الفاظ شناخت
الفاظ شناخت
اصطلاحات و واژه هاي فلسفي (ص: 7)
383 - شناخت - Cognition
فرهنگ رياضي محمد110 (1/ 91)
3314 - cognition - شناخت
3315 - cognitive - تشخيصي
فرهنگ رياضي محمد110 (1/ 157)
5646 - diagnosis - تشخيص، شناخت، عيب يابي
5647 - diagnosis system - سيستم تشخيص
5648 - diagnosis time - زمان تشخيص
فرهنگ رياضي محمد110 (1/ 173)
6164 - distinction - تشخيص، بازشناخت، فرق، امتياز،برتري، ترجيح، تفاوت، تمايز
6165 - distinguish - تميز دادن، بازشناختن، فرقگذاشتن، متمايز كردن
6166 - distinguished - مشخص كردن، اختلاف زا، ممتاز،متشخص
6167 - distinguished element - عضو متمايز، عضو مشخص
فرهنگ رياضي محمد110 (1/ 273)
9778 - قابل شناسايي - identification
9779 - تعيين هويت، تشخيص، شناسايي،همانسازي، همانش، يکي گرفتن، شناسايي - identification number
9780 - عدد شناسايي - identification space
9781 - فضاي شناسايي - identified
9782 - يکي شده - identifier
9783 - شناسه، شناساگر، تشخيص دهنده،شاخص - identify
9784 - يکي گرفتن، بازشناخت، تعيينهويت کردن، تشخيص دادن، همانند شدن، همانند کردن - identities
فرهنگ رياضي محمد110 (2/ 1)
17911 - تشخيص، شناسايي - recognize
17912 - شناسايي كردن، شناسايي، تشخيصدادن، شناختن - recognizer
17913 - تشخيص دهنده - recoil
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (1/ 48)
1554 - Agnize - شناختن ، برسميت شناختن ، اقرار كردن .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (1/ 290)
9875 - Cogitable - انديشه پذير، قابل تفكر.
9876 - Cogitate - انديشه كردن ، درعالم فكر فرورفتن .
9877 - Cogitation - انديشه وتفكر.
9878 - Cogitative - مربوط به انديشه وتفكر.
9879 - Cognac - كنياك .
9880 - Cognate - هم ريشه ، همجنس ، واژه هم ريشه .
9881 - Cognation - خويشاوندي ، نسبت ، قرابت فط ري .
9882 - Cognition - ادراك ، معرفت ، شناخت .
9883 - Cognition - شناخت ، ادراك .
9884 - Cognizable - دانستني ، قابل درك .
9885 - Cognizance - معرفت ، ادراك ، شناسايي ، اگاهي ، تصديق ضمني .
9886 - Cognizant - اگاه ، باخبر.
9887 - Cognize - درك كردن ، دانستن .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (1/ 409)
13939 - Diagnose - (ط ب ) تشخيص دادن ، برشناخت كردن .
13940 - Diagnosis - (ط ب ) تشخيص ، تشخيص ناخوشي .
13941 - Diagnosis - تشخيص ، عيب شناسي .
13942 - Diagnostic - تشخيصي .
13943 - Diagnostic - تشخيصي ، وابسته به تشخيص ناخوشي ، برشناختي .
13944 - Diagnostic Check - مقابله تشخيصي .
13945 - Diagnostic Program - برنامه تشخيصي .
13946 - Diagnostic Test - ازمون تشخيصي .
13947 - Diagnostician - برشناختگر، تشخيص دهنده ء مرض ، متخصص تشخيص مرض .
13948 - Diagnostics - امكانات عيب شناسي .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (1/ 431)
14666 - Disorintate - ازخودندانستن ، نشناختن ، عاق كردن .
14667 - Disown - مالكيت چيزي را انكاركردن ، ردكردن ، از خود ندانستن ،
14668 - Disown - نشناختن ، عاق كردن .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (2/ 4)
17140 - Epistemology - شناخت شناسي ، معرفت شناسي ، مبحث ارزش و حدود معرفت .
17141 - Epistemologycal - وابسته به معرفت شناسي ، وابسته به شناخت شناسي .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (2/ 279)
26027 - Identic - مساوي ، عينا، همان ، منط بق با، يكسان .
26028 - Identifiable - قابل شناسايي .
26029 - Identification - شناسايي ، تعيين هويت ، تط بيق ، تميز.
26030 - Identifier - معين كننده هويت .
26031 - Identify - شناختن ، تشخيص هويت دادن ، يكي كردن .
26032 - Identity - هويت ، شخصيت ، اصليت ، شناسايي ، عينيت .
