بسم الله الرحمن الرحیم

جلسات تفسیر-بحث تعدد قراءات-سال ۹۵

فهرست جلسات مباحثه تفسیر

تقریر سابق آقای صراف، در ذیل صفحه است


************
تقریر جدید:















************
تقریر آقای صراف:
شنبه 18/10/1395

· تناسب حکم و موضوع از جمله چیزهایی است که در ذهن بشر نقش اساسی ایفا می‌کند و گاهی آیه شریفه چوری ذهن را تکان می‌دهد و سؤالاتی ایجاد می‌شود.

· در مورد آیه شریف انا عرضنا الامانة ... فأبین ... انه کان ظلوماً جهولاً این سؤال می‌شود که پس آسمان‌ها و زمین علم داشتند و انسان نداشت؟ با وجودی که آن امانت به آن سنگینی را می‌خواهد به دوش بکشد می‌سازد با ظلوم جهول به آن معنا؟ روایتی که ظلوم به معنای مفعول و جهول به معنای مجهول القدر را مطرح می‌کند، فضا را عوض می‌کند.

· هر واژه‌ای که در نظر بگیریم دو صورت می‌تواند داشته باشد: جلالی و جمالی.

معاني الأخبار ؛ النص ؛ ص232
قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا قَالَ يَقُولُونَ لَا عِلْمَ لَنَا بِسِوَاكَ- قَالَ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع‏ الْقُرْآنُ كُلُّهُ‏ تَقْرِيعٌ‏ وَ بَاطِنُهُ تَقْرِيبٌ‏.

· سؤال: عبارتی نقل شده که وقتی قرار شد کلامی یک اقیانوس در خود جا بدهد نقش کلمات چندمنظوره مثل ضمیر و موصول و اسماء اشاره، خیلی مهم است. اینها حالتی دارند که می‌توانند ریسمان‌های باز یک جمله را به جاهای مختلف گره بزنند.

· در آیه شریفه قل ما یعبأ بکم ربی ... فقد کذبتم ... چون هر تکذیبی با مکذِّب و مکذَّب رابطه برقرار می کند و در آیه شریفه نسبت با مکذَّب رها شده و ریسمان باز است، چون ذکر نشده است.

· عناصر مفرد موجود در جمله با هم رابطه دارند و با تغییر نقش‌های نحوی معانی مختلفی به وجود می‌آید.

· در ادامه گفته شده که اما اینها نیز برای کتاب الهی کم است، لذا باید زبانی باشد که حروف مصوِّت نداشته باشد و اعراب داشته باشد (گاهی با موضع یک چیز نقشش را مشخص می کنیم مثل انگلیسی، اما در عربی، جای خاص تعیین‌کننده نیست بلکه با اعراب تعیین می‌شود). بلکه این زبان باید حرکات صرفی و جاهای ارتباطی هم داشته باشد (در زبان عربی مَلِک و مُلک مصل هم نوشته می‌شوند و در زبان‌هایی که حروف مصوت دارند این امکان ندارد).

· آیا این گفتار که حروف مصوت نداشته باشد ارتباطی به روایت اول باب حدوث الاسماء دارد؟ پاسخ: دو بحث و دو فضا است و این اصطلاح دیگری است.

الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏1 ؛ ص112
1- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:- إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ اسْماً بِالْحُرُوفِ غَيْرَ مُتَصَوِّتٍ وَ بِاللَّفْظِ غَيْرَ مُنْطَقٍ وَ بِالشَّخْصِ غَيْرَ مُجَسَّدٍ وَ بِالتَّشْبِيهِ غَيْرَ مَوْصُوفٍ وَ بِاللَّوْنِ غَيْرَ مَصْبُوغٍ مَنْفِيٌّ عَنْهُ الْأَقْطَارُ مُبَعَّدٌ عَنْهُ الْحُدُودُ مَحْجُوبٌ‏ عَنْهُ‏ حِسُ‏ كُلِ‏ مُتَوَهِّمٍ مُسْتَتِرٌ غَيْرُ مَسْتُور ...