بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۸

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:

















************
تقریر آقای صراف:
شنبه 25/8/1398

· ممکن است در مآل ببینیم که جهت منفی در اصل معنای ضاد نباشد و چه بسا شاهد آن کلمه رضا و امثال آن باشد.

· ادامه از مجمع البیان:

... و قيل البأساء القتل و الضراء الفقر و قيل هو ما يتعلق بمضار الدين من حرب و خروج من الأهل و المال و إخراج فمُدحوا بذلك إذ توقعوا الفرج بالصبر

· یعنی مضار دینی برایشان پیش آمد و آنها صبر کردند

«وَ زُلْزِلُوا» أي حُرّكوا بأنواع البلايا و قيل معناه هنا أُزعِجوا بالمخافة من العدوّ و ذلك لفرط الحيرة

· در روایاتی بود که دال بر قراءات دیگری بود که صاحب مستدرک در فصل الخطاب آورده بود و آن قرائت: «و زلزلوا ثمّ زلزلوا» بود.

· آیا این قرائت مناسب آیه شریفه هست؟

· در قرائت فعلی که مطرح شده بود، آیا بخاطر بأساء و ضرّاء، زلزلوا؟ یا اینکه حوادث دیگری سبب زلزلوا شد؟

· آیا واو در اینجا واو ترتیب است یا عطف است به معنای دیگری؟

· حال در قرائت دیگر که «زلزلوا ثمّ زلزلوا» باشد یک احتمال هست که ممکن است زلزلوا اول مربوط به بأساء و دومی مربوط به ضرّاء باشد. یا اینکه بگوییم اقوامی بودند که حالشان مطابق قرائت اول و اقوامی هم بودند که وضعیتشان مطابق قرائت دوم.

«حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‏ نَصْرُ اللَّهِ» قيل هذا استعجال للموعود كما يفعله الممتحَن [کسی که مورد سختی و محنت قرار گرفته] و إنما قاله الرسول استبطاء للنصر على جهة التمنّي و قيل إن معناه الدعاء لله بالنصر و لا يجوز أن يكون على جهة الاستبطاء لنصر الله لأن الرسول يعلم أن الله لا يؤخره عن الوقت الذي توجبه الحكمة

ثم أخبر الله سبحانه أنه ناصر أوليائه لا محالة فقال «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ» و قيل إن هذا من كلامهم بأنهم قالوا عند الإياس «مَتى‏ نَصْرُ اللَّهِ» ثم تفكروا فعلموا أن الله منجز وعده فقالوا «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ» و قيل أنه ذكر كلام الرسول و المؤمنين جملة و تفصيلا و قال المؤمنون «مَتى‏ نَصْرُ اللَّهِ» و قال الرسول «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ» كقوله جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ أي لتسكنوا بالليل و لتبتغوا من فضله بالنهار.

· حتی در «حتی یقول الرسول»، غایت است. آیا غایت تکوینی است یا غایت مقصود از اخذ بالبأساء و الضرّاء بوده باشد و لازم نیست که آمده باشد و تحقق خارجی پیدا کرده باشد.