26033 - Ideogram - تجسم و نمايش عقايد و افكار و اجسام با تصوير.
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (2/ 303)
26755 - Incogitant - بي انديشه ، بي فكر، بي خيال ، فارغ البال .
26756 - Incognita - زن ناشناس ، با جامه مبدل .
26757 - Incognito - نا شناخت ، نا شناس ، مجهول الهويه ، بانام مستعار.
26758 - Incognizant - بي خبر، نا اگاه ، بدون اط لاع ، غير وارد، بدون شناسايي .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (2/ 391)
29473 - Know - دانستن ، اگاه بودن ، شناختن .
29474 - Know How - كارداني .
29475 - Know How - فوت و فن ، اط لاع ، معلومات خاص ، فنون ، رموزكار،
29476 - Know It All - عالم نما، مدعي علم اليقين .
29477 - Know Nothing - نادان ، جاهل ، منكر وجود خدا.
29478 - Knowable - قابل دانستن .
29479 - Knower - داننده .
29480 - Knowing - كاردان ، فهميده ، با هوش ، زيركانه .
29481 - Knowledge - دانش ، معرفت ، وقوف ، دانايي ، علم ، اگاهي .
29482 - Knowledge - بصيرت ، اط لاع .
29483 - Knowledgeable - وارد بكار، قابل درك ، باهوش ، زيرك ، مط لع .
29484 - Knowledgeable - بصير، مط لع .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (3/ 39)
34333 - Misjudge - بدقضاوت كردن ، بد داوري كردن .
34334 - Misknow - بي اط لاع بودن از، بد شناختن ، نفهميدن .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (3/ 91)
36118 - Notice - ديدن ، شناختن .
36119 - Notice - اگهي ، خبر، اعلان ، توجه ، اط لاع ، اخط ار، ملتفت شدن ،
36120 - Notice - ملاحضه كردن ، اخط ار، اگهي .
36121 - Noticeable - قابل توجه .
36122 - Noticeable - قابل ملاحضه ، برجسته .
36123 - Notification - اط لاع ، اخط ار، تذكر.
36124 - Notification - اخط ار، اگاه سازي .
36125 - Notify - اگاهي دادن ، اعلام كردن ، اخط ار كردن .
36126 - Notify - اخط ار كردن ، اگاه ساختن .
36127 - Notion - (lanoiton) تصور، انديشه ، فكر، نظ ريه ، خيال ، ادراك ،
36128 - Notion - فكري .
36129 - Notion - تصور، مفهوم .
36130 - Notional - (noiton) تصور، انديشه ، فكر، نظ ريه ، خيال ، ادراك ،
36131 - Notional - فكري .
ديكشنري انگليسي فارسي مجيد قربان (3/ 345)
44348 - Recognition - شناخت ، شناسايي ، به رسميت شناختن ، تشخيص .
44349 - Recognition - بازشناخت ، بازشناسي .
44350 - Recognizability - شناسايي .
44351 - Recognizable - شناختني ، قابل تشخيص ، شناخت پذير.
44352 - Recognizable - باز شناختني ، شناخت پذير.
44353 - Recognizance - التزام ، تعهد نامه ، سپرده التزامي ، وجه الضمانه .
44354 - Recognize - تشخيص دادن ، شناختن ، برسميت شناختن ، تصديق كردن .
44355 - Recognize - بازشناختن ، تصديق كردن .
44356 - Recognizer - بازشناس ، شناسنده .
ديكشنري انگ فا جواد (1/ 275)
7965 - cognate - هم ريشه ، همجنس، واژه هم ريشه .
7966 - cognation - خويشاوندي، نسبت، قرابت فطري.
7967 - cognition - شناخت، ادراک .ادراک ، معرفت، شناخت.
7968 - cognizable - دانستني، قابل درک .
7969 - cognizance - معرفت، ادراک ، شناسائي، آگاهي، تصديق ضمني.
7970 - cognizant - آگاه ، باخبر.
7971 - cognize - درک کردن ، دانستن .
7972 - cognomen - کنيه ، لقب.
7973 - cognoscente - متخصص در آثار هنري، عتيقه شناس.
ديكشنري انگ فا جواد (1/ 378)
11179 - diagnose - (طب) تشخيص دادن ، برشناخت کردن .
11180 - diagnosis - (طب) تشخيص، تشخيص ناخوشي.تشخيص، عيب شناسي.
11181 - diagnostic - تشخيصي.تشخيصي، وابسته به تشخيص ناخوشي، برشناختي.
11182 - diagnostic check - مقابله تشخيصي.
