، و از طریق اسماعیل = مکّیون (أمّیون) که اگر شما هم تابع ملة ابراهیم شدید و مسلمان شدید، پس اهل هدایت هستید، و اگر مسلمان نشدید از ملة ابراهیم فاصله گرفتید، و قالوا کونوا هودا او نصاری تهتدوا، ببنید فرزندان حضرت ابراهیم از طریق حضرت اسحاق میگویند: اگر میخواهید هدایت یابید، یا باید یهودی باشید یا نصرانی، و آیه جواب میدهد: بل ملّة ابراهیم، بلکه هدایت در ملة ابراهیم ع است که همان اسلام است. این سند! اول، که همراهی اوتوا الکتاب با أمیّین در آن واضح است که منظور چیست، تا برسیم به بعدیها. . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2445 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
چون هر پیامبری به زبان قوم خودش فرستاده میشود، و زبان فرزندان حضرت ابراهیم از طریق حضرت اسماعیل ع که از ابتدا در مکّة ساکن شده بوند زبان عربی بود، لذا در آیه ۷ سوره مبارکه شوری تصریح میکند که ما قرآن را به زبان عربی برای مردم أمّ القری (أمیّون=مکّیون) نازل کردیم: وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فيهِ فَريقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَريقٌ فِي السَّعيرِ (الشورى 7) و همچنین در آیه ۹۲ سوره انعام تصریح میکند قرآن برای انذار مردم مکّة نازل کردیم: وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ (الأنعام 92) و کلمه من حولها در آیه، شامل تمام قری میشود که مکّة مشرفة، محور آنها بود، و در آیات دیگر ذکر آنها آمده، مثلا به دنبال جریان حضرت شعیب ع پیامبر عرب: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ (الأعراف 96) أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا بَياتاً وَ هُمْ نائِمُونَ 97-- أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ يَلْعَبُونَ -98 وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا ما حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرى وَ صَرَّفْنَا الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (الأحقاف 27) ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ ..(الحشر 7) و در آیه ۵۹ سوره مبارکه قصص تصریح میکند که فرستادن پیامبر برای أمّ قری است: وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى حَتَّى يَبْعَثَ في أُمِّها رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا وَ ما كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرى إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ (القصص 59) با این توضیحات، دو کلمه (أمّیین) و (منهم) در سند! دوم، کاملا معنایش واضح است، یعنی خداوند متعال در بین مردم مکّة(أمّیین) از زبان خودشان(منهم)، پیامبری فرستاد و کتاب خودش را برایشان نازل فرمود. |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2446 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
الدر المنثور في تفسير المأثور، ج2، ص: 44 و أخرج عبد بن حميد و ابن جرير عن قتادة في قوله ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ قال قالت اليهود ليس علينا فيما أصبنا من أموال العرب سبيل و أخرج ابن جرير عن السدى قال يقال له ما بالك لا تؤدى أمانتك فيقول ليس علينا حرج في أموال العرب قد أحلها الله لنا ببینید میگویند: خدا اموال عرب را بر ما حلال کرده است! چرا عرب؟! خوب این دیگر معروف است که چرا حضرت ابراهیم ع مجبور شدند هاجر و اسماعیل را به سرزمین مکّة ببرند، و عرب، فرزندان اسماعیل هستند، فرزندان کنیز ساره، و اهل کتاب، فرزندان ساره! هر چه مال برای عرب = اهل مکّة (أمّییّن) است، خدا فرموده در حقیقت برای خود ماست! پس: لیس علینا في الامّیین سبیل، یعنی مردم مکّه که أمّ القری بود و عرب بودند و فرزندان حضرت ابراهیم از طریق حضرت اسماعیل فرزند حضرت هاجر بودند، هیچ گونه سلطهای در اموال بر ما ندارند، چون مال آنها مال خود ماست، و این حکم را به خدا نسبت میدادند، که آیه میفرماید دروغ میگویند و حکم خدا این نیست. . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2448 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
آیه شریفه: ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان، مضمون بسیاری از آیات دیگر بلکه اساس دین و إلهیّت است، در بعض آیات دیگر تصریح میکند و بعضی به وضوح مطلب واگذار میکند، مثلا: لولا أن ثبتناک لقد کدت ترکن الیهم، اگر ما تو را حفظ نمیکردیم تو خودت کارهای نبودی و همه چیزت را از دست میدادی، لئن شئنا لنذهبنّ بالذی اوحینا الیک ... ان فضله کان علیک کبیرا و... در آیه ما کنت تدری، ابتدا میفرماید(یعنی همان چیزی که شما حذف کردید!): و لقد اوحینا الیک روحا من امرنا، ما روح را بر تو وحی کردیم و به سوی تو فرستادیم، ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان، یعنی اگر این فرستادن ما نبود تو نمیدانستی که که کتاب و ایمان چیست، یعنی هیچ چیز از خودت نداری، لولا ان اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان، و معنا کاملا واضح است. و آیه پنجم و ششم را در پست ۴۸ توضیح دادم: http://www.iranclubs.org/forums/show...6&postcount=48 و در آن پست به پست دیگر هم ارجاع دادم: http://www.iranclubs.org/forums/show...65#post2296165 و آخرین آیه که به رنگ قرمز بلد کردید! یعنی آیه شریفه: و وجدک ضالا فهدی، پس جوابش را در آیه: ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان دادم، یعنی هیچ چیز از خودت نداری، نه هدایت از خودت داری و نه مال، نه دنیا و نه اخرت، هیچ چیز! و لذا بنعمة ربک فحدّث، و در آیات متعاقب: إن مع العسر یسرا، و در کلمه مع به جای بعد، نکات مهمی است، و مفسرین هم این آیه را توضیح دادند، و جالب است که در تفسیر المیزان در ذیل همین آیه، به آیه ما کنت تدری ما الکتاب استشهاد کردند: فالآية في معنى قوله تعالى: «ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ» وجدک، تو را یافت، به معنای این نیست که خدا قبل از این یافتن، خبر حال تو نداشت، و دفعتا تو را گمراه یافت و هدایتت کرد، خیر، یعنی حال تو را چنین یافت که اگر هدایت او نباشد جز گمراهی نصیب تو نبوده و نیست، و البته بحث از این آیات، و فکر در لطائف به کار فته در آنها، مجالی دیگر میطلبد. والحمد لله ربّ العالمین. . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2449 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
حال برمیگردیم به توهین شما به پیامبر اسلام ص:
نقل قول:
. |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2450 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
ناظرین آگاه توجه دارند که جوابی که سابق در توضیح أمّي دادم، بر چه آکسیوم و کنتکسی استوار بود، و قبلا به آکسیومهای دیگر اشاره کرده بودم، و هیچکدام هم منافات با یکدیگر ندارد.
