بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۶

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:















************
تقریر آقای صراف:
یکشنبه 19/9/1396

إبراز المعاني من حرز الأماني (ص: 601)
... وعجبت من شيخنا أبي الحسن [یعنی سخاوی که شاگرد خود شاطبی بوده] -رحمه الله- كيف لم ينقل هذا التعليل في شرحه مع كونه في إعراب النحاس وهو كثير الأخذ منه ...

· سه وجه: 1- ننجی بوده که نون ساکن ادغام شده در ج 2- فعل ماضی مجهول بوده و ارسال الیاء شده (یعنی اسکان الیاء) 3- نُنَجّی که نون مفتوح آن افتاده

· اینکه ابوشامه می‌گوید استاد ما این وجه سوم را نیاورده، در عبارت ابن جزری هم این وجه سوم مخفی شده و معلوم می‌شود که او نجّی می‌دانسته که اسکان یاء شده

· در کتاب الصلاة مرحوم شیخ ج1 ص355 در متن کتاب چیزی می‌فرمایند که محققین کتاب در پاورقی گفته‌اند خودش را نیافتیم و حال آنکه در عبارت دانی است در جامع البیان ج2 ص859 و در النشر ج1 ص10 از دانی حکایت کرده

· آدرس بعدی که در ص356 گفته‌اند پیدا نکردیم مربوط به عبارتی در الاتقان سیوطی ج1 ص263 و در النشرص18 می‌شود

· در ص357 مرحوم شیخ گفته که چه کسی گفته که این قراءات سبع یا عشر متواتر است و بعضی انکار کرده‌اند.

كتاب الصلاة (للشيخ الأنصاري)؛ ج‌1، ص: 357
نعم، طعن بعض شرّاح الشاطبية على مثل نجم الأئمة و الزمخشري و الزّجاج، من أرباب العربيّة الطاعنين في قراءة القرّاء، بأنّهم اعتمدوا في قواعدهم الكليّة و فروعهم الجزئيّة على كلام أهل الجاهليّة، و بنقل الأصمعي و نحوه ممن يبول على قدمه نظما و نثرا و يحتجّون به، و يطعنون تارة في قراءة نافع، و اخرى في قراءة ابن عامر، و مرّة في قراءة حمزة و أمثالهم، فإنّهم إن لم يعتقدوا تواتر القراءة فلا أقلّ من أن يعتبروا صحّة الرواية من أرباب العدالة «5».
______________________________
(5) شرح الشاطبية: لا يوجد لدينا.

كتاب الصلاة (للشيخ الأنصاري)، ج‌1، ص: 358‌
و هذا الطعن كما ترى مردود بأنّه بعد ما ثبت أنّ القرآن منزّل على لسان الأصمعي و نحوه ممّن يبول على قدمه، و لم يثبت صحّة قراءة حمزة في لسانهم و لا تواترها عن النبيّ صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم، فتخطئة اجتهاد حمزة في قراءته لا تقدح في عدالته. [اگر اجتهاد باشد، حرف درستی است اما وقتی محور، سماع باشد اگرچه اجتهاد هم بوده باشد، دیگر نمی‌توان گفت که تخطئه اجتهاد حمزه است. آنها می‌گویند که حمزه می‌گوید من شنیدم و او راوی عادل است]
و منه يظهر ضعف ما حكاه في ذلك الشرح- أيضا- عن بعض أهل التفسير [قشیری شیرازی] الطاعن على الزجاج المخطّئ لقراءة الجر المذكورة: أنّ مثل هذا الكلام مردود عند أئمة الدين، لأنّ القراءات التي قرأها القرّاء ثبتت عن النبيّ صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم تواتر يعرفه أهل الصنعة، فمن ردّ ذلك فقد ردّ على النبيّ صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم، و هذا المقام محذور لا يقلّد فيه أئمة اللغة و النحو، انتهى.

· ابن الحداد حلی که واسطه است بین شهید اول و علامه در اجازه شاطبیه، دارد می‌گوید که فن قرائت نزد علمای قدیم به عنوان یک فن متداول بوده (نیاز به اصلاح دارد)

· شهید ثانی در شرح حال خودشان فرمودند که من شاطبیه را نزد فلانی خواندم و من چهار تا از قراء سبعه را پیش او خواندم و خواستم بقیه را کامل کنم که کامل نشد پس معلوم می‌شود که فقط تشریفاتی نبوده و کامل می‌خوانده‌اند

· تواتر در آیات شریفه و در قرآن تواتری موضوعی و اخبار به یک واقعه نیست بلکه تواتر یک کلام است که مشتمل بر کلمات و حروف و ... است و نسبت به هر کدام از اینها دارای تشکیک است. فضای تواتر یک فضای دوارزشی نیست که بگوییم هست یا نیست. تک تک موارد اختلاف را می‌گذاریم زیر میزان تا ببینیم در هر موردی چه وضعی است.

· پس هم سماع بوده و هم چون کلام بوده، احتمال دخالت اجتهادات هم هست.