ظهور حضرت مهدى از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (6/ 18)
«سر سلسله سلاطين حجاز در عصر ما كه در تعصّب دينى و غلوّ در تسنّن مشهورند، طبق صلاحديد و به فرمان وى، علماى بزرگ، اسامى خلفاى چهارگانه و عشره مبشّره و فقهاى اربعه را با حروف طلايى برجسته هركدام در دايره بزرگى در بلندى دور تا دور بناى جديد مسجد النبى(صلى الله عليه وآله وسلم)نوشته، و از جمله اسامى دوازده امام، هركدام با لقب مخصوص به خود همان طور كه شيعه معتقد است، نوشته شده است، بدينگونه:
على المرتضى(رضي الله عنه)، حسن المجتبى(رضي الله عنه)، حسين الشهيد(رضي الله عنه)، على زين العابدين(رضي الله عنه)، محمّد الباقر(رضي الله عنه)، جعفر الصادق(رضي الله عنه)، موسى الكاظم(رضي الله عنه)، على الرضا(رضي الله عنه)، محمّد التقى(رضي الله عنه)، على النقى(رضي الله عنه)، حسن العسكرى(رضي الله عنه)، محمّد المهدى(رضي الله عنه)».(1) )
و براى آگاهى بيش تر يادآور مى شويم كه احمد بن مستضىء بنور اللّه، خليفه عبّاسى نيز كه يكى از بهترين و داناترين خلفاى آل عبّاس بوده است، در سال 606 هجرى قمرى دستور داد تا سرداب منسوب به امام زمان(عليه السلام)را تعمير كنند، و ميان صفّه و سرداب درى از چوب ساج بسيار عالى و زيبا كار گذارند.
بر روى اين در نوشته است:
(بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ * قُلْ لا أَسأَلَكُمْ عَلَيهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ في الْقُرْبى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إنَّ اللّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ).(2) )
«هذا ما أمر بعمله سيّدنا ومولانا الإمام المفترض الطاعة على جميع الأنام، أبوالعبّاس أحمد الناصر لدين اللّه أميرالمؤمنين وخليفة ربّ العالمين الّذي طبّق البلاد إِحسانه وعدله . . . وحسبنا اللّه ونعم الوكيل، وصلّى اللّه على سيّدنا خاتم النبيين وعلى آله الطاهرين وعترته وسلّم تسليماً».
__________
(1) ـ دانشمندان عامّه و مهدى موعود، ص 158.
(2) ـ سوره شورى، آيه 23.
ظهور حضرت مهدى از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (6/ 19)
و در داخل صُفّه بر پشت چوب ساج نوشته است:
«بسم اللّه الرحمن الرحيم، محمّد رسول اللّه، أميرالمؤمنين عليّ وليّ اللّه، فاطمة، الحسن بن علي، الحسين بن علي، علي بن الحسين، محمّد بن علي، جعفر بن محمّد، موسى بن جعفر، علي بن موسى، محمّد بن علي، علي بن محمّد، الحسن بن علي و محمّد بن الحسن القائم بالحقّ عليهم السلام».(1) )
مرحوم محدّث قمى(رحمه الله) در كتاب «تتمة المنتهى» درباره اين درب مى نويسد:
«در زمان ما كه سنه 1335 هجرى است، آن در موجود است، و به اعلا درجه امتياز منبّت كارى شده، و الحقّ در صناعت نجّارى از نفايس روزگار است. و با آن كه اين همه زمان بر آن گذشته و در مرور دهور به حفظ و نگاهدارى آن اعتنا نشده و بعض جاهاى آن را شمع و چراغ سوخته اند، هنوز مثل بهترين جواهر جلوه گر است».(2) )
عالم بزرگوار محدّث نورى(رحمه الله) نيز در كتاب «كشف الاستار» پس از نقل تعمير سرداب شريف به دستور الناصر لدين اللّه، مى نويسد:
«اگر ناصر عقيده نداشت كه سرداب مزبور، منسوب به حضرت مهدى(عليه السلام)است و يا محلّ ولادت ويا موضع غيبت و يا مقام بروز كرامت آن بزرگوار است، هرگز دستور نمى داد تا آن را تعمير و بازسازى كنند و با مخارج گزافى آن را تزيين نمايند.
و اگر تمام علماى عهد ناصر در انكار وجود حضرت مهدى(عليه السلام) و متولّد شدن آن حضرت متفق بودند، بر حسب عادت انجام چنين كارى دشوار و بلكه اقدام او به تعمير سرداب با اين كيفيت محال بود.
__________
(1) ـ كشف الاستار، ص 43 و در چاپ ديگر، ص 75 ـ 76.
(2) ـ تتمة المنتهى، جلد سوّم منتهى الآمال، ص 368 ـ 369.
ظهور حضرت مهدى از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان (6/ 20)
بنابراين، ترديدى نيست كه در ميان علماى آن عصر، كسانى بوده اند كه مانند گروهى ديگر از پيشينيان ايشان، دور از هرگونه تعصّب و بد نظرى عقيده داشته اند كه مهدى موعود(عليه السلام) جز بر پسر امام حسن عسكرى(عليه السلام) كه در سرداب سامرّا غايب شده، قابل تطبيق نيست و ناصر هم به همين جهت اقدام به تعمير و تزيين سرداب سامرّا ـ يعنى محلّ غيبت حضرت مهدى(عليه السلام) ـ نموده است».
سپس محدّث نورى(قدس سره) در دنباله سخنان خود مى گويد:
«علّت اين كه ما ناصر خليفه عبّاسى را در شمار دانشمندان معتقد به وجود حضرت مهدى(عليه السلام) آورديم، اين است كه ناصر از لحاظ فضل و دانش در ميان محدّثان عصر خود ممتاز بوده است; زيرا ابن سكينه و ابن اخضر و ابن نجّار و ابن دامغانى از وى روايت كرده اند».(1) )
از آنچه نقل نموديم، اين معنا به خوبى روشن مى شود كه از نظر اكثريّت علماى عامّه، مهدى موعود اسلام همان «ابوالقاسم محمّد بن الحسن(عليهما السلام)» فرزند امام حسن عسكرى(عليه السلام) است كه از دودمان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و فاطمى و علوى و نهمين فرزند امام حسين(عليه السلام) است.
زيرا اكثريّت قريب به اتّفاق ايشان گفته اند كه ابوالقاسم محمّد بن الحسن العسكرى(عليه السلام)در سال 255 هجرى در شهر سامرّا متولّد شده، و او هم نام و هم كُنيه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) است و خلف صالح و مهدى و حجّت و قائم منتظر و غايب از ديده ها خوانده مى شود، و اين گفتار با شخص ديگرى غير از پسر امام حسن عسكرى(عليه السلام)تطبيق نمى كند. چون اين اسم و كنيه و لقب، نه با آنها كه پيش از ولادت وى دعوى مهدويّت كرده اند قابل تطبيق است، و نه با آنها كه پس از ولادت او چنين ادعايى كرده اند.