اکنون بر مبنای همین آکسیوم اخیر که توضیح أمّي دادم، یک آیه جالب دیگر را هم توضیح میدهم: وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ (البقرة 78) در آیه ۷۵ میفرماید: گروهی محتوای کتاب را درک میکنند، من بعد ما عقلوه، ولی فاسد هستند، و در این آیه ۷۸ میفرماید: و گروهی دیگر هستند از اهل کتاب هستند، ولی از زبان کتاب سر در نمیاورند، اینها چه کسانی هستند؟ اینها اهل کتاب ساکن مکة هستند، جزء أمیون و مکیون هستند، و زبانشان عربی است، و نمیتوانند تورات را به زبان عبری بفهمند، حال یا از نسل اسحاق بودند و بعدها به مکه سفر کردند یا از نسل اسماعیل بودند و به اهل کتاب ایمان آورده بودند، به هر حال زبان عبری را نمیفهمند، و در آیه ۷۹ اشاره میکند که عدهای سودجو از جهل این عده سوء استفاده میکنند و چیزی را خودشان مینیسند و میگویند این تورات است. بنابر این، در این آیه هم، باز کلمه (أمّیون) به معنای مکّي است، و رمز تعبیر به أمّی و مکي این است که زبانشان عربی است و تورات را نمیفهمند، و بنابر این معنا، نمیتوان کلمه أمانيّ را به: خیال و آرزو و امثال اینها ترجمه کرد، و بسیاری از مترجمین که أمانيّ را چنین ترجمه کردند، طبق این معنا نیست، و موافق این معنا، ترجمه عده دیگری از مترجمین است که بعض آنها را میاورم: ترجمه احمد کاویانپور: بعضى از آنها (يهوديان) بیسوادند و از تورات اطلاعى ندارند جز در حد تلاوت لفظى و گمان میبرند كه بخواستهاى خود خواهند رسيد (78) ترجمه ابوالقاسم پاینده: بعضى يهودان بيسوادانند كه از تورات جز قرائتها ندانند و جز پندارگران نباشند ترجمه محمد خواجوی: برخى از عوام يهود از تورات جز خواندن بیتدبر ندانند و اينان جز گمان بران نباشند (78) ترجمه ثقفی تفسیر روان جاوید: و بعضى از آنها بيسوادانند كه نميدانند كتاب را مگر آنچه خوانده شود و نيستند آنها مگر آنكه گمان ميكنند. تفسیر ابوالفتوح رازی: و از ايشان امّيّانند ندانند نوشتن مگر خواندن از بر، و نيند ايشان مگر گمان برنده. تفسیر تاج التراجم اسفرایینی: و از جهودان گروهى امّياناند، كه ندانند از كتاب مگر آنچه بريشان خوانند علماى ايشان، و نايستند ايشان مگر بدانكه همى پندارند كه آن حقّ است واضح است که این مترجمین هر چند کلمه أماني را به معنای آرزو و خیالات معنا نکردند، و لذا مخالفتی با معنای أمّی به معنای مکّی و صاحب زبان عربی ندارد، اما باز اینها، أمّي را به معنای بیسواد و عوام معنا کردند، و این فرق دارد با معنائی که عرض کردم، و طبق یک آکسیوم واحد، همه موارد أمّی را به معنای اهل مکّة که أمّ القری است، گرفتم، و طبق آن توضیح دادم. و الله العالم . |
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
تعداد 3 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2474 | |||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
شاید تو خودت بهتر بدانی ولی برای توجیه آل الله یا خاندان خدا نیز یک چنین داستانی را سر هم کرده اند، می گویند: نقل قول:
پس لطفاً داستان سر هم نکن که اگر بنا بر داستان سرایی باشد، مسئله را می توان هزار جور پیچ و تاب داد، این هم یک جورش که از تفسیر المیزان انتخاب شده: نقل قول:
شما به من می گوید برو ده نفر آلمانی و ده نفر مسیحی بیاور و من ده نفر آلمانی مسیحی برایت می آورم. انتظار شما این بود که بیست نفر برایتان بیاورم ولی من می گویم : آلمانیها با مسیحیان جمع نمی شوند! تو خودت می گویی در میان اهل مکه، اهل کتاب نیز وجود داشتند آیا اهل کتاب با اهل مکه جمع می شوند؟! خوشبختانه در قرآن آنقدر عبارت اهل کتاب تکرار شده که دیگر هیچ جایی برای بحث و داستان بافی نگذاشته است. اهل کتاب به کسانی گفته می شود که خود را پیرو کتاب آسمانی می دانند. حقیقت این است که در قرآن، اهل کتاب مقابل الامیین قرار می گیرد و امی به کسی گفته می شود که پیرو کتاب آسمانی نیست و چون مرجع دین الهی کتاب آسمانی است، بنابر این شخص امی از دین الهی بهره ای نبرده است. |
|||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2488 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
نظر شما این است که در آیه زیر، عبارت رسولاً منهم یعنی رسولی از زبان خودشان: هُوَالَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿جمعه/٢﴾ ما مشابه همین آیه را در چند جای دیگر قرآن نیز داریم مثلا: لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ( آل عمران 164) به راستى خدا بر مؤمنان منت نهاد آنگاه كه در ميانشان پيامبرى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان كند و كتاب و حكمتشان بياموزد، در حالى كه بىترديد از پيش در گمراهى آشكارى بودند-فولادوند بطوری که ملاحظه می کنید، این دو آیه تقریباً مشابه هم هستند جز اینکه در آیه دوم بجای الامیین ، المومنین نشسته و بجای منهم نیز من انفسهم قرار گرفته است. آیا من انفسهم یعنی از زبان خودشان؟! ونیز المومنین فقط شامل عرب زبانها می شود؟ چرا خداوند بجای اینکه بگوید بلسانهم باید بگوید منهم و یا من انفسهم که در قرآن سابقه ندارد؟! |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2513 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ ۚ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ ۚ قُلْ لَا أَشْهَدُ ۚ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ بگو: شهادت چه كسى از هر شهادتى بزرگتر است؟ بگو: خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن بر من وحى شده است تا شما را و هر كس را كه به او برسد بيم دهم. آيا شهادت مىدهيد كه با اللّه خدايان ديگرى هم هستند؟ بگو: من شهادت نمىدهم. بگو: جز اين نيست كه او خدايى است يكتا و از آنچه با او شريك مىسازيد بيزارم. آیه 3 سوره جمعه نیز که در ادامه آیه مورد بحث است دارد دقیقاً به همین موضوع اشاره می کند که قرآن فقط مخصوص مردم مکه نبوده و برای همه انسانها در همه اعصار نازل شده است وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ و [نیز پیامبر را] بر مردمی دیگر [از عرب و غیر عرب] که هنوز به آنان نپیوسته اند [برانگیخت]. و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.-انصاریان |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2520 | |||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
اینهمه پیامبر را ول کردی رفتی سراغ جرجیس؟! خیلی خب من هم از همین جرجیس برات آیه می آورم که ادعای شما را باطل می سازد: نقل قول:
نقل قول:
سعی نکن دوباره بپیچونی که از همین جرجیس برات صدتا آیه دیگر می آورم آخرين ويرايش ghanet ، 2 روز پيش در 07:04AM. |
|||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2527 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
همانگونه که در پست 2261 خدمتتان عرض کردم، مفهوم روح در قرآن، غیر آن چیزی است که ما در دین مادری آموخته ایم. در فرهنگ قرآن، روح به معنای علم الهی است که آن را به طرق مختلف در اختیار بشر می گذارد: يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ فرشتگان را با روح (حامل وحى) به امر خود، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مىكند كه [مردم را] بيم دهيد كه معبودى جز من نيست، پس از من بترسيد وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ(شوری 51) هیچ بشری را نسزد که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب غیب یا رسولی [چون فرشته] می فرستد؛ پس فرشته به اذن او آنچه را بخواهد وحی می کند؛ یقیناً او بلند مرتبه و حکیم است- انصاریان در آیه بعد طریقه ارسال روح(= علم = قرآن) به پیامبر عزیزمان توضیح داده شده است: وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا ۚ مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ و همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحی کردیم] روحی را [چون قرآن] از امر خود به تو وحی کردیم. تو [پیش از این] نمی دانستی کتاب و ایمان چیست؟ ولی آن [کتاب] را نوری قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت می کنیم؛ بی تردید تو [مردم را] به راهی راست هدایت می نمایی.-انصاریان هرچند نیاز به بیان نیست، آیه دارد خطاب به پیامبر می گوید: تو قبل از دریافت آیات الهی و پیش از اینکه به رسالت مبعوث شوی، نه می دانستی دین چیست و نه ایمان. آری اگر خداوند قرآن را به رسولش وحی نمی کرد و او را به نور قرآن رهنمون نمی شد همچنان امی و بی دین باقی می ماند. |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2529 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
