بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۷

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:














************
تقریر آقای صراف:
دوشنبه 27/1/1397

· تفاوتی که روش او دارد که می‌گوید بعد از سی سال به آن رسیدم (و البته عجیب است که می‌گوید من بعداً حرف ابن قتیبه را دیدم با وجودی که رشته او بوده. البته ممکن است دیده بوده اما ذهن او هنوز به آن پختگی نرسیده تا قدر آن را بداند. وقتی تا مدتی اعتقاد به مبانی خاصی داشته، یک چیزهایی را براحتی ازش رد شده اما وقتی گیر کرده و در فضای تحقیق آمده جور دیگری به آن نگاه می‌کند)، یک وجه روش‌شناسانه و تجریدی است. بردن سبعة احرف در یک کلمه، تجریدی نیست و موردی است. اما او بعد از تأمل می‌گوید این هفت، هفت نوعی است و علی سبعة انحاء من الاختلاف.

· تجرید در هر علمی یک گام بسیار بلند است و هرچه تجرید بیشتری باشد، از نظر علمی ارزش بالاتری دارد.

... وَلَا زِلْتُ أَسْتَشْكِلُ هَذَا الْحَدِيثَ وَأُفَكِّرُ فِيهِ وَأُمْعِنُ النَّظَرَ مِنْ نَيِّفٍ وَثَلَاثِينَ سَنَةً حَتَّى فَتَحَ اللَّهُ عَلَيَّ بِمَا يُمْكِنُ أَنْ يَكُونَ صَوَابًا إِنْ شَاءَ اللَّهُ، وَذَلِكَ أَنِّي تَتَبَّعْتُ الْقِرَاءَاتِ صَحِيحَهَا وَشَاذَّهَا وَضَعِيفَهَا وَمُنْكَرَهَا، فَإِذَا هُوَ يَرْجِعُ اخْتِلَافُهَا إِلَى سَبْعَةِ أَوْجُهٍ مِنَ الِاخْتِلَافِ لَا يَخْرُجُ عَنْهَا، وَذَلِكَ:
إِمَّا فِي الْحَرَكَاتِ بِلَا تَغْيِيرٍ فِي الْمَعْنَى وَالصُّورَةِ [صورت: رسم بدون نقطه و حرکات]: نَحْوَ (الْبُخْلِ) بِأَرْبَعَةٍ (وَيَحْسَبُ) بِوَجْهَيْنِ،
أَوْ [في الحرکات] بِتَغَيُّرٍ فِي الْمَعْنَى فَقَطْ نَحْوَ فَتَلَقَّى آدَمُ [آدمَ] مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ [کلماتٌ]، وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ [أی بعد مدّة]، وَ (أَمَهٍ) [أی بعد نسیان]،
وَإِمَّا فِي الْحُرُوفِ بِتَغَيُّرِ الْمَعْنَى لَا الصُّورَةِ نَحْوَ (تَبْلُوا وَتَتْلُوا) وَ (نُنَحِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ) وَنُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ،
أَوْ عَكْسِ ذَلِكَ نَحْوَ (بَصْطَةً وَبَسْطَةً) وَ (الصِّرَاطَ وَالسِّرَاطَ) ،
أَوْ [في الحروف] بِتَغَيُّرِهِمَا [بتغیر الصورة و المعنی] نَحْوَ (أَشَدَّ مِنْكُمْ، وَمِنْهُمْ) وَ (يَأْتَلِ وَيَتَأَلَّ) وَ (فَامْضُوا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ) ،
وَإِمَّا فِي التَّقْدِيمِ وَالتَّأْخِيرِ نَحْوَ (فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ) (وَجَاءَتْ سَكْرَتُ الْحَقِّ بِالْمَوْتِ) [سکرت الموت بالحق]،
أَوْ فِي الزِّيَادَةِ وَالنُّقْصَانِ [در رسم و صورت] نَحْوَ (وَأَوْصَى وَوَصَّى) [هردو در مصحف عثمانی] وَ (الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى) [ناظر در آثار قرن سوم برایش اطمینان حاصل می‌شود که در آن زمان، قراءات مخالف مصحف عثمان مستنکر نبوده و برای بیان آن، صحیح بخاری شاهد بسیار خوبی است]

فَهَذِهِ سَبْعَةُ أَوْجُهٍ لَا يَخْرُجُ الِاخْتِلَافُ عَنْهَا، ...

· ابن جزری چند شاخصی که دخیل در امر است را بیان کرد. مقصود او از اختلاف در حروف بدون اختلاف صورت، آن اختلافی است که با نقطه‌گذاری معلوم می‌شود. لذا اختلاف بین ملک و مالک را در قسم دوم می‌داند که اختلاف در حرکت است با تغیر در معنا (توجه شود که رسم عثمانی مراد است که ملک و مالک مثل هم نوشته می‌شوند)

· باید توجه شود که خط ناسخ عثمان متأخر از نزول است اما فرموده‌اند نزل القرآن علی سبعة احرف و حال آنکه یکی از عناصر مؤثر در تقسیم‌بندی و جور کردن هفت وجه، رسم عثمانی است و اگر جور دیگری نگاه شود و مبنا رسم عثمانی نباشد، یک چیز داخل در یک قسم می‌شود و با مبنا قرار دادن رسم عثمانی، داخل در قسم دیگر، مگر آنکه بگوییم رسم هم توقیفی است