11183 - diagnostic program - برنامه تشخيصي.
11184 - diagnostic test - آزمون تشخيصي.
11185 - diagnostician - برشناختگر، تشخيص دهنده ئ مرض، متخصص تشخيص مرض.
11186 - diagnostics - امکانات عيب شناسي.
ديكشنري انگ فا جواد (2/ 249)
21531 - incogitant - بي انديشه ، بي فکر، بي خيال، فارغ البال.
21532 - incognita - زن ناشناس، با جامه مبدل.
21533 - incognito - نا شناخت، نا شناس، مجهولالهويه ، بانام مستعار.
21534 - incognizant - بي خبر، نا آگاه ، بدون اطلاع، غير وارد، بدون شناسائي.
ديكشنري انگ فا جواد (2/ 332)
23780 - know - دانستن ، آگاه بودن ، شناختن .
23781 - know how - فوت و فن ، اطلاع، معلومات خاص، فنون ، رموزکار، کارداني.
23782 - know it all - عالم نما، مدعي علم اليقين .
23783 - know nothing - نادان ، جاهل، منکر وجود خدا.
23784 - -
23785 - knowable - قابل دانستن .
23786 - knower - داننده .
23787 - knowing - کاردان ، فهميده ، با هوش، زيرکانه .
23788 - knowledge - بصيرت، اطلاع.دانش، معرفت، وقوف، دانائي، علم، آگاهي.
23789 - knowledgeable - بصير، مطلع.وارد بکار، قابل درک ، باهوش، زيرک ، مطلع.
ديكشنري انگ فا جواد (2/ 477)
27804 - misjudge - بدقضاوت کردن ، بد داوري کردن .
27805 - misknow - بي اطلاع بودن از، بد شناختن ، نفهميدن .
27806 - mislay - گم کردن ، جا گذاشتن ( چيزي ).
27807 - mislead - گمراه کردن ، باشتباه انداختن ، فريب دادن .
27808 - mislike - تنفر داشتن از، بد دانستن ، انزجار.
ديكشنري انگ فا جواد (3/ 25)
29321 - notice - آگهي، خبر، اعلان ، توجه ، اطلاع، اخطار، ملتفت شدن ، ديدن ، شناختن .ملاحضه کردن ، اخطار، آگهي.
29322 - noticeable - قابل ملاحضه ، برجسته .قابل توجه .
29323 - notification - اخطار، آگاه سازي.اطلاع، اخطار، تذکر.
29324 - notify - اخطار کردن ، آگاه ساختن .آگاهي دادن ، اعلام کردن ، اخطار کردن .
29325 - notion - (notional) تصور، انديشه ، فکر، نظريه ، خيال، ادراک ، فکري.تصور، مفهوم.
29326 - notional - (notion) تصور، انديشه ، فکر، نظريه ، خيال، ادراک ، فکري.
ديكشنري انگ فا جواد (3/ 257)
35708 - recognition - بازشناخت، بازشناسي.شناخت، شناسائي، به رسميت شناختن ، تشخيص.
35709 - recognizability - شناسائي.
35710 - recognizable - باز شناختني، شناخت پذير.شناختني، قابل تشخيص، شناخت پذير.
35711 - recognizance - التزام، تعهد نامه ، سپرده التزامي، وجه الضمانه .
35712 - recognize - تشخيص دادن ، شناختن ، برسميت شناختن ، تصديق کردن .بازشناختن ، تصديق کردن .
35713 - recognizer - بازشناس، شناسنده .
اصطلاحات گفتار درماني مختار نژاد (ص: 12)
497 - cognitive development - رشد شناختي
فرهنگ آمار فا انگ پژوهشکده آمار (ص: 75)
2879 - شمايي - schematic
2880 - شناختيک - epistemic
ديكشنري فا انگ جواد (2/ 57)
27167 - شناخت - cognition , recognition
27168 - شناخت پذير - recognizable
27169 - شناختن - identify , notice , know , recognize
27170 - شناختني - recognizable
27171 - شناسايي - identity , cognizance , reconnaissance , recognition
27172 - شناسايي وكشف خطوطقديمه - paleography
27173 - شناسايي كردن (رعثننيترع) - reconnoiter
27174 - شناگاه - natatorium
ديكشنري فا انگ جواد (2/ 342)
40853 - ناشناخت - incognito
40854 - ناشناخته - unknown , unfamiliarity , unfamiliar
40855 - ناشناس - strange , incognito , unknown , unco
40856 - ناشناسي - ignorance
ديكشنري فا انگ جواد (2/ 363)
41820 - نشناختن - disown