ختم کلام در روزگار قبل از بعثت پیامبر، لا اقل پنج طیف عقیدتی موجود بودند که به نامهای یهود ، نصارا ، صابئین، امیین و مجوس شهرت داشتند. آینه تاریخ اسلام، تصویر درخور کنکاشی از دو طیف صائبین و مجوس نشان نمی دهد اما تا حدود زیادی ماهیت یهودیان، نصرانیان و امیین را مشخص می سازد. از یهود و نصارا که بگذریم ، امیین کسانی بودند که خداوند را به عنوان یگانه خالق هستی باور داشتند و معتقد بودند ملائکه دختران او و واسطه ها و شفیعان ایشان در نزد پروردگار می باشند. لات و منات و عزی به طوری که از نامهایشان بر می آید، سه تن از این ملائکه دختر بودند که نامشان در قرآن ثبت گردیده است. امیها با وجود اینکه از دختر گریزان بودند و کراهت داشتند معلوم نیست چرا دختران را برای خداوند می گذاشتند و پسران را برای خود برمی داشتند! پیامبر در میان چنین قومی متولد گردید و با خلق و خوی آنان انس گرفت تا سر انجام یکی از آنها شد. بر خلاف باورهای فرقه ای، اینکه وی قبل از بعثت یک امی بوده هیچ چیزی از ارزشهای او نمی کاهد بلکه بیانگر این است که وی با عنایت پروردگار و جهد خویش توانسته خودرا از آئینی باطل نجات دهد و به اسلام بپیوندد. نتنها پیامبر عزیزمان، بلکه اغلب پیامبران الهی قبل از بعثت به دین مادریشان بوده اند. به عنوان مثال می توان از شعیب اسم برد: قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا ۚ قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ سران قوم او كه سركشى كردند، گفتند اى شعيب! به يقين تو و كسانى را كه با تو ايمان آوردهاند از شهر خود بيرون مىكنيم، مگر آن كه به آيين ما بازگرديد. گفت: حتى اگر دوست نداشته باشيم قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا ۚ وَمَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِيهَا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا ۚ وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ۚ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا ۚ رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنْتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ اگر ما به آیین شما بازگردیم، بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده، به خدا دروغ بستهایم؛ و شایسته نیست که ما به آن بازگردیم مگر اینکه خدایی که پروردگار ماست بخواهد؛ علم پروردگار ما، به همه چیز احاطه دارد. تنها بر خدا توکل کردهایم. پروردگارا! میان ما و قوم ما بحق داوری کن، که تو بهترین داورانی!» رها کردن دین مادری نتنها از ارزشهای پیامبر عزیزمان چیزی نمی کاهد بلکه بر آن می افزاید، لیکن بعضی باورها و ارزشهای فرقه ای را مورد هجوم قرار می دهد، ارزشهای غلطی که دراصل بنیانها و قواعد همین مذاهب و فرقه ها بوده اند. و این از آن رسوباتی است که حتماً باید از چهره آینه زلال قرآن گرفته شود تا حقیقت سریعتر نمایان گردد. بنابراین امی معنی بی سواد نمی دهد و صرفاً به اهل مکه نیز اطلاق نمی شود بلکه به کسی گفته می شود که دین الهی ندارد و پیرو کتاب آسمانی نیست و صرفاً تابع آئین و عقایدی است که در چنبره آنها از مادر زاده شده و مقدماتش را همچون زبانش از مادر آموخته است. بعد از بعثت پیامبر، امیها کم کم به مشرکین نیز معروف شدند و به این اسم مورد خطاب قرار می گرفتند. در قرآن کریم تقریباً در اکثر مواقع وقتی مشرکین بصورت المشرکین می آید منظور امیین قوم پیامبرهستند نه کس دیگری. حال ببینید همین زنگار کوچک، مخصوصا در جند ده اخیر، چه مشکلاتی را برای مردم بوجود آورده است. عده ای مرده پرست بی خرد همچون وهابیت و داعش، به بهانه اجرای حکم : فَٱقْتُلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ - مشرکین را هرجا یافتید بکشید، چه خونها که نریخته اند و چه جنایاتی که مرتکب نشده اند. |
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2535 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
ختم کلام مهمترین دلیل بر نفی أمّي به معنای «بر دین مادری» اگر واژه أمّي به معنای «بر دین مادری بودن» باشد، لا اقل در یک مورد خود را نشان میدهد، یعنی وقتی فرهنگ جمعیتی این است که از کلمه أمّی قصد میکنند که شخص بر دین مادرش باشد، ناخودآگاه در یک مورد هم باشد وقتی صحبت از دین است کلمه مادر را بر زبان میآورد، و میگوید: مادر یا مادران ما چنین مرامی داشتند یا چنین به ما آموختند، نمیشود بگوید دینم مادری است اما در هزاران مورد که از دین سخن میگوید لا اقل یک بار هم شده اسمی از این مادر به میان نیاورد، و شما اگر در آیات قرآن کریم حتی یک مورد پیدا کردید که مشرکین گفته باشند ما بر دین مادرانمان هستیم جایزه دارید! و نه تنها حتی یک مورد نگفتند که ما بر دین مادرانمان هستیم، بلکه برعکس، تا آنجا که من دیدم، بیش از بیست مورد در قرآن آمده است که ما بر دین پدرانمان هستیم! یا بر دین پدرانتان هستید، پس چگونه کلمه أمّي یعنی دین مادری؟!! ببینید چقدر این آیات (به ترتیب سور) گویاست: البقرة 170 - وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ المائدة 104 - وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ الأنعام 148 - سَيَقُولُ الَّذينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَيْءٍ الأعراف 28 - وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ الأعراف 70 - قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقينَ الأعراف 71 - قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ أَ تُجادِلُونَني في أَسْماءٍ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ الأعراف 173 - أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ يونس 78 - قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَلْفِتَنا عَمَّا وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا وَ تَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِياءُ فِي الْأَرْضِ وَ ما نَحْنُ لَكُما بِمُؤْمِنينَ هود 62 - قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا وَ إِنَّنا لَفي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُريبٍ هود 87 - قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ في أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَليمُ الرَّشيدُ هود 109 - فَلا تَكُ في مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هؤُلاءِ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ كَما يَعْبُدُ آباؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ يوسف 40 - ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إبراهيم 10 - قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى قالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا تُريدُونَ أَنْ تَصُدُّونا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبينٍ النحل 35 - وَ قالَ الَّذينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبينُ الأنبياء 53 - قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدينَ الأنبياء 54 - قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ في ضَلالٍ مُبينٍ المؤمنون 83 - لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطيرُ الْأَوَّلينَ الشعراء 74 - قالُوا بَلْ وَجَدْنا آباءَنا كَذلِكَ يَفْعَلُونَ لقمان 21 - وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِلى عَذابِ السَّعيرِ سبأ 43 - وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ رَجُلٌ يُريدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هذا إِلاَّ إِفْكٌ مُفْتَرىً الصافات 69 - إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ الزخرف 22 - بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ الزخرف 23 - وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ في قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ الزخرف 24 - قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ النجم 23 - إِنْ هِيَ إِلاَّ أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2536 | |
عضو ثابت
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
باسمه تعالی
نقل قول:
جزاکم الله خیر الجزاء آنچه از مرور این آیات به ذهن حقیر میرسد این است که صرف آیینی که پدران بر آن بودهاند، مشکلی ندارد، بلکه تبعیت از چیزی به صرف اینکه پدران بر آن بودهاند و سنجه قرار دادن هر چه پدران بر آن بودهاند، باعث گمراهی است و مذموم است. در این آیات شریفه، محور بهانهجویی آنان که به دعوت انبیاء پاسخ مثبت ندادهاند، این است که با آن سنجه موهومشان، مطابقت ندارد و نه اینکه اشکال عقلی و منطقی در آن است. با این حساب، اگر با تعقل، آیین پدران تحلیل و بررسی شود و آنچه صحیح است و حق است، تبعیت شود، هیچ اشکالی بر آن نیست. اگر هم سنجه، آیین پدران به صرف اینکه آنها بر آن بودهاند باشد، گویا امکان هیچ هدایتی نخواهد بود و همین هم چه بسا نکتهای است که نمیتوان قائل شد به اینکه شخصی بخواهد به این نحو بر آیین پدران خود باشد و پس از آن راه هدایت در پیش گیرد، چون تبعیت کورکورانه از آیین پدران و سنجه قرار دادن آن بدون مراجعه به عقل و معیار حق، چیزی نیست که بشود از آن بیرون آمد. در هیچ کجای قرآن هم چنین استدلالی از هیچ پیامبری نیامده که بگوید من آیین پدرانم را چنین یافتم و آن را معیار همه چیز قرار دادم، بلکه همواره در جبهه مقابل ایشان چنین چیزی میبینیم و حتی در یک جا هم دیده نمیشود که مثلاً گفته باشند ما هم چون شما بودیم و چنین اشتباهی را داشتیم و بعد هدایت یافتیم! آن وقت جالب است که غانت که همیشه از دیگران دلیل واضح و آشکار از قرآن طلب میکند، در اینجا هیچ دلیل واضح و آشکاری از قرآن لازم نمیبیند و چون خودش ادعا کرده لابد دیگران باید قبول کنند! آخرين ويرايش saeed_s58 ، يك روز پيش در 09:22AM. |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
