بسم الله الرحمن الرحیم
جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۶
فهرست جلسات مباحثه تفسیر
تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است
************
تقریر جدید:
************
تقریر آقای صراف:
(دوشنبه ۲۵ محرم شهادت امام سجاد علیه السلام)
سهشنبه 25/7/1396
· مرحوم قاضی سعید وقتی میخواهند آن لحظه اول ظهور الفاظ را بگویند، میفرمایند (ص63):
· اذا تنزلت حقیقة .... و ذلک علی محاذاة تنزل ذلک الامر الی ان یتنهی الی اللوح ... یعنی متصور شدن حقایق بصورت کلام به محاذات نزول است و اخذ جبرئیل پس از آن قرار میگیرد
· ایشان میگویند که در مرحله ابلاغ این کار را انجام میدادند ولی اگر چنین باشد از نظر اثباتی سنگ روی سنگ بند نمیشود.
· اما اگر چنین میبود که حضرت وقتی قرائت میفرمودند هر کس چیزی میشنید، داعی بر نقل آن به عنوان اعجاز زیاد بود. ایشان از این روایت هم چیزی دقیقاً خلاف آنچه که در جلسات پیشین برداشت و تبیین شد برداشت فرمودهاند:
علل الشرائع ؛ ج1 ؛ ص126
8 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ الماذراني [الْمَادَرَائِيُ] بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو قِلَابَةَ عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا غَانِمُ بْنُ الْحَسَنِ السَّعْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُسْلِمُ بْنُ خَالِدٍ الْمَكِّيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى كِتَاباً وَ لَا وَحْياً إِلَّا بِالْعَرَبِيَّةِ فَكَانَ يَقَعُ فِي مَسَامِعِ الْأَنْبِيَاءِ ع بِأَلْسِنَةِ قَوْمِهِمْ وَ كَانَ يَقَعُ فِي مَسَامِعِ نَبِيِّنَا بِالْعَرَبِيَّةِ فَإِذَا كَلَّمَ بِهِ قَوْمَهُ كَلَّمَهُمْ بِالْعَرَبِيَّةِ فَيَقَعُ فِي مَسَامِعِهِمْ بِلِسَانِهِمْ وَ كَانَ أَحَدُنَا لَا يُخَاطِبُ رَسُولَ اللَّهِ بِأَيِّ لِسَانٍ خَاطَبَهُ إِلَّا وَقَعَ فِي مَسَامِعِهِ بِالْعَرَبِيَّةِ كُلَّ ذَلِكَ يُتَرْجِمُ جَبْرَئِيلُ ع عَنْهُ تَشْرِيفاً مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَه
· چند چیز در رساله ایشان نیست و یکی از آنها بازگشت این احرف سبعه به تدوین تکوین بودن قرآن است. (اجری علی سبع)
· یکی از آنها حرف ابوفاخته است و برگشت به ام الکتاب و ام الکتاب بودن فواتح السور (حروف مقطعه)
· نکته دیگری که جای آن خالی است مسأله نشانهشناسی است و لازم است ضوابط آن مد نظر قرار گیرد. ما نگاشت یک حوزه روی یک حوزه دیگر داریم و نگاشت حوزه تکوین روی حوزه تدوین را میخواهیم بررسی نماییم. و در اینجاست که این بحث مطرح میشود که آیا اول چیز لفظ بوده یا نقش بوده یا چیزی غیر از این دو.
· از نوشته ایشان در نگاه اول ممکن است سوء برداشت شود که اصحاب نقل به معنی میکردهاند اما ایشان تأکید میفرمایند که مقصودشان این نیست بلکه این شنیدن را در قوای آنها ایجاد میکردهاند.
· لازم است توجه شود که نزل با ابلغ فرق دارد و مقام نزول با مقام ابلاغ نباید خلط شود ولی به نظر میرسد در این رساله، این دو با هم مخلوط شده است که سماع به صورت طولی نزد اصحاب صورت میگرفته به سعه وجودی و قرب و بعد از پیامبر(ص) تلقی میشده در یک مجلس.