كاربران ذيل از saeed_s58 بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#2537 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
أحسنت! نکته بسیار جالبی را گفتید، و اتفاقا برای اینکه دیگران را هدایت کنند و آنها را قانع کنند که به مسیر آنها بروند، ذکر اینکه ما هم روزی مثل شما بودیم، بسیار تاثیرگذار است، خود همین غانت، مکرر گفته است که من هم مثل شما چه کارها در دین مادریم که نکردم!! آیا مناسب نبود پیامبران بگویند که شما دیدید که ما هم مثل شما مثلا برای بتها سجده میکردیم یا قربانی میکردیم و.... و بعد حق را یافتیم و از دین مادری فاصله گرفتیم، اما هیچ کجا چنین تذکر راهگشا و تاثیرگذاری مشاهده نمیشود، چرا؟ چون ممکن نیست پیامبری از طریق شرک، به پیامبری برسد، قرآن میفرماید: ان الشرک لظلم عظیم، و میفرماید: وقتی حضرت ابراهیم ع از خداوند متعال خواستند که امامت را به فرزندان ایشان هم عطا کند جواب آمد: لا ینال عهدی الظالمین، به ظالم از فرزندان شما نمیرسد، و چه ظلمی بالاتر از شرک؟! نکته دوم که قبلا اشاره کردید، چندین آیه قرآن است که پیامبران به دین پدری خود که همان توحید و اسلام است افتخار میکنند! همیشه دین پدری بد نیست، تعصب و تقلید کورکورانه، بد است، چون پدر، رفته است، میروم، بد است، و چون پدر، صحیح رفته است، میروم، خوب است، بلکه مایه افتخار به چنین پدری است، حضرت ابراهیم ع راه پدر بتپرست را ترک میکنند، اذ قال لابیه و قومه ما تعبدون قالوا نعبد اصناما فنظل لها عاکفین، و فرزندان ایشان به راه ایشان افتخار میکنند، این آیات به وضوح این را میرساند: البقرة 133- أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ يوسف 38- وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائي إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ ما كانَ لَنا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ذلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنا وَ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ الحج 78- وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبيكُمْ إِبْراهيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ وَ في هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصيرُ . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2538 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
. |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2539 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
وَ إِذَا تُتْلىَ عَلَيْهِمْ ءَايَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْءَانٍ غَيرِْ هَاذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لىِ أَنْ أُبَدِّلَهُ مِن تِلْقَاى نَفْسىِ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلىََّ إِنىِّ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبىِّ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ(15) قُل لَّوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لَا أَدْرَئكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَ فَلَا تَعْقِلُونَ(16) ترجمه مكارم، ص: 210 و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مىشود، كسانى كه ايمان به لقاى ما (و روز رستاخيز) ندارند مىگويند: «قرآنى غير از اين بياور، يا آن را تبديل كن! (و آيات نكوهش بتها را بردار)» بگو: «من حق ندارم كه از پيش خود آن را تغيير دهم فقط از چيزى كه بر من وحى مىشود، پيروى مىكنم! من اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از مجازات روز بزرگ (قيامت) مىترسم!» (15) بگو: «اگر خدا مىخواست، من اين آيات را بر شما نمىخواندم و خداوند از آن آگاهتان نمىكرد چه اينكه مدّتها پيش از اين، در ميان شما زندگى نمودم (و هرگز آيهاى نياوردم) آيا نمىفهميد؟!» (16) این آیه بزنگاه حرف غانت است، مناسبترین موضع است که اگر پیامبر بر دین آنها بودند تذکر داده شود، اما شما را بخدا نگاه کنید تعبیر قرآن را!!! فقد لبثت فیکم عمرا من قبله!! من قبلا مدتی از عمر خود را بین شما سپری کردم! همین و بس! چقدر مناسب بود که بگوید: مگر ندیدید که مدتی از عمر خود را بر دین شما بودم؟! اما چون نبود، نیست! . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2540 | |||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
حسین! تو عادت داری وقتی سوتی می دهی یه چند روزی ول می کنی تا آبها که از آسیاب افتاد دوباره بر می گردی روز از نو ، روزی از نو. آخرین بار که سوتی دادی درباره ملائکه و خوشگلها و چه می دانم از این حرفها بود. یه چند روزی سر کردی زیر آب بعد دوباره پیدات شد.
این بار هم چون پاسخی از شما دریافت نکردم، گفتم شاید طبق روال ول کردی رفتی، من هم بحث مربوط به امی را ختم کردم، حالا اگر دوست داری دوباره شروع کنی باید اول پاسخ پستهای گذشته را بدهی: نقل قول:
اینهمه پیامبر را ول کردی رفتی سراغ جرجیس؟! خیلی خب من هم از همین جرجیس برات آیه می آورم که ادعای شما را باطل می سازد: نقل قول:
نقل قول:
سعی نکن دوباره بپیچونی که از همین جرجیس برات صدتا آیه دیگر می آورم |
|||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2541 | ||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
قصد داشتم تمام پستهای شما را به ترتیب پاسخ دهم، ولی این دفعه آمدم دیدم ختم کلام نوشتید! من هم از ختم شروع کردم!! هر چند وقتی دیدم جواب دادید تعجب کردم، چون گفتید اسناد شما همه را زمینگیر کرده، و کس نیاید به جنگ افتاده! حسین اگر چند کلمه جواب داده، خلاصه زمینگیر روی زمین افتاده است! حرفی ندارد تا شما مجبور شوید جواب به او بدهید! زمینگیر افتاده، لایق جواب نیست تا به خودتان زحمت جواب بدهید! به هر حال از همین پست اخیر شروع میکنم و اگر خداوند متعال مشیت قاهرهاش تعلق گرفت بقیه را هم بررسی میکنم. نقل قول:
قتاده میگوید: آیه شریفه که میفرماید: خدای سبحان در امّیین پیامبری از آنها مبعوث کرد،، این گروه از عرب، أمّتی بودند أمّي، در آنها کتابی نبود که آن را بخوانند، پس خدای سبحان پیامبر اسلام را در بین آنها مبعوث فرمود الخ اما (من) در کلام او میتواند برای بیان جنس باشد، و (من العرب) خبر اول، و (أمّة أمّیة) خبر بعد خبر باشد، و بنابر این سخن او دقیقا میتواند عین همان چیزی که من گفتم را بگوید: قتاده میگوید: آیه شریفه که میفرماید: خدای سبحان در امّیین پیامبری از آنها مبعوث کرد،، این گروه، از عرب بودند(فرزندان اسماعیل)، أمّتی بودند أمّي (ساکن مکة)، (و چون در مکه بودند از زمان حضرت اسماعیل ع دربین آنها کتاب آسمانی نازل نشده بود، بر خلاف فرزندان حضرت ابراهیم از طریق اسحاق، که قبلا توضیح دادم تورات و انجیل در بین آنها نازل شده بود) در آنها کتابی نبود که آن را بخوانند، پس خدای سبحان پیامبر اسلام را در بین آنها مبعوث فرمود الخ ببینید دقیقا میگوید: عرب که فرزندان ابراهیم ع از طریق اسماعیل ع بودند، کتاب آسمانی بین آنها نازل نشده بود، و لذا نامی نداشتند جز: أمّي، یعنی ساکنین أمّ القری از فرزندان ابراهیم ع، یعنی مکّيون. و عبارت ابن عباس در نقل دوم شما، روشنتر است، میگوید: اول چیزی که از قرآن نسخ شد، امر قبله بود، و حکمت آن این بود که ابتدا جلب نظر یهود(فرزندان اسحاق که اهل کتاب بودند) شود، و ۱۷ ماه به طرف بیت المقدس (قبله اهل کتاب در سرزمین کنعان) نماز خواندند تا عدهای از یهود ایمان بیاورند، و وقتی آنها متابعت حضرت کردند، و راه هموار شد، بدین وسیله شروع به دعوت أمّیین (مکّیون) که از عرب بودند (یعنی فرزندان اسماعیل) بنمایند، (و در آن وقت، تغییر قبله به سوی مکّة، مناسبت تام با دعوت مکیون داشت). ببینید باز (من) در عبارت او برای بیان جنس است، اما شما برای تبعیض گرفتید، و به خاطر دارم قبلا در بعض تاپیکها توضیحات مفصلی در فرق بین من تبعیض با من جنس با ذکر مثالهای متعدد عرض کردم. . |
||||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
كاربران ذيل از hosyn بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#2542 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
در اینجا بعض توضیح فرق من برای تبعیض با جنس آمده است:
نقل قول:
نقل قول:
|
||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2545 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
حسین! بدون اینکه داستان درست کنی و دسته جات اسماعیلی (بی سوادی) اسحاقی(باسوادی) راه بیندازی، بر طبق معادله ای که خودت آن را تعریف کردی: عرب = اهل مکّة = أمّییّن این دو عبارت را ترجمه کن: 1- الْأُمِّيين من الْعَرَب 2- من الْعَرَب أمة أُميَّة لَيْسَ فِيهَا كتاب يقرأونه درضمن مگر امیها = اهل مکه = عرب ، سواد خواندن نوشتن داشتند که بتوانند کتاب بخوانند؟ |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2546 | |||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
نقل قول:
۱- الأمّیون من العرب = اهل مکّه از عرب هستند، مثل: الایرانیون من الآریانین، یعنی ایرانیها از آریاییها هستند(یعنی از نژاد آنها، نه بعضی از آنها). جمله دوم هم به این صورت ناقص است، و مبتدا (نهاد) را از آن حذف کردید،(اسم کان) و فقط گزاره را آوردید، و صحیح آن این است: ۲- کان هذا الحيّ من الْعَرَب أمة أُميَّة لَيْسَ فِيهَا كتاب يقرأونه = این گروه(یعنی الأمیین در آیه) از عرب بودند، أمتي ساکن در مکة، در بین آنها کتاب آسمانی که قرائت کنند نداشتند. نقل قول:
. |
|||
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2547 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
|
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2548 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
میگویند ۱۷ نفر مرد و یک نفر زن، سواد خواندن و نوشتن داشتند:
تفسير نمونه، ج6، ص: 400 اصولا در محيط حجاز به اندازهاى باسواد كم بود كه افراد باسواد كاملا معروف و شناخته شده بودند، در مكه كه مركز حجاز محسوب میشد تعداد كسانى كه از مردان میتوانستند بخوانند و بنويسند از 17 نفر تجاوز نمیكرد و از زنان تنها يك زن بود كه سواد خواندن و نوشتن داشت «1». __________________________________________________ (1) فتوح البلدان بلاذرى ط مصر صفحه 459. [.....] . |
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2549 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
|
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2550 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2551 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,001
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
وَأخرج ابْن أبي شيبَة وَالْبُخَارِيّ وَمُسلم وَأَبُو دَاوُد وَالنَّسَائِيّ وَابْن مرْدَوَيْه عَن ابْن عمر قَالَ: قَالَ رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم إِنَّا أمة أُميَّة لَا تكْتب وَلَا تحسب وان الشَّهْر كَذَا وَكَذَا وَضرب بِيَدِهِ سِتّ مَرَّات. الدر منثور جلد 3 صفحه 574 |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
![]() |
#2552 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,407
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
ثانیا: واقعا عبارت فارسی را اینطور میفهمید؟ قبلا عبارت فارسی واضح من را سوتی گرفتید! و اکنون میگویید: (وقتی پیامبر لااقل 17 نفر کاتب در مکه داشته چرا این را گفته است) ، این ۱۷ نفر در مکه بودند، و در مکه همه میخواستند دین را از بین ببرند! گمان کردید این ۱۷ نفر اهل مکه، همگی ملازم پیامبری که قبول ندارند شده بودند تا وحی او را بنویسند؟! مسلمان نشده وحی مینویسند؟! ثالثا: این روایت ربطی به بحث ما ندارد، چون از بحثهای معروف، این است که خواندن و نوشتن، دو مقوله جداگانه هستند، کسانی هستند میتوانند بخوانند اما نمیتوانند بنویسند، به عبارت قبلی خودتان نگاه کنید، بحث خواندن و نوشتن بود، و نیز در عبارت قتاده که نقل کردید: کتاب یقرأونه بود، و منظور کتاب آسمانی بود که آن را بخوانند هر چند نتوانند بنویسند، در این آیه سوره مبارکه اسراء که مکي است، پس از: فابی اکثر الناس الا کفورا و قالوا....: أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقى فِي السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلاَّ بَشَراً رَسُولاً (الإسراء 93) ببینید کلمه (نقرؤه) میگوید ما اهل مکه آن را بخوانیم، و یک وجه معنای أمانيّ را قبلا عرض کردم که تلاوت بدون فهم معنا بود، (و بالعیان در بین فارسی زبانان میبینیم) پس این روایت تنها میگوید ما نمیتوانیم بنویسیم و حساب کنیم. رابعا: این روایت میگوید: ما امتی هستیم که حساب را نمیدانیم، و حال آنکه قرآن در دو سوره مکي میگوید: لتعلموا عدد السنین و الحساب، چگونه خطاب به مردمی که حساب نمیدانند دو بار به آنها گوشزد کنند که این نظام منازل قمر برای این است که شماره سالها و حساب را بدانید؟! خامسا: و اما محتوای این روایت، پس بخش اصلی آن را انداختید! (و قبض واحدة) اگر این عبارت بیفتد کل معنا خراب میشود! چون میتواند این روایت ناظر به کار یهود در تقویم عبری باشد، این تقویم هر چند بر اساس گردش ماه است، یعنی قمری است، اما تطبیق بر سال شمسی میشود توسط کبیسهای که قبل از اسلام علمای یهود آن را آوردند، لذا این روایت میگوید: ما مکیون امتي مکي هستیم از فرزندان ابراهیم از طریق اسماعیل که مثل فرزندان ابراهیم از طریق اسحاق، کتاب(زیج) و حساب سالها نداریم، و آنچنان نیست که آنها حساب میکنند و طبق آن حساب مثلا ماه قمری را سی روز یا بیشتر میگیرند، خیر، ممکن است ما همان ماه را کمتر از سی روز بگیریم، (قبض واحدة) دنبال ضرب بیده ست مرات است، یعنی حضرت دست خود را شش مرتبه اشاره کردند، یعنی شش تا پنج تا،(پنج انگشت) که مجموع میشود سی روز، و قبض واحدة، یعنی سپس یک انگشت را بستند، یعنی شد بیست و نه روز! و فرمودند ما مکیون فرزندان اسماعیل، زیج نمینویسیم و اهل حساب کبیسه نیستیم، در دهخدا میگوید: زیج (معرب ، اِ) معرب زیگ است و آن کتابی باشد که منجمان احوال و حرکات افلاک و کواکب را از آن معلوم کنند، پس منظور روایت از ما نمینویسیم، نوشتن معمولی نیست، بلکه نوشتن تقویم و محاسبه زیجگونه است تا حساب سالها معلوم شود. بنابر این کلمه أمّي در این روایت میتواند به همان معنای مکّي باشد که توضیح دادم. . |
|
![]() ![]() |
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
كاربران ذيل از hosyn بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#2553 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,002
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
http://wiki.islamicdoc.org/wiki/inde...%D9%86%DB%8C_) حسین! جداً می گویم: دیگر از این پیچوندنها خسته شده ام. خواهش می کنم اجازه بده بحثم را درباره مفهوم امیین تمام کنم بعد درخدمت خواهم بود.لطف کن تا این مبحث تمام نشده چیزی ننویس که اگر بنویسی جوابت را نخواهم داد. |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#2554 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,408
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
فتوح البلدان (ص: 453) وحدثني الوليد بن صالح ومحمد بن سعد، قالا: حدثنا محمد بن عمر الواقدي عن خالد بن الياس عن أبي بكر بن عبد الله بن أبى جهم العدوى قال: دخل الإسلام وفي قريش سبعة عشر رجلا كلهم يكتب عمر بن الخطاب وعلي بن أبي طالب، وعثمان بن عفان، وأبو عبيدة بن الجراح، وطلحة ويزيد ابن أبي سفيان، وأبو حذيفة بن عتبة بن ربيعة، وحاطب بن عمرو أخو سهيل بن عمرو العامري عن قريش، وأبو سلمة بن عبد الأسد المخزومي، وأبان بن سعيد بن العاصي بن أمية، وخالد بن سعيد أخوه، وعبد الله بن سعد بن أبي سرح العامري، وحويطب بن عبد العزى العامري وأبو سفيان ابن حرب بن أمية، ومعاوية بن أبي سفيان، وجهيم بن الصلت بن مخرمة بن المطلب بن عبد مناف، ومن حلفاء قريش العلاء بن الحضرمي. میگوید وقتی اسلام ظهور کرد، ۱۷ نفر در قریش بودند که نوشتن را میدانستند، (نه در مکه آنطور که تفسیر نقل کرد) و از این ۱۷ نفر، ابوسفیان و پسرش معاویه را نام میبرد! آیا کسی احتمال میدهد که ابوسفیان کاتب وحی در مکه بوده باشد؟ و اما لینکی که آدرس دادید، کلامش در نویسندگان وحی در مکه است خواه مکّي و قرشي باشند یا نباشند، مثلا یکی از آنها را سالم مولی ابی حذیفه نام میبرد که اهل اصطخر، و فارسیالاصل بود، علاوه اینکه غالب منابع این لینک، کتب علوم قرآنی متاخر است که شاید در صدد جمعآوری تا حد ممکن هستند، و گرنه از منابع قدیمی چیزی جمع و جور و دستهبندی شده نمیدانم. بر چشم دوست گرامی، چند پست سابق هم مانده که جواب نیاز دارد، میگذارم برای بعد اگر توفیق بود إن شاء الله تعالی، ولی به شرط اینکه بحثتان، توهین به اعتقادات دیگران که برای آن زحمت کشیدهاند نباشد، اینجا سفرهای گسترده است که مدیران سایت برای بهرهمندی کاربران پهن کردهاند، و کسی که سر سفره، حال تهوع داشته باشد، باید ملاحظه دیگران هم بکند، بنده به سهم خودم یکی از مخاطبین ضعیف شما هستم، گاهی چنان اعصاب شکن حرف میزنید که بی اختیار شروع به نوشتن میکنم. آخرين ويرايش hosyn ، يك دقيقه پيش در 04:25PM. |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#2556 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,003
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
|
|
![]() |
![]() |
![]() |
#2558 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,411
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
البته این چند پست هم که نوشتم به دنبال این بود که شما با عنوان: ختم کلام! (پست ۲۵۲۹) أمّي بودن را توضیح دادید، ولی اکنون میگویید میخواهم بحثم راجع به مفهوم أمّيین را تمام کنم! مگر ختم کلام، چند تاست؟ و نیز بررسی جوابهای قبلی شما هم خودش نوعی تکمیل بحث است اگر ضمیمه شود، لذا هر چه را نوشتم که مربوط به بحث است، با اجازه شما ارسال میکنم. . |
|
![]() |
![]() |
كاربران ذيل از hosyn بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |
![]() |
#2564 | |||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,411
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
آیا سابقه مردم مکه را که قرآن بیان میفرماید داستانسرائی است؟! آیا رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ(إبراهيم 37) داستان سرایی است؟! آیا وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ(البقرة 127) داستان سرایی است؟! آیا رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ (البقرة 128) داستان سرایی است؟! آیا مِلَّةَ أَبيكُمْ إِبْراهيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ وَ في هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ(الحج 78) داستان سرایی است؟! آیا دعای حضرت ابراهیم ع برای أمّ القری شدن مکّة توسط ذریة ایشان، داستانسرایی است: رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي بِوادٍ غَيْرِ ذي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ (إبراهيم 37) نقل قول:
مثالی که شما زدید، در مورد ملیتی بود که رنگ دیانت نداشته باشد، حال به مثال من توجه کنید: ده نفر از اهل سنت با ده نفر از ایرانیها مناظره کردند. این مثال را به هر کس که آگاه است نشان دهید، چه میفهمد؟ آیا میگوید: این سخن اشتباه است؟ یا اینکه میگوید: ایراني در اینجا، نماد تشیع است، و منظور این است که دو گروه شیعه و سنی مناظره کردند؟ بلی در میان اهل مکة میتواند اهل کتاب باشد، همانگونه که در میان ایرانیها میتواند سني باشد، اما کسی در فهم جمله: ده نفر از اهل سنت با ده نفر از ایرانیون مناظره کردند، مشکلی ندارد، کما اینکه مکّي نماد قریش باشد مشکلی ندارد. نقل قول:
. |
|||
![]() |
![]() |
![]() |
#2565 | ||||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,411
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
خیلی مشابه قشنگی آوردید! قرآن میگوید: خدا در بین مؤمنین، پیامبری از خودشان فرستاد، و قرآن میگوید: خدا در بین بی دینها، پیامبری از خودشان فرستاد! پس: مؤمنین = بی دینها ! همین تناقض، شاهد این است که نمیشود گفت: بعث في المؤمنین رسولا منهم، و بعث في الکفار رسولا منهم، مگر به اینکه کلمه (منهم) دو جور معنا شود. (من انفسهم) یعنی او هم مثل آنها بشر است، نه اینکه او هم مثل آنها مؤمن است، و (منهم) یعنی او هم مثل آنها عرب است، نه اینکه او هم مثل آنها بت پرست است! نقل قول:
نقل قول:
نقل قول:
. آخرين ويرايش hosyn ، يك دقيقه پيش در 10:39PM. |
||||
![]() |
![]() |
![]() |
#2567 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,005
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
بنده قویاً معتقدم بهترین روش برای فهم معانی کلمات قرآن، قبل از هر چیز خود این کتاب بزرگ است. کسانی که از این روش استفاده می کنند، برای فهمیدن و تفهیم معانی کلمات و موضوعات قرآنی، مجبور نیستند وقت خود را صرف خواندن داستانهای ساختگی کنند و بعد آیات را در قالب تنگ آنها بریزند و به ضرب همین قصه ها به خورد مستمعین و خوانندگان بدهند. خداوند در کتابش اگر فهم مبحث و موضوعی برای همگان لازم بوده، آن را بخوبی توضیح داده و مفصل گفته و هیچ نیازی به داستان بافی و قصه پردازی باقی نگذاشته است. به مرور که آیات مربوطه را مورد بحث و بررسی قرار دادیم، متوجه خواهیم شد؛در فرهنگ قرآن امی به کسی اطلاق می شود که از کتاب آسمانی بهره ای نبرده و از حقایق آن غافل مانده است.
اگر فعلاً نخواهیم زیاد راه دور برویم، آیه 78 سوره بقره برای درک معنای حقیقی امی جای خوبی به نظر می رسد: وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ و از آنها (بنی اسرائیل) عده ای امی هستند که از کتاب آسمانی و دین الهی جز ظن و گمانشان وآنچه دلخواهشان می باشد، نمی دانند. غالب مفسرین و مترجمین، کلمه امیون را بی سوادان معنا کرده اند. در آیات دیگر نیز به همین صورت بوده و اگر کسی هم آن را به اهل مکه اطلاق کرده، نهایتاً مجبور شده آمار اکثر قریب به اتفاق مکیان چهارده قرن پیش را بیسواد اعلام کند تا این مفهوم در کلمه امی لحاظ شود. در این میان عده ای نیز، امیها را کسانی دانسته اند که از کتاب آسمانی و وحی بی بهره بوده اند. اگر با چشمان باز به آیه فوق بنگریم، خواهیم دید دارد حرف این عده را تایید می کند: ویژگی بارز امیها این است که از کتاب آسمانی( = دین الهی) جز پندار خویش و آنچه دلخواهشان است دیگر چیزی نمی دانند. به عبارت دیگر امیون = الذین لا یعلمون الکتاب الا امانی. در آیه بعد خداوند به کسانی که این پندارهای باطل را به دست خود می نویسند و به خدا نسبت می دهند تهدید می کند: فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ پس واى بر آنها كه كتاب را با دستهاى خود مىنويسند و سپس مىگويند: اين از جانب خداست، تا آن را به بهاى ناچيزى بفروشند. واى بر آنها از دست نوشتههاشان و واى بر آنها از آنچه كسب مىكنند-بهرامپور آخرين ويرايش ghanet ، 10 ساعت پيش در 05:22AM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#2570 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,005
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
امانی چیست؟ امانی به وعده های دروغ و فریبنده ای گفته می شود که که شخص به آنها غره می شود و میل پیدا می کند در حالی که نتنها با تعالیم کتاب خدا همخوانی ندارند ، بلکه در این کتاب هیچ اثری از آنها پیدا نمی شود. خداوند یک نمونه از موارد امانی را در کتابش چنین نقل می کند: وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ ۗ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ و گفتند: کسی داخل در بهشت نخواهد شد الا آنکس که یهودی یا نصرانی باشد. این فقط دلخواه و آرزوی شماست، بگو اگر راست می گویید دلیلتان را بیاورید. یا در جایی دیگر می فرمایند: لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ ۗ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا به دلخواه و امانی شما و اهل کتاب نیست، هرکس کار بدی کند جزایش را خواهد دید و غیر خدا یار و یاوری نخواهد یافت. ![]() آخرين ويرايش ghanet ، 15 دقيقه پيش در 03:26PM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#2572 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,413
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
برهان چیست؟ گفتار کسانی که جز از ناحیه خداوند نگویند، و برهان تنها کلام عصمت است. این آیات سوره مبارکه حدید حساب همه را روشن میکند: خداوند میفرماید منافقین در گام چهارم گرفتار أماني میشوند، (و غرّتکم الأمانيّ) آرزوها آنها را میفریبد، اما سه گام قبل آن برمیدارند: ۱- خود را به فتنه میاندازند. ۲- درنگ کرده و زود به حل مشکل نمیپردازند. ۳- با حل نشدن مشکل به شک و تردید میافتند. ۴- در حال تردید، آرزوها سراغ آنان آمده و ایشان را میفریبد. روز بروز حق، مؤمنین نور دارند: يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَينَْ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِم بُشْرَئكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَالِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(12)حدید (اين پاداش بزرگ) در روزى است كه مردان و زنان باايمان را مینگرى كه نورشان پيشرو و در سمت راستشان بسرعت حركت مىكند (و به آنها مىگويند بشارت باد بر شما امروز به باغهايى از بهشت كه نهرها زير (درختان) آن جارى است جاودانه در آن خواهيد ماند! و اين همان رستگارى بزرگ است! (12) منافقین التماس مؤمنین میکنند تا از نور آنها استفاده کنند اما: يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُواْ وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُواْ نُورًا فَضُرِبَ بَيْنهَُم بِسُورٍ لَّهُ بَابُ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ(13) روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگويند: «نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم!» به آنها گفته مىشود: «به پشت سر خود بازگرديد و كسب نور كنيد!» در اين هنگام ديوارى ميان آنها زده مىشود كه درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب! (13) مگر با هم نبودیم؟: يُنَادُونهَُمْ أَ لَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُواْ بَلىَ وَ لَاكِنَّكمُْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمَانىُِّ حَتىَ جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ(14) آنها را صدا مىزنند: «مگر ما با شما نبوديم؟!» مىگويند: «آرى، ولى شما خود را به هلاكت افكنديد و انتظار (مرگ پيامبر را) كشيديد، و (در همه چيز) شكّ و ترديد داشتيد، و آرزوهاى دور و دراز شما را فريب داد تا فرمان خدا فرا رسيد، و شيطان فريبكار شما را در برابر (فرمان) خداوند فريب داد! (14) ... سخت شدن دل، و فسق، مانع خشوع: أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ أَن تخَْشَعَ قُلُوبهُُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الحَْقِّ وَ لَا يَكُونُواْ كاَلَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيهِْمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبهُُمْ وَ كَثِيرٌ مِّنهُْمْ فَاسِقُونَ(16) آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حقّ نازل كرده است خاشع گردد؟! و مانند كسانى نباشند كه در گذشته به آنها كتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهايشان قساوت پيدا كرد و بسيارى از آنها گنهكارند! (16) .... شرط پاداش و نور، علاوه بر ایمان به خدا، ایمان به پیامبران الهی ع: وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُوْلَئكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشهَُّدَاءُ عِندَ رَبهِِّمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ كَذَّبُواْ بَِايَاتِنَا أُوْلَئكَ أَصحَْابُ الجَْحِيمِ(19) كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردند، آنها صدّيقين و شهدا نزد پروردگارشانند براى آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ايمان) شان و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، آنها دوزخيانند. (19) ... تاکید بر ایمان به پیامبر بالخصوص برای کسب نور: يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ءَامِنُواْ بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَينِْ مِن رَّحْمَتِهِ وَ يجَْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(28) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تقواى الهى پيشه كنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد كه با آن (در ميان مردم و در مسير زندگى خود) راه برويد و گناهان شما را ببخشد و خداوند غفور و رحيم است. (28) صرف ادعای اهل کتاب آسمانی بودن، کاری از پیش نمیبرد: لِّئَلَّا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَلىَ شىَْءٍ مِّن فَضْلِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ(29) تا اهل كتاب بدانند كه قادر بر چيزى از فضل خدا نيستند، و تمام فضل (و رحمت) به دست اوست، به هر كس بخواهد آن را میبخشد و خداوند داراى فضل عظيم است! (29) فضل خداست به هر بخواهد میدهد، ولو غانت عکس آن را برای استهزاء به مؤمنین و رسول صادق امین ص بگذارد! معنای و لا یجد له من دون الله وليّا را نمیفهمد! . آخرين ويرايش hosyn ، 29 دقيقه پيش در 04:40PM. |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#2573 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,413
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
نقل قول:
سؤال: اگر أمّي به معنای دین مادری است، پس چرا در هزاران آیات قرآن، وقتی صحبت از دین و آیین و روش و زبان و هر چه فکرش بکنید، پیش آمده، حتی یک مورد اسمی از مادران نیست؟ بلکه بر عکس همه جا نام پدران است؟ . |
||
![]() |
![]() |
![]() |
#2574 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,007
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
با توجه به آنچه از آیات قرآن درباره امانی برایتان نوشتم و اینکه امیون بنی اسرائیل جز امانی چیزی از کتاب نمی دانند- لا یعلمون الکتاب الا امانی ، مشخص می کند که در اینجا منظور از الکتاب ، کتاب آسمانی بوده و در قرآن نیز غالباً به این معنا آمده است. خداوند در کتاب شریفشان فرموده اند: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا بر ادیان باطل چیره گرداند هرچند مشرکان را خوش نیاید با توجه به اینکه یگانه وظیفه انبیاء الهی ابلاغ وحی و رساندن کتاب آسمانی بوده در نتیجه کتاب آسمانی مشتمل بر هدایت و دین حق است و کسانی که از کتاب، جز امانی و پندارهای باطل چیزی نمی دانند در اصل بی دین هستند هرچند که خودشان هرگز این را نخواهند پذیرفت. شما کلمه امی را به هر معنایی که دوست داشتید حمل کنید؛ خواستید آن را بیسواد معنا کنید یا اهل مکه و ام القری یا کسی که دینش مادریست یا هر معنای دیگری که می توانید برایش پیدا کنید. این در نتیجه کار زیاد تأثیر گذار نخواهد بود چون ویژگی بارز شخص امی این است که از کتاب آسمانی خود غافل است و دینش بر اساس یک مشت امانی و پندارهای باطل بنا نهاده شده است. همانگونه که قبلاً بارها و بارها خدمتتان عرض کرده ام، خداوند برای همه امتها نماز را مقرر فرموده تا پیر و جوان ، زن و مرد، بیسواد و با سواد بتوانند در جلسات آن شرکت کنند و دین الهی را مستقیماً از کلام خودش دریافت نمایند. آخرين ويرايش ghanet ، 2 ساعت پيش در 07:09PM. |
![]() |
![]() |
![]() |
#2575 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,007
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
حسین حرف من همان است که خدمتت عرض کردم، پس سئوالت را بگذار برای بعد از اتمام این مبحث.
|
![]() |
![]() |
![]() |
#2576 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,415
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
وَ اخْتَارَ مُوسىَ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتهُْمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَ إِيَّاىَ أَ تهُْلِكُنَا بمَِا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِىَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بهَِا مَن تَشَاءُ وَ تهَْدِى مَن تَشَاءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَ ارْحَمْنَا وَ أَنتَ خَيرُْ الْغَفِرِينَ(الأعراف155) وَ اكْتُبْ لَنَا فىِ هَاذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فىِ الاَْخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابىِ أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَ رَحْمَتىِ وَسِعَتْ كلَُّ شىَْءٍ فَسَأَكْتُبهَُا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ الَّذِينَ هُم بَِايَاتِنَا يُؤْمِنُونَ(156) الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبىَِّ الْأُمِّىَّ الَّذِى يجَِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فىِ التَّوْرَئةِ وَ الْانجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنهَْئهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَ يحُِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَ يحَُرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَئثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلَالَ الَّتىِ كاَنَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ ءَامَنُواْ بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِى أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(157) قُلْ يَأَيُّهَا النَّاسُ إِنىِّ رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِى لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ يُحْىِ وَ يُمِيتُ فََامِنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبىِِّ الْأُمِّىِّ الَّذِى يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِمَاتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(الأعراف158) شما به جای اینکه این آیات را ترجمه کنید و قضاوت را به مخاطب واگذار کنید، چون میدانید ترجمه کنید تمام است کار!! دیگر از سیاق آیات کسی از شما نمیپذیرد که أمّي به معنای مذموم باشد، به جای ترجمه، به توضیح من درآوردی دست زدید و گفتید: نقل قول:
چقدر تفاوت است که بگوییم متابعت کنید از پیامبر اهل مکه که بشارت ظهور او از مکه را پیامبران پیشین دادند، تا اینکه مثل شما بگوییم متابعت کنید از پیامبری که (ویژگی بارز او این است که از کتاب آسمانی خود غافل است و دینش بر اساس یک مشت امانی و پندارهای باطل بنا نهاده شده است.)!!!! . |
||
![]() |
![]() |
![]() |
#2577 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,415
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
این پست را که سابق ارسال کردم، پست بسیار مهمی بود:
نقل قول:
آخرين ويرايش hosyn ، يك دقيقه پيش در 09:28PM. |
|
![]() |
![]() |
![]() |
#2578 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,009
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
در قرآن شش بار از کلمه امی بصورت جمع و مفرد استفاده شده ، در پنج مورد که مخاطب پیامبر و قومش بوده اند بصورت الامی و الامیین که همراه با الف و لام عهد است بکار رفته و در یک مورد که مخاطب بنی اسرائیل بوده ، به شکل امیون و بدون الف و لام آمده و این می تواند حاکی از آن باشد که در اینجا منظور اهل مکه بودن نیست چرا که در غیر اینصورت امیون نیز باید بصورت الامیون می آمد.
در قرآن سابقه ندارد که نام رسولی به موطنش اضافه شده باشد و اگر به النبی الامی اشاره شده جهت تشویق مردم به ایمان آوردن است. می خواهد بگوید کسی که خودش قبلاً پیرو کتاب آسمانی نبوده و دین الهی نداشته حالا دارد به آیات الهی که بر او وحی می شوند ایمان می آورد تا آنها نیز ایمان بیاورند: قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ بگو ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم، آن خدایی که ملک آسمانها و زمین از آن اوست و جز او خدایی نیست، همان خدایی که زنده می کند و می میراند. پس به خدا و رسولش ایمان بیاورید، همان پیامبری که قبلاً دینی نداشت و حالا به خدا و کلماتش ایمان می آورد، از او پیروی کنید باشد که ره یابید. به همین ترتیب در سوره جمعه می خوانیم: هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ اوست خدايى كه به ميان مردمى بىكتاب پيامبرى از خودشان مبعوث داشت تا آياتش را بر آنها بخواند و آنها را پاكيزه سازد و كتاب و حكمتشان بياموزد. اگر چه پيش از آن در گمراهى آشكار بودند،- آیتی بدیهی است، امیهایی که آیه فوق دارد از آنها صحبت می کند، جزء مومنین هستند و شاید سالهاست که در این طیف قرار می گیرند با این وجود آیا بهتر نبود بجای اینکه بگوید: بعث فی الامیین رسولاً می فرمود: بعث فی المومنین رسولا؟ خیر. چون همه اینها قبلاً آشکارا در گمراهی بوده اند و بعد از آمدن رسول ایمان آورده اند و اصولاً رسول فرستاده شده تا به نور هدایت الهی ، امیین را به مومنین تبدیل کند. پس وقتی خداوند می فرمایند: النبی الامی منظور این نیست که او الآن هم امی است بلکه این موضوع به قبل از بعثت و دریافت وحی بر می گردد: وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا ۚ مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ و همين گونه ما روحى از امر خود را [به صورت قرآن] به تو وحى كرديم، [و گر نه] تو نمىدانستى كتاب چيست و ايمان كدام است؟ ولى ما آن را نورى ساختيم كه هر يك از بندگان خود را كه بخواهيم به وسيله آن هدايت مىكنيم، و بىترديد تو [مردم را] به راه راست هداي- بهرام پور( بدون شرح) اگر شخص هر چقدر هم تقلی کند و پیچ و تاب بخورد، نمی تواند آیه فوق را به چیزی دیگر توجیه نماید و نظریه خود را در قالب آن بریزد مگر به این شکل: ![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
#2582 | ||
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,418
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
شاهکلید فهم وصف (الأمّي) در دو آیه سوره مبارکه اعراف، کلمه (یجدونه) در آیه اول است، چون آیه میگوید چیزی را میگویم که یهود و نصاری آن را در تورات و انجیل مییابند، پس نمیتوان با چشم بسته به لغت عرب نگاه کرد و أمّی را معنا کرد، بلکه باید به تورات و انجیل مراجعه کرد و از آنها شاهد آورد که أمّي یعنی چه؟ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبىَِّ الْأُمِّىَّ الَّذِى يجَِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فىِ التَّوْرَئةِ وَ الْانجِيلِ (اعراف 157) چرا حاضر نیستید کلمه (یجدونه مکتوبا) را که به (الأمّي) چسبیده ببینید و ترجمه کنید؟! آیا در قرآن شما نیست؟! امروزه وقتی لینک مستقیم بشارت تورات را میبینید که کوه فاران را تعیین میکند، چه وزنی دارد جمله شما: (در قرآن سابقه ندارد که نام رسولی به موطنش اضافه شده باشد): اولا: اینجا موطن مکانی محض نیست، بلکه موطن یک گروه عظیم از ذریه حضرت ابراهیم ع است که نماد اسلام وعده داده شده توسط حضرت ابراهیم است، ملّة ابیکم ابراهیم هو سمّاکم المسلمین من قبل، و من ذریتنا أمّة مسلمة لک، مکه در اینجا مثل بنی اسرائیل در آیات دیگر، نماد ذریه حضرت اسماعیل ع است. ثانیا: اگر فرض بگیریم که در قرآن، نام رسولی به موطنش اضافه نشده باشد، اینجا هم خود قرآن، رسول خدا ص را به موطنش اضافه نکرده است، بلکه نقل میکند که یهود و نصاری، بشارت ظهور این پیامبر را در تورات و انجیل مییابند، و وقتی در تورات، بشارت کمال ظهور امر را از کوه فاران میبینیم، میفهمیم که قرآن کریم، نقل توصیف کتاب تورات و انجیل میکند، نه اینکه خودش توصیف کند. نقل قول:
. |
||
![]() |
![]() |
تعداد 2 كاربر از hosyn بابت نوشتن اين پست تشكر كردهاند : |
![]() |
#2584 |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: Mar 2016
پاسخها: 1,009
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
هدف بنده از طرح موضوع امی بودن پیامبر و قومش به هیچ وجه این نیست که بخواهم آن را بعنوان نقطه ضعفی برای او مطرح کنم. پیامبر عزیز و شریفمان، به لطف خداوند آنقدر خمیرمایه داشت و خداوند در او دید که به رسالتش برگزید و بر مردمان برتریش بخشید.
کاسه از آش داغتر بودن نشانه چاپلوسی و تملق است، این اعمال و اکتسابات اشخاص می باشد که در پیشگاه الهی درخور مجازات و پاداش است و خداوند هرگز به چاپلوسی و تملق بها نمی دهد. این همه در قرآن نقل کسانی است که به رسول الله فحش داده اند و دیوانه اش خطاب کرده اند، کجا خداوند خلق را برای احقاق حقوق او شورانده و دادو بیداد راه انداخته است؟ خداوند تکلیف ما را با انبیاء مشخص کرده و آب پاکی را روی دست همگان ریخته است: ![]() اینکه پیامبر شریفمان قبل از رسالت بی دین بوده موضوعی است که در قرآن به طرق مختلف مورد اشاره قرار گرفته و این مسئله چیزی از ارزشهای والای آن رسول گرانقدر نمی کاهد اما برای باورهای باطل و بی اساس فرقه ای، مشکل بوجود می آورد و آنها را متزلزل می سازد. باورهایی همچون معصومیت انبیاء، چه قبل و چه بعد از مبعوث شدن. رجوع به همین باورهای غلط است که ملأ مذاهب و فرقه ها را آشفته می سازد و به فکر چاره می اندازد. البته بعضی نیز سیاسی کاری می کنند و قصد گل آلود کردن آب را دارند تا ماهی خود را از آن بگیرند. |
![]() |
![]() |
![]() |
#2586 | |
عضو ثابت
تاريخ ثبت نام: May 2008
پاسخها: 1,418
|
ج: دین مادری؛ حق یا ناحق؟
نقل قول:
وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(127) رَبَّنَا وَ اجْعَلْنَا مُسْلِمَينِْ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(128) رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنهُْمْ يَتْلُواْ عَلَيهِْمْ ءَايَاتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِْكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الحَْكِيمُ(129) وَ مَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فىِ الدُّنْيَا وَ إِنَّهُ فىِ الاَْخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ(130) ترجمه كاويانپور، ص: 20 هنگامى كه ابراهيم و اسماعيل ديوار خانه (كعبه) را بالا میبردند (گفتند) پروردگارا (اين خدمت را) از ما بپذير، زيرا تو شنواى دانايى. (127) پروردگارا، ما را مطيع اوامر خود قرار بده و از نسل ما امتى مسلمان كه مطيع اوامر تو باشند بوجود آورد و آداب عبادت خود را (اعمال حج را) بر ما نشان بده و توبه ما را بپذير كه تو حقيقتا توبه پذير و مهربانى. (128) پروردگارا، از ميان آنان پيامبرى براى مردم بفرست تا آيات تو را بر آنان بخواند و به آنان كتاب و حكمت بياموزد و آنها را (از گناه) پاك سازد. در حقيقت تو تواناى با حكمتى. (129) جز افراد سفيه و نادان چه كسى از آئين ابراهيم روى بر میتابد؟ در صورتى كه ما او را در اين جهان انتخاب كرديم و او در آخرت از صالحان است. (130) توجه فرمایید: ۱- در آیه ۱۲۸ حضرت ابراهیم و اسماعیل ع دعا میکنند که خدایا از فرزندان ما امتي مسلمان قرار ده. ۲- در آیه ۱۲۹ دعا میکنند خدایا در بین این فرزندان مسلمان ما پیامبری مبعوث کن. ۳- در آیه ۱۳۰ خداوند متعال میفرماید: هر کس از ملّة ابراهیم ع یعنی اسلام و مسلمان بودن روی برتابد، سفیه و نادان است. بنابر این، آیا پیامبر اسلام از ملة ابراهیم ع خارج بودند؟ پس دعای حضرت ابراهیم ع چه شد؟ پس خمیرمایه داشتن پیامبر خدا ص که غانت هم اعتراف میکند با سفاهتی که آیه میگوید، چگونه جمع میشود؟ هم خمیرمایه نبوت دارد و هم خارج از ملةابراهیم است و سفیه است!! این هم شارات قرآن که غانت میگوید! خوب دقت کنید! و آیه (لقد منّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم) گذشت که غانت را به تناقض انداخت! مؤمنین = أمیین = بی دینها!! اما اینجا: و ابعث فیهم، یعنی مسلمین، چقدر مناسب: بعث فیهم، یعنی مؤمنین است! . |
|
![]() |
![]() |
كاربران ذيل از hosyn بابت اين نوشته مفيد تشكر كردهاند : |